دانشجويان فعال در اين تشكل معتقدند مسائل فرهنگي، بيتوجهي به حقوق و خواستههاي صنفي دانشجويان، اولويت داشتن روابط بر ضوابط در كنار مفاسد اقتصادي از مشكلات دانشگاه آزاد است. اين موارد در گفتوگويي با داوود گودرزي مسئول سازمان بسيج دانشجويي مطرح و بررسي شده است.
آيا انتقاداتي كه به دانشگاه آزاد از سوي دانشجويان فعال در بسيج دانشجويي وارد ميشود، همواره در دوران مختلف رياست اين دانشگاه وجود داشته است؟
واقعيت آن است كه نقدهاي اساسي وارده به دانشگاه آزاد ارتباطي با اينكه چه فردي در مقام رياست آن باشد، نداشته و ندارد. بسيج دانشجويي فارغ از آنكه اين مسئوليت بر عهده چه كسي باشد، برآيند كار دانشگاه آزاد اسلامي را مورد بررسي و نقد قرار داده است و نسبت به آن انتقاد داشته است. البته وارد دانستن انتقادات به دانشگاه آزاد هرگز به معناي نفي دستاوردهاي آن از جمله كمكهاي آن به امر آموزش عالي در كشور نيست.
معضلات موجود در روند جاري دانشگاه آزاد از نظر بسيج دانشجويي چيست؟
چهار ايراد جدي به دانشگاه آزاد وارد است كه در همه واحدهاي آن عموميت دارد و اين مطالبه از همه رؤساي دانشگاه آزاد وجود داشته است. به همين سبب هم بوده كه بسيج دانشجويي در مقام يك تشكل دانشجويي، از آقايان جاسبي، دانشجو و ميرزاده، توقع حل مشكلات موجود را داشته است. حرف ما آن است كه وقتي طي ساليان مختلف براي تشكيل و اداره دانشگاه آزاداسلامي كمك و تلاش شده و با صرف هزينههاي مختلف نهايتاً به جايگاه فعلي رسيده و فراگير شده است، توانايي حل مشكلات موجود را هم دارد تا اين قدر فضاي منفي در ذهن دانشجويان و مردم نسبت به خود، ايجاد نكند.
نخستين انتقاد درباره مشكل فرهنگ در اين دانشگاه است. فضاي فرهنگي در اين دانشگاه بدون متولي خاص و رهاست و هيچ برنامه خاصي براي اداره آن وجود ندارد. در اين شرايط حتي در بعضي از شهرستانها، مشكلات فرهنگي از دانشگاه آزاد به داخل شهرها هم سرايت كرده و اثرات ضدفرهنگي آن كاملاً محرز است. در مقابل اين اتفاق كسي عكسالعمل نشان نميدهد و هيچ كار سلبي يا ايجابي در زمينه حل مسائل فرهنگي انجام نميدهد. اين در حالي روي ميدهد كه مقام معظم رهبري بر امر فرهنگ تأكيدات خاصي دارند. حقيقتاً اين گونه قابل قبول نيست كه يك دانشگاه فقط به صرف آنكه يك ساختمان در نظر گرفته است، تعدادي دانشجو را در اوج جواني بدون ارائه هرگونه برنامه فرهنگي وارد فضاي مورد نظر خود كند و مشكلي به وجود نيايد. اين يك موضوع مهم است كه البته در دانشگاه دولتي هم در حجمي كمتر وجود دارد.
دومين موضوع انتقاد ما به دانشگاه آزاد، مسائل صنفي دانشجويان است. در اين دانشگاه خدمات علمي و آموزشي از يك سو و خدمات صنفي از سوي ديگر، با ضعف جدي مواجه است. نيازهايي همچون خوابگاه، كارگاه، آزمايشگاه يا حتي وسايل كمك آموزشي و امكانات اوليه مانند ميز، صندلي و كلاس وضعيت قابل قبولي ندارد. اگر از واحدهاي بزرگ دانشگاه آزاد در تهران بگذريم و به شهرستانها سري بزنيم، هنوز هم ميبينيم يك ساختمان كوچك كه قبلاً مدرسه بوده است به دانشگاه آزاد اختصاص داده شده است. درباره موضوع اساتيد دانشگاه هم بايد قبول كنيم كه در دانشگاه آزاد با مشكل مواجه هستيم و استادي كه بتواند واقعاً سطح علمي دانشجو را بالا ببرد، به اندازه نياز دانشجويان دانشگاه آزاد، در دسترس آنها نيست. روي هم رفته ميتوان گفت كه تناسبي بين شهريه پرداختي از سوي دانشجويان از يك سو و شأن دانشگاه آزاد از سوي ديگر، وجود ندارد.
سومين ايرادي كه به عملكرد دانشگاه آزاد اسلامي وارد است، غلبه روابط بر ضوابط در آن است. حرف ما اين است كه مديران دانشگاه آزاد دستي توانا در بردن و آوردن افراد و دادن و گرفتن امتيازات و ايجاد مسائلي در بحث اعطاي مدرك تحصيلي دارند. در تحقيق و تفحصي كه دوبار از اين دانشگاه انجام شد، به موارد مختلفي رسيدند. اينكه چه كساني آمدهاند و رفتهاند و از اين رهگذر چه مدارك تحصيلي اعطا شده است يا بيتوجهيهايي كه به ضوابط صورت گرفته يا موضوع بهكارگيري اساتيد اخراجي دانشگاههاي دولتي در دانشگاه آزاد، از مواردي است كه همواره محل انتقاد بوده و است.
چهارمين موضوعي كه محل اعتراض و انتقاد است درباره موضوع مفاسد مالي واحدهاي مختلف دانشگاه آزاد اسلامي است. بدون آنكه قصد منفي بافي داشته باشيم يا بخواهيم تنها نكات منفي را مورد توجه قرار دهيم، بايد بگوييم كه معمولاً در سطح كلان و البته در واحدهاي دانشگاه آزاد شاهد وقوع مفاسد مالي و اقتصادي هستيم. در اين بين كسي هم در دانشگاه آزاد نيست كه نظارت درستي اعمال كند يا برخوردي با اين مسئله داشته باشد. تبعات اين مشكل روز به روز دارد بدتر ميشود.
دغدغه ما در بسيج دانشجويي وجود اين معضلات در دانشگاه آزاد است و ميخواهيم بدانيم چه برنامهاي براي حل آنها وجود دارد.
محدوديتهايي كه اخيراً براي فعاليتهاي بسيج دانشجويي در دانشگاه آزاد در نظر گرفته شده چيست و واكنش اين تشكل دانشجويي در قبال آن چه بوده است؟
درباره ايجاد محدوديت براي فعاليتهاي بسيج دانشجويي در دورههاي قبلي هم كم و بيش مشكلاتي وجود داشته اما در دوره مديريت فعلي مشكل عميقتر شده است. ظاهراً كه عزمي را جزم كردهاند تا فراگيرترين تشكل دانشحويي فعال در دانشگاهها كه بسيج دانشجويي است را محدود كنند. از هر زاويهاي كه به اين رفتار نگاه كنيد، يك ظلم است. مگر بسيج متعلق به شخص يا طيف خاصي است؟ بسيج متعلق به همه ملت، همه نظام و انقلاب است؛ همانطور كه دانشگاه آزاد هم اينگونه است. آيا اين امر به فراموشي سپرده شده است كه حضرت امام خميني(ره) درباره عواقب غفلت از بسيج چه هشدارهايي دادند؟ فراموش نكنيم بسيج دانشجويي ظرفيتي است كه در آن تعداد زيادي از دانشجويان، فعاليت فرهنگي، سياسي و اجتماعي خود را به كمك مديريت دانشگاه انجام ميدهند. اصلاً چرا در دانشگاه سرانه بودجه فرهنگي داريم؟ مگر نه اين است كه دانشگاه وظايف مختلف فرهنگي و صيانت از دينداري دانشجويان را دارد؟ تأكيد بر اين وظيفه مطابق فرمايشات صريح امام خميني(ره) و رهبر معظم انقلاب است. بسيج دانشجويي هم آمده تا از امكانات يك دانشگاه و مديريت آن كمك بگيرد تا كار فرهنگي براي دانشجويان همان دانشگاه انجام بدهد. پس شايسته است كه شاهد همكاري با بسيج و تشكلهاي مشابه در دانشگاه آزاد باشيم.
در حال حاضر بخشنامهاي در دانشگاه آزاد اسلامي صادر شده است كه موضوع آن، فعاليت تشكلهاي دانشجويي است. در اين بخشنامه مشخصاً از بسيج دانشجويي نام برده شده است. براساس اين بخشنامه بسيج دانشجويي زير مجموعه معاونت فرهنگي دانشگاه و عملاً محدود شده است. اين در حالي است كه بسيج دانشجويي از تشكلهايي محسوب ميشود كه مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي را دارد. در اين مصوبه جزئيات و ابعاد مختلف فعاليت بسيج كاملاً مشخص شده و موضوع اخذ مجوز فعاليتها نيز كاملاً شفافسازي شده است. حتي در اين رابطه قانون مصوب مجلس وجود دارد. شوراي عالي انقلاب فرهنگي براي اين ماده واحده قانوني، مصوبهاي در سال 79 داشته است كه طي سال 1388 هم اصلاح شده است. مرجع تغييرات احتمالي اين قانون هم شوراي عالي انقلاب فرهنگي است. رهبر انقلاب نيز بارها تأكيد كردهاند كه مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي در حكم قانون است.
سؤال اين است كه مديريت دانشگاه آزاد چگونه توانسته اين تخلف آشكار را مرتكب شود. بسيج دانشجويي شكايت خود را در اين رابطه به مراجع ذيصلاح ارائه داده و در حال پيگيري مطالبات قانوني خود است. ما ميخواهيم دانشگاه آزاد به قانون برگردد.