جوان آنلاین: انتخاب یک موضوع جدی و با اهمیت مثل فساد در فوتبال نقطه قوت قسمت دوم از سری جدید سریال آقای قاضی است؛ موضوعی که خوب پرداخت شده، اما همچنان ایراداتی در فرم کار وجود دارد که بر طرف کردن آن می‌تواند به طور قطع به غنای نمایشی این اثر کمک کند. جامعه دست‌کم یک دهه است روی فساد قرارداد‌ها در فوتبال، به ویژه قرارداد‌های خارجی و اینکه چه اندازه مدیریت اقتصادی فوتبال ما بی‌دروپیکر است دغدغه ذهنی دارد و اینکه سریال آقای قاضی متهمان گردن کلفت را در روندی داستانی محکوم می‌کند نکته مثبتی است، اما در کل ایرادات جدی همچنان در فرم و ساختار سریال به چشم می‌خورد که در ادامه به برخی از آن اشاره می‌شود.
سکانس ابتدایی دژبان به خاطر گوش کردن و بلند کردن موسیقی درون خودروی پلیس از سوی مافوق دستبند زده و به دادگاه هدایت می‌شود. صحنه‌ای که کاملاً برخلاف لحن مرسوم سریال کمدی است و به طور عادی مغایر ژانر غالب است. از ایراد‌های مهم آقای قاضی تداخل ژانر است. جایی به کمدی پهلو می‌زند و جایی فضا به فانتزی نزدیک می‌شود، درحالی که لازم است سبک ساختاری چنین اثری رئالیسم باشد. در واقع کارگردان نباید اجازه بدهد فضای اثر از رئالیسم بیرون بزند، چون این می‌تواند پیام اثر را خدشه‌دار کند.
این البته با طناز بودن شخصیت قاضی منافاتی نخواهد داشت، اما اینجا شخصیت قاضی جدی است و برخی جا‌ها فضای کار کمدی می‌شود، دقیقا مثل سکانس آغازین همین قسمت، اما همان‌طور که ذکر شد رعایت ثبات در لحن و ژانر برای سریال آقای قاضی واجب است.
آن جمله ابتدایی که به صورت متن در ابتدای هر قسمت ارائه می‌شود هم نمی‌تواند راه حلی برای فرار از این مسئله باشد. به عبارت دیگر اینکه آقای قاضی اثری کاملاً نمایشی است و جنبه‌های هنری آن بر رعایت کامل قواعد و تشریفات دادرسی غلبه دارد، نمی‌تواند توجیهی برای فرار از رعایت ساختاری باشد که رعایت ثبات در فضاسازی برای آن واجب است.
سبک کار در آقای قاضی علی الاصول باید رئالیسم باشد و نمی‌تواند در میانه فانتزی، کمدی و رئالیسم معلق بماند. این البته با طناز بودن برخی شخصیت‌ها مغایرتی ندارد. منظور غلبه کمدی در فضاسازی و لحن و ژانر است.
نکته دیگر اینکه متهم در این قسمت مدام قاضی را با اسم کوچک صدا می‌زند و با اینکه به قاضی برمی خورد ولی به او تذکر نمی‌دهد و تقریباً تا انتها مدام این تکرار می‌شود.
در واقع نوع ایستادن و رفتار مقابل قاضی در جایگاه متهم بیش از حد بیرون می‌زند که ابداً انطباقی با حقیقت ندارد.
علی‌القاعده قاضی باید از همان ابتدا به متهم تذکر بدهد. انفعال قاضی مقابل متهمی که از قضا دانه درشت هم است نداشتن اقتدار در قوه قضائیه را القا می‌کند. متهم علناً قاضی را با لحن و رفتار و الفاظ توهین‌آمیز تهدید می‌کند. وسط دادگاه به اصطلاح توی سینه قاضی می‌رود و با دست مقابل صورت برای او خط و نشان می‌کشد. با موبایل تماس می‌گیرد (ظاهراً با مقامات بالا) و گوشی را به قاضی می‌دهد و شخص پشت خط برای او خط و نشان می‌کشد!
خود متهم نیز ۹۰ درصد زمان دادگاه درحال خط و نشان کشیدن برای قاضی است. علی‌الاصول همه این‌ها با آن جمله خبری ابتدای سریال که رعایت برخی قواعد و تشریفات در این اثر جدی گرفته نشده توجیه نخواهد شد.
حقیقتاً مردم از دادگاه و دستگاه قضا مطالبه اقتدار دارند. از ایرادات مردم به دستگاه قضا، به‌خصوص در یک دهه اخیر که اختلاس‌های کلان زیادی رسانه‌ای شده و ضریب هم گرفته و آخرین آن مورد چای دبش است این است که قوه قضائیه نباید مقابل مفسدان به ویژه دانه درشت‌ها مماشات کند و این دقیقاً در خیلی از سکانس‌های سریال آقای قاضی القا می‌شود. هر چند در انتهای قسمت مورد اشاره قاضی بالاخره، اما خیلی دیرهنگام، اقتدارش را به رخ می‌کشد ولی این تزلزل در اغلب دقایق با آن اقتدار انتهایی تناقض و تضادی غیرمنطقی دارد.
جایی از روند دادگاه یکی از متهمان فساد را گردن تحریم‌ها می‌اندازد که با واکنش درست و بجای قاضی مواجه می‌شود و این بخش را باید از فراز‌های خوب قسمت دوم آقای قاضی دانست.
انتهای سریال نوشتار روی نمای ثابتی از متهمان اطلاعاتی ارائه می‌دهد. اینکه مجرم از داخل زندان در حال انتقال بازیکن به باشگاه‌های خارجی است! و مجرم دیگر از داخل زندان در حال تأسیس آکادمی فوتبال است!
در کل قسمت دوم سری جدید سریال آقای قاضی را می‌توان نسبت به سری اول و قسمت اول سری دوم قابل دفاع دانست.
در سری اول اغلب قسمت‌ها زنان موجوداتی مظلوم بودند و مردان به شدت اهریمنی ترسیم می‌شدند. گویی زن در جامعه ایران به طرزی سیستماتیک مورد ظلم و ستم است. این موضوع به نوعی رویکرد مردستیزانه را القا می‌کرد و به طوری کلی می‌توان گفت در سری اول آقای قاضی به مرد ایرانی جفا شد.
با این‌حال انتظار می‌رود آقای قاضی در سری دوم بتواند با ترمیم ضعف‌های خود ارتباط بهتری با بیننده بگیرد.
آقای قاضی! منو خیلی کوتک زده دستام خیلی کبود شده اینقدر داره میزنه که بمیرم 
