در روزهایی که طبق معمول بازار فوتبال و دریافتهای آنچنانی فوتبالیجماعت داغ است و هر روز خبری از زیادهخواهیهای این قماش شنیده میشود، حرفهای بانوی قهرمان المپیک ناشنوایان بسیار دردناک است. حرفهایی که ثابت میکند چگونه تبعیض بین ورزشکاران و توجه صرف مسئولان به فوتبال باعث ناامیدی و یأس ورزشکاران مدالآور و افتخارآفرین کشور میشود. ورزشکارانی که تا وقتی هستند وظیفهشان تلاش بدون اجر و مزد برای موفقیت است و وقتی بهخاطر مشکلات و بیتوجهی جلای وطن میکنند تبدیل به خائن و وطنفروش میشوند.
بارها عنوان شده که توجه به ورزش و ورزشکار تنها مسائل مالی نیست. هرچند که این مقوله بسیار مهم است و نباید ورزشکار حرفهای دغدغه معیشت و مسائل مالی داشته باشد، اما جدای از این مسئله ورزشکار نیازمند حمایت معنوی و دیده شدن هم هست. اینکه قهرمانان ناشنوا حتی در وزرات ورزش و کمیته ملی المپیک هم ناشناس باشند و خیلیها حتی خبر نداشته باشند که ورزشکاران ناشنوا برای خودشان المپیک دارند، مسئلهای نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد.
حتماً، حتماً، حتماً خیلی از کت و شلوارپوشهای ورزش زمانی که این ورزشکاران با افتخارآفرینی به کشور برگشتهاند، شتابزده خود را به فرودگاه رساندهاند تا در عکسهای یادگاری حضور داشته باشند، اما مثل همیشه بعد از گرفتن عکس غیبشان زده، درست کاری که با قهرمانان المپیک صورت میگیرد، با این تفاوت که آنها میتوانند فریاد بزنند و احقاق حق کنند، ولی در خصوص ورزشکاران ناشنوا این موضوع متفاوت است و آنها باید در سکوت مطلق نظارهگر تبعیضهای وحشتناکی باشند که آینده ورزش آنها را با خطر روبهرو میکند.
حرفهای فاطمهزهرا ذلیکانی را باید بارها خواند و بارها تأسف خورد به حال ورزشی که قهرمانش حتی همان ماهی یک میلیون تومان صندوق حمایت از ورزشکاران را هم دریافت نمیکند. این حرفها تازگی ندارد و درددل تمام ورزشکارانی است که سالهاست دیده نمیشوند و موفقیتهایشان به هیچ انگاشته میشود. چراییاش را هم بارها گفتهایم؛ تمام هوش و حواس آقایان کتوشلوارپوش ورزش معطوف به فوتبال است، فوتبالی که بزرگ و کوچک آن حتی ابایی ندارند رشوه دادن و گرفتن چند میلیاردیشان را فریاد بزنند، چراکه برای آنها همیشه پول هست، اما برای امثال ذلیکانی هیچ وقت نبوده، نیست و نخواهد بود، چون قرار نیست نگاه فوتبالزده آقایان تغییر کند. بدون تعارف باید گفت که دلسردی امروز ورزشکاران المپیکی، پارالمپیکی و ناشنوا، ثمره سوءمدیریت حاکم بر ورزش است که امیدواریم در دوره جدید سروسامان بگیرد. فراموش نکنیم که دلسردی این قشر، یعنی دلسردی نسل جوانانی که باید آیندهساز کشور باشند، اما وقتی با این همه تبعیض مواجه میشوند، آنوقت دیگر نمیتوان از آنها توقع زیاد داشت. نمیتوان از آنها انتظار داشت وقتی حتی از پاداش ناچیزشان هم مالیات کسر میشود و قراردهای میلیاردی فوتبال اصلاً دیده نمیشود، ولی برای افزایش آن قانون هم تغییر میکند.