جوان آنلاین: شاید مایی که هنوز با صدای ربنای شجریان و دعای سحر موسوی قهار حالمان دگرگون میشود و بلدیم کماکان با سریالهای عطاران لبخند بزنیم یا با تیتراژهای اخشابی سرحال بیاییم و زیر لب زمزمه کنیم «…میگن فرشته روزهشو با گریه افطار میکنه» ماه مبارک رمضان از آن روزهای سال است که هرچقدر هم جزو منتقدان سفت و سخت این روزهای تلویزیون باشی دوست داری برای دقایقی هم که شده کنترل را برداری و ساعات منتهی به افطار را به تماشای برنامهای بنشینی تا شاید چیزی شبیه لذت قدیمی کارهای ماندگار قبل را بچشی. به دنبال همین موضوع در روزگاری که همگی سختپسندتر شدهایم لحظات افطار «محفل» برنامهای است که بعد از مدتها خیلیها را وادار به تماشا کرده، یک مجموعه شیرین و دلنشین با محوریت قرآن که اصالتش کاری میکند با وجود همه کم و زیادیها برای شما برنامهای بسازد تا تماشایش از آن یک لذت ماندگار بسازد و بشود سالهای بعد از مرور خاطراتش کیف کرد و نوستالژی ساخت. به همین بهانه تصمیم گرفتیم اینجا نه با عینک کارشناسهای تلویزیونی و منتقدان که از دید خودمانی یک بیننده تلویزیونی ببینیم که کدام ویژگیهای محفل آن را برای طیف زیادی دوست داشتنی کرده.
اصالت قابل تقلید نیست
شاید یکی از دورترین تصویرهایی نوستالژی بچههای دهههای ۶۰ و ۷۰ از برنامههای ویژه افطار برگردد به برنامه «جشن رمضان» شبکه تهران آن هم با اجرای سید کاظم احمدزاده که چاشنی کارش کمک به نیازمندان، اکرام ایتام و آزادی زندانیان بود. اما خاطرات توی ذهنتان را که ورق بزنید و سال به سال جلوتر بیایید به ماه عسل احسان علیخانی و صندلی لهستانی معروفش خواهید رسید آن هم با زیر صدای محسن یگانه که میگوید: «منو درگیر خودت کن تا جهانم زیر و رو شه…» خیلیها ماه عسل را نقطه عطف برنامههای ویژه افطار میدانند، یک اثر تلویزیونی که تصمیم گرفته بود به جای کلیشه همیشگی دعوت از سلبریتیها سراغ روایتهای شنیدنی مردم عادی برود و از دل آن قصهها، قهرمانهایی بیرون بکشد که پیش از این کسی از وجود آنها خبرنداشت. یک برنامه موفق تلویزیونی که بیش از ۱۰ سال پای ثابت ساعات افطار ایرانیها بود اما رفته رفته تقلید بیش از اندازه از فرم و ساختارش بین برنامهسازهای تلویزیونی کاری کرد که خیلی از ما که مخاطب پای ثابت این برنامه بودیم از تماشای این سبک اشباع شویم؛ در این زمینه آش انقدر شور شد که حتی خود احسان علیخانی هم از ادامه ساخت سالانه ماه عسل دست کشید و سراغ عصرجدید رفت تا بیشتر از قبل میدان را برای کپی کارها خالی کند. اما در این میان سازندگان محفل به جای تقلید از این سبک اشباع شده تصمیم گرفتند طرحی نو دراندازند و عوض کپی دست چندم بودن، محفل خودمانی خودشان را با قرآن بسازند تا ثابت کنند، اصالت قابل تقلید نیست.
