شهيد سيدمجتبي نواب صفوي درآغازين روزهاي آغاز حكومت دكتر محمد مصدق، به بهانه‌اي واهي دستگير و20 ماه تمام در زندان قصر محبوس گشت. دستاويز اين دستگيري بس مضحك مي‌نمود، چه اينكه مقامات اعلام كردند: نواب صفوي در ساليان پيشين در شهر ساري بر عليه استعمال مسكرات سخن رانده و مردم بر اثر بيانات او، به چند باب مشروب‌فروشي حمله برده و به آنها خساراتي وارد كرده‌اند. اينك دولت وي را درپي شكايت چند پياله‌فروش دستگير و روانه زندان ساخته است!اسناد منتشر نشده‌اي كه پيش روي داريد، پاري از دستخط‌هاي وي به مسئولان زندان در دوران حبس و چند گزارش مرتبط به همين دوره است. اميد است كه تاريخ پژوهان را به كار آيد.
8 رمضان المبارك 1370 ﻫ. ق
22خرداد ماه 1330 ﻫ. ش
هوالعزيز
آقاي رئيس زندان
لازم است معجلاً به اطلاع وزير كشور و دادستان كل كشور و دادستان تهران برسانيد كه هر چه زودتر بلكه در ظرف يك‌ساعت خود را در زندان به من برسانند و تأخير نكنند كه مسئول خطر بزرگي نسبت به خانه مسلمانان يا ايران خواهند بود.
به ياري خداي توانا
سيدمجتبي نواب صفوي
شنبه 25 خرداد ماه 1330 ﻫ. ش
11 ماه رمضان المبارك 1370 ﻫ. ق
هوالعزيز
آقاي وزير كشور و
دادستان كل كشور و دادستان تهران
من به شما ابلاغ كردم كه خود را سريعاً به من برسانيد كه مسئول خطر بزرگي نسبت به خانه مسلمانان يا ايران هستيد البته شما به خانه مسلمانان يا ايران علاقه‌اي نداريد و دخالت‌تان در امور ملت مسلمان ايران مثل مداخلات ديگران غاصبانه است اما مسئوليت شوخي نبوده و نيست. من آرزوي ديدار جمال نازيباي شما را ندارم. تأخير شما در اين وظيفه گناه اين مسئوليت شما را شديدتر مي‌كند.
به ياري خداي توانا سيد مجتبي نواب صفوي
يك‌شنبه 10 شهريور 1330 ﻫ. ش
هو العزيز
آقاي سرتيپ نخعي
به خودباختگان مست حكومت دو روزه دنيا بگوييد كه گويا اينقدر حكومت و جاه شما را بيهوش كرده كه تحولات سريعي [را] كه خود در معرض آن قرار گرفته بوديد فراموش كرده‌ايد و شايد گمان كرديد نوبت به‌شما كه رسيد چرخ زمان ساكن شده هميشه باقي خواهيد بود! به‌حدي كه تاريخ عمر كوتاه بشر و تمام آثار آدميت هم از خاطرتان محو شد. تا به‌جايي كه برادران مرا كه بدون هيچ مجوزي تنها براي اطفاء شهواتتان به‌زندان ظلم انداختيد. حاضر نشديد از آنها بپذيريد كه در يك زندان با من باشند در حالي‌كه از نظر زنداني بودن به‌حال شما فرقي نمي‌كند ولي مثل مست‌ترين خودباختگان ظواهر دنيا نخواستيد يك جوانان با ايماني كه در زنجير اسارت ظلم شما گرفتارند لااقل از ديدار يكديگر محروم نباشند اينكه اگر روح غفلت‌زده شما به اين اندازه بيدار شده و اجازه مي‌دهد كه يك قدم به‌سوي انسانيت برگرديد چنانچه حاضر نيستيد برادران مرا پيش من بياوريد مرا با آنها در يكجا قرار دهيد تا خدا چه خواهد.
جواب فوري
زندان قصر
به‌ياري خداي توانا
سيدمجتبي نواب صفوي
گزارش شهيد سيد عبدالحسين واحدي از ديدار خود با شهيد نواب صفوي در زندان قصر
هوالعزيز
ملاقات اخير من و رفقا با حضرت سيد مجتبي نواب صفوي مرا وادار به نگارش اين نامه نمود تضييقاتي كه بر صف مقدّس حق‌پرستان وارد مي‌شود مستقيماً دشمنان اسلام و ايران را تقويت نموده كاخ استقلال ايران را متزلزل مي‌كند حكومت وقت بدون توجه به خطر شديدي كه اسلام و ايران را تهديد مي‌كند و بدون توجّه به آثار عميق تربيت نوراني اسلام صدمات و زجرهايي بر فرزندان رشيد اسلام روا داشته و هر روز به‌نحوي قواي مسلمان‌ها را تعطيل مي‌نمايند و مقتدرترين صفوف زنده ايران صفوف مقدّس فدائيان اسلام بوده كه به‌رهبري و قيادت حضرت نواب صفوي انجام وظيفه مي‌نمايند محور اين مردان خداپرست به تقدير از زحمات و جانبازي‌هاي پياپي او مدتي است در زندان به سر مي‌برند برادران غيرتمند و جانباز ايشان هم به خاطر حفظ مصالح ملت مسلمان ايران عكس‌العمل شديدي نشان نداده و انتقام اين جنايات و حق‌كشي‌ها را به بعد موكول نموده‌اند بازداشت و ادامه بازداشت ايشان دست اجانب و دشمنان ايران را باز گذاشته و قواي حقيقي مسلمان‌ها را تعطيل مي‌كند صرف‌نظر از اين موضوعات حياتي در اثر رطوبت محل زندان و محدود كردن محيط زندگي مبتلا به مرض رماتيسم گشته و اين كسالت قبل از هر چيز به قلب و ساير اعضاي بزرگ بدن صدمه‌هاي خطرناك خواهد زد. مقتضي است به اين وظيفه قانوني خود قيام نموده پزشك قانوني براي معاينه ايشان اعزام به اين بازداشت غير قانوني خاتمه دهيد و خود را در پيشگاه مقدس صاحب عالم سرافراز نماييد.
فدائي كوچك اسلام
سيد عبدالحسين واحدي
شنبه 20 ذي‌الحجه 1370 ﻫ. ق
30 شهريور 1330ﻫ. ش
هوالعزيز
رئيس كل زندان
جليلوند
تو اي نوكر بي‌اراده جنايتكاران به جنايتكاراني كه برادران مرا تبعيد كردند بگو كه مرا هم پيش برادرانم ببرند يا آنها را پيش من بياورند. فوراً و سريعاً يكي از اين دو كار را انجام بدهيد. اميد است ان‌شاءالله در دنيا بزودي و در آخرت بعذاب اليم الهي و غضب شديد خداوند قهار گرفتار شويد ان‌شاءالله تعالي. لعنه الله عليكم اجمعين
زندان قصر به ياري خداي توانا - سيدمجتبي نواب صفوي
گزارش
محترمانه معروض مي‌دارند سيدمجتبي نواب صفوي رهبر فداييان اسلام كه از روز شنبه 30 شهريور ماه اعتصاب غذا نموده بود امروز عصر در اثر نصايح بالاخره شروع به خوردن غذا نموده و امروز آقاي سيدمحمد فرزند حضرت آقاي سيد ابوالقاسم كاشاني نيز براي ملاقات نامبرده آمده بود كه اجازه ملاقات با حضور مأمورين زندان داده شد. مراتب را جهت استحضار به عرض مي‌رساند.
رئيس اداره زندان
سرهنگ امير جليلوند
خلاصه نامه آقاي نواب صفوي
به عنوان جناب آقاي دادستان كل كشور
پس از ذكر يك سلسله راجع به وظايف مسلمانان و تعاليم دين مبين اسلام اشاره به‌قانون اساسي نموده و نوشته است كه تمام قواي ثلاثه تابع احكام اسلام است. متذكر گرديده كه فدائيان اسلام اكثريت قريب به‌اتفاق مسلمانان را تشكيل مي‌دهند. نمايندگان آنها براي ابلاغ يك حرف حق در زندان متحصن و در 18 روز تحصن ملاقات آنها قطع گرديده ولي كوچك‌ترين خلافي از آنها سر نزد. آنها مي‌گفتند: آقاي حايري شاه‌باغ نوشته بودند كه توقيف آقاي نواب صفوي هيچ‌گونه مجوزي ندارد ولي عمداً آقاي دكتر مصدق پرونده صفوي را با كاغذ مزبور خواسته و گفته است يكي دو روز ديگر نظر متحصنين اجرا مي‌شود ولي آخرين وعده نخست‌وزير هزار نفر پاسبان به‌سر متحصنين ريخته و من به متحصنين گفتم مقاومت نكنند، پاسبانان كتك زيادي زده و آنها را به عنوان اينكه مي‌خواهند از زندان خارج نمايند بيرون برده بعداً معلوم شد به‌زندان شماره 3 انتقال داده شده‌اند كه هنوز هم چهارده نفر آنها در زندان بسر مي‌برند و بعداً به قرار بازپرس ايراد كرده كه به چه دليل اين قرار صادر گرديد مگر هر چه بازپرس بنويسد صحيح است و نوشته است آنچه من نصيحت كردم كسي گوش نداد تا قضيه دكتر فاطمي پيش آمد و حال هم عده‌اي را به‌اين عنوان گرفته‌اند و به‌خانه‌هاي مردم كه مصونيت دارد مي‌ريزند و از آقاي دادستان تقاضاي تعقيب قضيه و آزادي متهمين را كرده كه از عصبانيت مسلمانان كاسته شود.
