کد خبر: 1236432
تاریخ انتشار: ۰۷ تير ۱۴۰۳ - ۰۳:۲۰
نقد آنانی که بر شیپور خودتحقیری ملی می‌دمند 
تعابیری از این دست از دیرباز به شکلی هوشمندانه از سوی عوامل استعمار طراحی و از طریق طیف روشنفکران مستفرنگ به خورد ملت ایران داده شده و به صورت یک باور جمعی در آمده‌اند

 جوان آنلاین: خودتحقیری شکلی از بیان خویشتن و نشانه عزت نفس پایین یا بی‌احترامی به خود است. ما بار‌ها و بار‌ها تعابیری از این دست را شنیده‌ایم و برخی از آن‌ها در اثر تکرار در ما تبدیل به یقین شده‌اند: «ایرانی‌ها کار جمعی را بلد نیستند»؛ «ایرانی‌ها بلد نیستند خودشان را اداره کنند؛ آن وقت به فکر اداره جهان هستند.»
تعابیری از این دست از دیرباز به شکلی هوشمندانه از سوی عوامل استعمار طراحی و از طریق طیف روشنفکران مستفرنگ به خورد ملت ایران داده شده و به صورت یک باور جمعی در آمده‌اند. خسارتی که استعمار با این ترفند به فرهنگ و عزت نفس ایرانی‌ها وارد کرده، به هیچ وجه قابل قیاس با خسارت‌های مادی نیست، زیرا برای جبران خسارت‌های مادی شاید بتوان راهی پیدا کرد، اما بیرون کشیدن خار خودتحقیری از وجود یک ملت کار ساده‌ای نیست و نیازمند برنامه‌ریزی‌های بسیار عمیق و دقیق و هوشمندانه افراد آگاه به توانمندی‌های ملی و دینی و فرهنگی مردم ایران است، در حالی که متأسفانه در کشور ما جامانده‌ها و رانده‌شده‌ها از عرصه‌های دیگر را به امور فرهنگی می‌گمارند و به احساس خودتحقیری جامعه دامن می‌زنند. در این هنگامه خودتحقیری است که بسیاری به‌ویژه تحصیلکرده‌ها به‌رغم مشاهده پیشرفت در بسیاری از زمینه‌های بنیادی، همچنان در این بوق می‌دمند که ایرانی‌ها توان برآورده‌کردن نیاز‌های خود را ندارند و حتماً باید کشکول گدایی‌شان را به سمت بیگانگان، مخصوصاً غرب و امریکا دراز کنند، غافل از اینکه اگر گدایی‌کردن برای ملتی فایده‌ای داشت، پیش از این بسیاری چنین کردند و حاصلی جز غارت و حقارت بیشتر نداشت. 
در طول تاریخ، هر چه ما از کار مداوم و اصیل و علمی در زمینه معرفی برجستگی‌های تاریخی و دینی و ملی خود کم‌کار و غافل هستیم، دشمنان ایران و اسلام، به‌ویژه صهیونیست‌ها لحظه‌ای بیکار نمی‌نشینند و با تلاش مستمر و استفاده از آخرین فناوری‌ها و جذابیت‌های رسانه‌ای در حال ایجاد انگاره‌های انحرافی فرهنگی در مسلمانان، به‌ویژه ایرانی‌ها هستند. غربی‌ها برای تحقیر ملل غیراروپایی و ایجاد احساس خودتحقیری روانی و فکری مردمان دیگر کشور‌ها از یکی دو قرن پیش به شکلی جدی به فکر تغییر لباس، آداب و سنن و حتی خط و زبان آن‌ها افتادند که خوشبختانه در ایران به دلیل استحکام زبان فارسی موفق به این کار نشدند، اما درباره لباس و سبک زندگی موفقیت‌های زیادی به دست آوردند. شماری از نسل‌جوان ما بر خلاف نسل‌های دهه ۵۰ و ۶۰ متأسفانه از فرهنگ گذشته خود فاصله گرفته و دچار احساس خودتحقیری شده‌اند. طرفه آنکه حتی در مقاطعی هم که غرب ناچار به اعتراف درباره توانمندی ایرانی‌ها می‌شود، سینه‌چاکان داخلی غرب نهایت تلاش‌شان را به کار می‌گیرند که از تأثیر این تحلیل‌ها بکاهند و برای ضایع‌کردن تلاش‌های هموطنان‌شان از خود غربی‌ها هم شور و هیجان بیشتری به خرج می‌دهند. این همان چهره کثیف استعمار نوست که توانسته با شانتاژ‌های رسانه‌ای، پیاده‌نظام حاضر به یراق و جان‌فدایی را به صورت رایگان به استخدام دائمی خود درآورد. این مفلوکان پرمدعا دست‌کم مثل اسلاف خود، جیره و مواجب هم نمی‌گیرند و از بابت کولی‌دادن‌های مجانی بسیار مشعوف و سرافراز هم هستند و همین که «کدخدا» احتمالاً به اشارتی آنان را مورد عنایت قرار دهد، عرش خدا را سیر می‌کنند. این شیوه از نوکری و بردگی در تاریخ جهان بی‌بدیل و بدیع است. 
