وضعيت نابسامان پرسپوليس با كنار گذاشتن دايي و رحيمي و شوك مديريتي و فني هم بهبود نيافت. به طوري كه حالا وزارت ورزش به اين نتيجه رسيده كه همان‌هايي را كه خود بر سر كار آورده بود كنار بزند تا شايد شرايط اين تيم اندكي تغيير كند و رو به بهبود برود؛ تغييراتي كه خيلي زودتر از حد تصور در شرف انجام است.
درخشان كه روي نيمكت پرسپوليس نشست، با چند نتيجه خوب اميدوار شد به اينكه واژه مربي موقت را ديگر يدك نكشد اما از همان روز اول نيز به او به چشم سرمربي موقت تيم نگاه شد. مسئله‌اي كه گويا قرار است طي روزهاي آينده به واقعيت تبديل شود. نه از آن جهت كه كرانچار از طريق دوستي مشترك به گردان پيغام داده در صورت نشستن روي نيمكت سرخپوشان او را هم سرخپوش مي‌كند، بلكه از زمزمه هايي كه اين روزها از گوشه و كنار باشگاه و حتي وزارت ورزش و جوانان به گوش مي‌رسد.
البته درخشان تنها هدف هم نيست. درست در روزهايي كه او خود را با جاسوس پرسپوليس سرگرم كرده و هم و غم خود را روي اين مسئله گذاشته كه چه كسي اخبار رختكن را به بيرون انتقال مي‌دهد، بالا دستي‌ها در حال بررسي شرايط براي كنار گذاشتن نفرات تازه وارد و حتي آنهايي هستند كه اول فصل با كلي ادعا وارد باشگاه شدند.
آخرين تير تركش شايد همان مذاكره با رئال و تعريف و تمجيد از عامل موساد بود كه كار سياسي را تمام كرد. مردي كه حالا خود بهتر از همه مي‌داند خيلي ماندگار نيست، به طوري كه حتي گفته مي‌شود در يك جمع خصوصي خداحافظي كرده و گفته است تا چند روز ديگر در پرسپوليس نخواهد بود. مسئله‌اي كه حالا موضع‌گيري سياسي برابر آن نيز مي‌تواند دليلي بر تأييد‌ش باشد: « هيچ‌كس از فرداي خودش خبر ندارد. چه كسي مي‌تواند ادعا كند كه فردا زنده است؟ اين پاسخ سؤال شماست. ما هيچ كدام خودمان سر كار نيامده‌ايم. سيستم ما را سر كار آورده و هر وقت صلاح بدانند تغييرات را ايجاد خواهند كرد. فعلا قصد صحبت كردن ندارم. باشگاه سخنگو دارد و بهتر است سخنگو به موارد مختلف جواب بدهد. قصد دارم تا پس از بازي با استقلال صحبتي انجام ندهم.»
رئيس هيئت مديره كه اگر روزي سه چهار وعده مصاحبه نمي‌كرد روز‌ش شب نمي‌شد، حالا در مقابل شايعه بركناري‌اش طي روزهاي اخير مهر سكوت بر لب مي‌زند و حاضر به تكذيب آن هم نيست. سكوتي كه رنگ واقعيت به اين شايعه كه طي روزهاي اخير دهان به دهان چرخيده مي‌دهد. شايعه‌اي كه عبدالله تفرشي، معاون اقتصادي باشگاه پرسپوليس نيز آن را به گونه‌اي سربسته تأييد مي‌كند: «متأسفانه كارها با بي‌تدبيري انجام مي‌شود و دوستان به لجبازي افتاده‌اند. من از مجاري مختلف شنيده‌ام كه ظرف امروز و فردا تغييرات در باشگاه رخ مي‌دهد. با توجه به اتفاقاتي كه در مذاكره با مسئولان رئال مادريد رخ داد كوچك‌ترين توقع ما اين بود كه حداقل از مردم عذرخواهي شود.
