جوان آنلاین: «کجای راه را اشتباه رفتیم که این بچه این مدلی شد»، «نه من و نه مادرش اینطوری نبودیم، نمیدونم این بچه به کی رفته»، «هر چی بلاست از این گوشیهاست که سر پدر مادرها میاد»، «بچه تو چرا اینقدر تنبل بار اومدی»، «این بچه با این بددهنی آبرو برامون نذاشته»، «این چه لباسهای مبتذلی هست که میپوشی»، «این آهنگا چیه گوش میدی» و این مثالها در بیان جملات والدین به فرزندان ادامه دارد.
محمد شجاعی، استاد اخلاق در کانال شخصی خود خاطرهای جالب را نقل میکند و اینگونه مینویسد: «لطف کنید فرزندانتان را تربیت نکنید.»
خاطره نوشته شده را در ادامه بخوانید:
در باز شد و دو تا دوقلوی تقریباً دو ساله با دو تا پالتو و کلاه سورمهای وارد اتاقم شدند!
یکی پسر و دیگری دختر!
پشت سرشان هم پدر و مادری تقریباً ۳۰ ساله وارد شدند.
قبل از اینکه از والدینشان حرفی بشنوم، با بچهها تکتک صحبت کردم. از هر کدامشان چند سؤال کلیدی، اما ساده که برای من شاهکلید ورود به سرزمین درونشان بود، پرسیدم.
دخترک کمی خودمانیتر بود و پسرک کمی خجالتیتر! اما هر دو دقیق به سؤالاتم جواب دادند.
واکنشهای این دو دسته گل هم ناشی از اشتباهات تربیتی والدینشان بود، مثل اغلب خانوادههای دیگر...
پدر و مادر از لجبازی بچهها گلایه داشتند.
به مادرشان گفتم بچهها خوبند و مشکل ریشهای ندارند، اما بهنظر من علت لجبازیشان فقط وسواس شما در حفظ نظم و نظافت خانه شماست!
آیا خانه شما، خانه بسیار تمیز و منظمی نیست؟ هر دو تأیید کردند و پدر کمی خسته از این نظم بهنظر میرسید.
گفتم مطمئن باشید در خانهای که دوقلوی دوساله دارد و مثل قبلاً تمیز و مرتب است، حتماً بچهها به آسیبهای مختلفی دچار میشوند!
مسئله دوم هم آموزشهای مکرر کلامی آداب اجتماعی و میهمانیهاست که به نظرم بابای خانه دائماً به بچهها تذکر میداد!
این موضوع را هم تأیید کردند و مادر کمی شاکی بهنظر میرسید.
گفتم لطف کنید و فرزندانتان را تربیت نکنید! بچههای شما با گفتار شما تربیت نمیشوند، بلکه از عمل شما الگو میگیرند!
شما هر چه در تربیت و اصلاح جهان درونتان موفق شوید، در جذب و اثرگذاری و تربیت فرزندانتان موفقتر خواهید بود.
کودکان به شدت کنجکاو هستند و رفتارهای ما را زیر نظر دارند. همچنین دادن پیامهای دوگانه با رفتار و گفتار متفاوت میتواند تأثیر به شدت مخربی روی شکلگیری شخصیت فرزند شما بگذارد.
یکی از مهمترین نکات درباره فرزندپروری این است که فرزند شما بیشتر از اینکه به گفتار شما توجه کند، به رفتار شما توجه میکند. کودک در سنین ابتدایی رشد، با الگو قرار دادن والدین و به خصوص والد همجنس خودش با رفتارهای آن همانندسازی میکند. وسعت این الگوگیری و الگوپذیری به حدی است که حتی شما هر طور با همسر خود رفتار کنید همان برخورد را در آینده شاهد خواهید بود.
بارها و بارها در همین خودمونیهای هفتگی گفتیم و نوشتیم که فرزندان ما دقیقاً همانی میشوند که والدین آنها هستند.
تلفن زنگ میخورد، پدر یا مادر شماره را چک میکنند و میبینند «فلانی» است، به هر دلیلی تمایل به حرف زدن ندارند، حالا این عدم تمایل میخواهد مثبت یا منفی باشد. گوشی را به بچه میدهند و میگویند: «بگو بابام خونه نیست... مامانم سر نمازه» و همین برای تربیت غلط کودک کافی است!
خودتان را به آب و آتش میزنید و فرزندتان را به بهترین فروشگاه میبرید تا کفش، کیف و لباس به قول امروزیها «برند» داشته باشد. آیا روی تیشرت و لباس خارجی نام و اثر و اشارهای به سعدی، حافظ، رستم و سهراب شده است یا اینکه حرف و سخنی به باورهای دینی به میان آمده است؟!
جواب واضح است، شما از همان کودکی فرزند خود را با نمادهایی آشنا میکنید که هیچ ربطی به خاک و فرهنگ ایران و ایرانی ندارد. بعداً توقع دارید رفتاری شبیه به الگوهای ایرانی داشته باشد؟! حافظ و سعدی بخواند و مولانا را بشناسد؟!
کجای زندگی کودک خود از نامداران و اسطورههای ایرانی صحبت کردید؟! اتفاقاً میگردید که به جای داستانهای اصیل ایرانی داستانهای خارجی بخوانید، چراکه فکر میکنید اثر بهتری دارد.
یکی از نکات مهم بحث اعتقادات دینی است که این روزها بسیاری از خانوادهها در این زمینه گلایهمند هستند؛ موضوعی که به شدت متأثر از رفتار والدین است. خوش خلقی، رفتار درست، عمل به واجبات بدون آنکه نمادی از تظاهر باشد میتواند اثر مثبت داشته باشد. وقتی فرزند شما از نماز خواندن والدینش اثرگذاری در حسن رفتار و آرامش و نشاط خانوادگی نمیبیند قاعدتاً چنین اعتقادی برای او زیر سؤال میرود، در حالی که رفتار درست میتواند اثرگذاری مثبت اعتقادات را نشان دهد و فرزند شما را ناخواسته مجاب به رعایت اصول کند.
همین کوتاهیها در عمل کافی است تا بعدها فرزندان ما آنچه ما میخواهیم نباشند و پدر و مادر هم نباید تعجب کنند که چرا فرزند ما اینچنین شده است! چراکه به قول معروف، از ماست که بر ماست.