روشنفکران ایرانی انصافاً در تزریق روحیه خود تحقیری به ایرانی‌ها جد بلیغ دارند. از سفرنامه میرزاابوالحسن‌خان ایلچی به اروپا با عنوان «حیرت‌نامه ایلچی» بگیرید که در آن از دیدن جمال و کمال غربی‌ها، به ویژه بانوان مکرمه و دست و دلباز آن دیار، دچار حیرت شده و آه از نهادش برخاسته و عقب‌ماندگی دیرینه ایرانی‌ها را توی سرشان زده و شماتت‌های فراوانی را بارشان کرده است تا میرزا ملکم‌خان کبیر که یکی از چهره‌های مؤثر صدور تمدن اروپایی به ایران و از مؤثرترین چهره‌ها برای نهادینه‌کردن خودتحقیری در ایرانی‌هاست. البته میرزا دچار بلاهت مزدوران معاصر نیست که مفت و مجانی این ننگ تاریخی را بر خویش هموار کرده‌اند، بنابراین بابت خوش‌خدمتی‌هایش رشوه‌های کلان گرفت. در کنار او افرادی، چون میرزافتحعلی آخوندزاده تلاش بسیار کردند که به‌زعم خود دینی را برای مردم به ارمغان بیاورند که پاسخگوی نیاز‌های روز باشد. میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی هم با کمک بهایی‌ها به شکل موریانه‌واری به جان دین و فرهنگ مردم افتاد. 
روشنفکران عصر قاجار برای نهادینه‌کردن خودتحقیری در ایرانی‌ها تلاش‌های همه‌جانبه و پیگیری کردند و آخوندزاده تا حد تغییر خط و زبان هم پیش رفت که البته راه به جایی نبرد، اما اوج خودتحقیری در عصر پهلوی اتفاق افتاد. شخصیت برجسته این دوره، حاج‌علی رزم‌آرا بود که با کمال وقاحت و صراحتاً در مجلس اعلام کرد که ایرانی‌ها عرضه درست کردن یک لولهنگ (آفتابه) را هم ندارند، چه رسد به اداره صنعت نفت و چه بسیارند از این دست افاضات! 
با وقوع انقلاب اسلامی، ارزش‌های دینی، به ویژه شیعی، فرهنگ جامعه را تغییر دادند و یکی دو نسل زیر سایه این ارزش‌های والا، زندگی اسلامی همراه با قناعت و سرافرازی را تجربه کردند. بهترین خاطرات ملت به دورانی بر می‌گردد که با حداقل تنعمات مادی، سر خود را بالا گرفت و در برابر همه دنیا که کمر به قتل انقلابش بسته بودند، ایستاد. 
اما رندان بیکار ننشستند و در سال‌های پس از جنگ به نام سازندگی و به کام سرمایه‌داری جهانی، همان مرام و مسلک سابق را احیا کردند و به یمن غفلت و جهل و گاهی هم خیانت مسئولان فرهنگی، بار دیگر به اشاعه فرهنگ فلج‌کننده خود تحقیری پرداختند و این بار با اتکای به تجربه‌های پیشین، زمان را از دست ندادند و از هیچ عرصه‌ای، به‌خصوص هنر و رسانه غفلت نکردند. 
کار به جایی رسید که کسب تنعمات مادی - به هر بهایی - تبدیل به ارزش شد و حتی مسئولانی که باید مدافع عزت ملی باشند تا کمر در برابر غرب که یک‌سره خود را در برابر انقلاب اسلامی عاجز می‌دید، خم شدند و دیگر باره به او امکان جولان دادند تا ارزش‌های ملی و دینی ایرانی‌ها را به سخره بگیرد و هوس اداره کشور به سرش بزند. در این هنگامه جای شکرش باقی است، دلسوزانی هستند که همچنان دل در گرو انقلاب اسلامی دارند و با حرکت‌های به‌جا و دقیق و کارآمد خود، پرچم عزت ملت را برافراشته نگه می‌دارند. آنان در این راه از بذل جان خویش نیز دریغ نمی‌کنند تا شکوه و عزت ایران و ایرانی همچنان پابرجا بماند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار