تحقیقات پلیس برای بازداشت کارگردان قلابی که دختر ۱۵ سالهای را به بهانه بازیگری فریب داده و به او تعرض کرده در جریان است.
چند روز قبل مردی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و برای پیدا کردن دختر ۱۵ سالهاش درخواست کمک کرد.
وی در توضیح ماجرا گفت: «خانهمان در یکی از خیابانهای جنوبی پایتخت است. دخترم ساناز صبح برای رفتن به خانه یکی از دوستانش از خانه خارج شد، قرار بود عصر به خانه برگردد. من محل کار بودم، همسرم با من تماس گرفت و گفت ساناز دیر کرده و تلفن همراهش هم خاموش است. نگرانش شدیم و بلافاصله به خانه دوستش رفتیم، اما فهمیدم او اصلاً پیش دوستش نرفتهاست. الان نگرانیم و احتمال میدهیم برای او اتفاق بدی رخ دادهباشد و درخواست کمک داریم.»
پیکر نیمه جان
با شکایت مرد میانسال، تیم زبدهای از کارآگاهان پلیس آگاهی به دستور قاضی روحانیزاده، دادیار شعبه اول دادسرای امور جنایی تهران برای پیدا کردن ردی از دختر گمشده وارد عمل شدند.
در حالی که ۴۸ ساعت از حادثه گذشته بود، مأموران پلیس باخبر شدند رهگذرانی در یکی از خیابانهای جنوب غرب تهران پیکر نیمه جان و زخمی دختر نوجوانی را پیدا و به بیمارستان منتقل کردهاند که شباهت ظاهری زیادی به ساناز دارد. سپس مأموران راهی بیمارستان شدند و در بررسی مدارک شناسایی دختر نوجوان دریافتند وی ساناز، دختر گمشده است. بدین ترتیب موضوع پیدا شدن پیکر نیمه جان ساناز به خانوادهاش خبر داده شد و پدر ساناز هم در بیمارستان دخترش را که بیهوش و نیمه جان بود، شناسایی کرد.»
عشق به بازیگری
مأموران پلیس در بررسی تلفن همراه دختر زخمی عکس قرص بیهوشی را مشاهده کردند و احتمال دادند وی تصمیم داشته به زندگیاش پایان دهد، اما رهگذران او را نجات دادهاند. در حالی که بررسیهای اولیه حکایت از آن داشت وی خودکشی ناکام داشته ساناز پس از سه روز به طرز معجزه آسایی باتلاش پزشکان از مرگ نجات یافت و راز نقشه شوم مرد هوسران را بر ملا کرد.
وی گفت: «من علاقه زیادی به سینما دارم و عاشق بازیگری هستم و تصمیم داشتم در کلاسهای بازیگری شرکت کنم و در آینده سوپراستار سینما شوم. به همین دلیل صفحههای زیادی در اینستاگرام و فضای مجازی که در زمینه هنری و بازیگری فعالیت داشتند، دنبال میکردم. مدتی قبل با مردی در فضای مجازی آشنا شدم که مدعی بود کارگردان است و تصمیم دارد به زودی کارگردانی فیلمی را کلید بزند. وقتی فهمید من علاقه زیادی به بازیگری در فیلمهای سینمایی دارم، پیشنهاد داد من در آن فیلم بازی کنم. او گفت موضوع فیلمش درباره افسردگی دختر نوجوانی است که قصد دارد با خوردن قرص به زندگیاش پایان دهد. روز حادثه به من خبر داد به محل فیلمبرداری فیلمش بروم که خانهای در یکی از خیابانهای جنوب غربی بود.
خیلی خوشحال بودم و در پوست خودم نمیگنجیدم، اما خبر نداشتم که کارگردان قلابی چه نقشهای برای من در سر دارد. وقتی وارد خانه شدم، مرد شیطانصفت به سمت من هجوم آورد و مرا آزار داد و وقتی با او درگیر شدم ضرباتی به سرم زد که بیهوش شدم.»
با شکایت دختر جوان مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری متهم فراری آغاز کردند.