این کتاب را ورق بزن
قدیمیها میگفتند هر قرآنی که در منزل نگهداری میشود حتماً باید خوانده شود حتی در روایات آمده که قرآن روز قیامت از انسانها به خاطر نخواندنش شکایت خواهد کرد. به دنبال همین موضوع میشود گفت در سبک زندگی، شلوغی و روزمرگیهای خیلی از ما یک واقعیت تلخ هست آن هم قرآنهای ورق نخوردهای است که در بیشتر روزهای سال روی طاقچه و قفسه کتابخانه خاک میخورد و نهایت سال تا سال جز سرسفره هفت سین یا موقع بدرقه مسافرهایمان کسی سروقت آن نمیرود. درست در روزگاری که به خاطر کمکاری در فرهنگسازی برای رفاقت بیشتر با قرآن بسیاری با شنیدن صدای تلاوت عبدالباسط فقط و فقط به یاد مجلس ترحیم میافتند «محفل» خارج از برنامههای خشک و سنگین کلیشهای این بار سراغ آدمهایی رفت که لازم نبود برای حضور داشتن حتماً حافظ یا قاری باشند؛ بلکه صحنه را در اختیار کسانی گذاشت که جایی از زندگیشان به معنای واقعی کلمه آیاتی از قرآن را زندگی کرده بودند؛ از رفتگر امانتداری که پول میلیاردی گمشده را به صاحبش بازگرداند یا مرد خیری که حالا از قِبل یک طبقه از خانهاش به نیازمندان صاحب ۹ خانه شده بود. مهمانهایی که حالا روایت قصههایشان از همنشینی با قرآن و معجزههایش آنقدر جذاب هست که شما را به وجد بیاورد تا سروقت این کتاب آسمانی بروید و لذت خواندنش را از خودتان دریغ نکنید.
یک جغرافیای جهانی به وسعت یک میز پنج نفره
اگر بار اول محفل را تماشا کنید با دیدن میز پنج نفره اساتید قرآنی آن طبق کلیشههای ذهنی خیال میکنید با یک میز از هیئت داوران طرف خواهید بود که میخواهند کیفیت تلاوت یا حفظ شرکت کنندهها را سبک و سنگین کنند و آدمها را به مرحله بعدی رقابت حواله دهند؛ اما از این خبرها نیست بلکه این میز پنج نفره قرار است یک میزبانی جذاب و قرآنی برای هر مهمان و مخاطب رقم بزند از تلاوتهای باشکوه حامد شاکرنژاد یا شوخیهایش با حسنین الحلو عراقی تا تفسیرهای ساده و به روز قاسمیان متناسب با قصه مهمانها و آیات قرآن و یا شعرخوانیهای چند زبانه سید جلال معصومی از افغانستان و رضوان درویش از سوریه. ناگفته نماند محفل با داشتن میزبانهایی صمیمی از کشورهایی مسلمان مثل عراق، سوریه، افغانستان و ایران مدام به شما یادآوری میکند فارغ از مرزهای جغرافیایی همگی متعلق به جمعیت قدرتمند و میلیاردی مسلمانانی هستید که با همه تفاوتها روی پدیده وحدت آفرینی به نام قرآن اتفاق نظر دارید.
لایک کاربران خارجی به محفل ایرانیها
اگر پیگیر اخبار بوده باشید حتماً طی یکی دو سال اخیر با حضور مهمانهای خارجی محفل از لبنان، ترکیه، جمهوری آذربایجان، مالزی، مصر و… متوجه شدهاید که این برنامه تاحدی راه خودش را میان مخاطبان بین المللی پیدا کرده. تاجایی که استقبال شگفت انگیز مردم کشورهایی مثل پاکستان و اندونزی در سفرهای کارشناسان این برنامه تلویزیونی به شما این نوید را میدهد که فرهنگسازی با قرآن تا چه اندازه پتانسیل جریان سازی و یک دوستی تازه با ملتهای مختلف در سراسر دنیا را دارد. محفلی که هرازچندگاهی بازخوردهای مثبت آن را حتی میشود در بین کاربران جهانی شبکههای اجتماعی هم دید. کاربران خارجی مسلمانی که علاوه بر آشنایی با تصویر موجهی از ایرانیها، با آب و تاب از آن تعریف میکنند و کنارش به انتقاد از احوالات فرهنگی این روزهای کشوری مثل عربستان میپردازند.