به هر حال دوستان نمي‌دانستند كه در اين مذاكرات فردي وجود داشته كه پيش از اين در جهت براندازي نظام تلاش مي‌كرده است اما اينكه بعد از بازگشت به ايران از او تعريف و تمجيد هم بكنند، كار درستي نيست. » هر چند كه ماجراي سياسي تنها به مذاكره با رئال باز نمي‌گردد. اگرچه اين مسئله سياه‌ترين نقطه پرونده رئيس هيئت مديره باشگاه پرسپوليس است اما دامن زدن به حواشي تيم، لجاجت با اسپانسر و چوب لاي چرخ او گذاشتن، دخالت در مسائل فني تيم و درگيري با بازيكنان نيز مي‌تواند از جمله دلايل كنار گذاشتن او از هيئت مديره پرسپوليس باشد؛ هيئت مديره‌اي كه شايد بدترين انتخاب وزارت ورزش بود. هيئت مديره‌اي كه دست بردن در آن براي اصلاحات نشان مي‌دهد وزارت ورزش نيز به اشتباه چيدن آن در كنار هم پي برده است.
چراكه همين نفرات انتخاب شده توسط وزارت ورزش طي روزهاي گذشته با تصميماتي كه به نظر نمي‌رسد در حيطه وظايف آنها باشد( راه ندادن نماينده اسپانسر به باشگاه) سعي دارند بر خلاف نظر اميررضا خادم معاون وزير ورزش رفتار كنند و شايد هم با اين كار قصد خارج كردن معاون وزير ورزش از دايره تصميم‌گيري براي اين باشگاه را دارند.ضمن اينكه به نظر مي‌رسد سياسي پيش بيني اين روزها را كرده بود، چراكه از امضاي قرارداد ميان اسپانسر و مسئولان باشگاه (5/5/93) نيز به دليل مخالفت با دو بند سر باز زده بود. صورتجلسه‌اي كه همه اعضاي هيئت مديره پرسپوليس جز حميدرضا سياسي امضا كردند و شايد رئيس هيئت مديره باشگاه پرسپوليس براي رسيدن به اين روزها از امضاي اين صورتجلسه كه در حضور خادم، گرشاسبي و ساير اعضاي هيئت مديره پرسپوليس نوشته و امضا شده خودداري كرده است. روزهاي ابري كه فردايي مبهم را پيش رو دارند و شايد به معناي تمام شدن دوران سياسي باشد.
البته اگر بنا به رفتن باشد اين تنها سياسي نيست كه مجبور به بستن چمدان و در پيش گرفتن در خروجي باشگاه است. طبق زمزمه هايي كه مي‌شود، در اين راه منتقمي نيز سياسي را همراهي مي‌كند. او كه به عنوان سرپرست موقت به جاي رحيمي نشست اما از همان روز تاكنون هيچ حركت مثبتي براي تغيير شرايط پرسپوليس انجام نداده و بعيد نيست كه نفر بعدي هم درخشاني باشد كه نه تنها نتوانسته حاشيه‌هاي تيم را جمع و جور كند كه به آن دامن هم زده است.
در اين ميان اما خادم يكي به نعل مي‌زند و يكي به ميخ. او هنوز به طور مشخص مواضع خود را مشخص نكرده است. هر چند كه اينگونه تصور مي‌شود كه او حامي اسپانسر است اما با بيان اينكه بعد از پاس نشدن چك‌هاي اسپانسر سياسي چند ميليارد از جيب خرج كرده، سعي دارد بي‌طرفي خود را در اين ميان ثابت كند، بي‌طرفي‌اي كه بايد ديد به ادامه اين همكاري مي‌انجامد يا يكي از طرفين دعوا را كه تصور مي‌شود سياسي و دوستانش باشند از گود خارج مي‌كند. هر چند اين مسئله بسيار به واقعيت نزديك است اما در هر صورت طي چند روز آينده خورشيد سرانجام از پشت ابر بيرون مي‌آيد و همه چيز روشن خواهد شد.
