کد خبر: 1237617
تاریخ انتشار: ۱۲ تير ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
گفت‌وگوی تفصیلی «جوان» با ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امورخارجه
امیرعبداللهیان تراز وزیر خارجه ایران را بالا برد. تراز کارکرد دستگاه دیپلماسی را بالا برد. جایگاه ایران را در سطح منطقه، بین‌المللی و سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی ارتقا داد. استاندارد کمیت و کیفیت کار در دستگاه دیپلماسی را ارتقا داد. شهید امیرعبداللهیان به وحدت ملی می‌اندیشید و در ارتقای آن سخت کوشید. او همچنین نقش هنر ارتباطی در روابط دیپلماتیک را به طور ویژه‌ای به‌کار گرفت. به مبانی اسلامی و انقلابی نظام تا بن دندان معتقد بود، به قدرت نظام و کشور کاملاً علم و ایمان داشت و به تأمین و تحقق اوامر و منویات مقام معظم رهبری عمیقاًً معتقد و پایبند بود. اعتقاد قلبی ایشان به حکمت و درایت رهبر معظم انقلاب ویژه بود
 آزاده سادات عطار

جوان آنلاین: سخنگوی وزارت خارجه که سابقه آشنایی و همکاری حرفه‌ای بلندمدت با حسین امیرعبداللهیان دارد، در پی شهادت وزیر فقید، ابعاد مختلف فعالیت‌های وی در عرصه سیاست خارجی اعم از اقدام در جبهه مقاومت، سیاست همسایگی و مذاکرات رفع تحریم‌ها را تشریح کرد. 

آشنایی شما با شهید امیرعبداللهیان چگونه آغاز شد؟
سابقه آشنایی من با شهید امیرعبداللهیان به بعد از بازگشت ایشان از مأموریت بحرین برمی‌گردد. ایشان سفیر جمهوری اسلامی ایران در بحرین بود و وقتی برگشت، به سمت مدیرکل خلیج فارس و خاورمیانه وزارت امور خارجه منصوب شد و من هم تازه از مأموریت اردن برگشته و مجدداً در حوزه خاورمیانه شروع به کار کرده بودم. در مدتی کوتاه، موضوعات کاری، ما را به هم مرتبط کرد و با هم آشنا شدیم و خیلی زود به ارتباط کاری بسیار نزدیک و متنوع تبدیل شد، از تحولات خاورمیانه، مسئله فلسطین و تحولات لبنان آغاز شد و بعد به تحولات بیداری اسلامی توسعه پیدا کرد که حجم سنگینی از موضوعات جدید را برای وزارت خارجه ایجاد کرد و پیوند‌های کاری ما عملاً روز به روز بیشتر شد. 

 یعنی هم شما و هم شهید امیر عبداللهیان در حوزه عربی - آفریقایی فعالیت داشتید؟ مصادیقی از فعالیت‌های مشترک‌تان را بیان کنید.
تحولات حوزه عربی به دو دلیل برای آقای دکتر امیرعبداللهیان اهمیت داشت، هم مسئولیت ایشان که در آن مقطع مدیرکل خاورمیانه و خلیج فارس و پس از آن معاون عربی - آفریقایی وزارت امور خارجه شد و هم به دلیل علایق شخصی و تجارب کاری در حوزه عربی و خاورمیانه و به ویژه عراق که باعث شده بود ایشان مسائل این حوزه را با اهتمام ویژه دنبال کند. او کارشناس خبره و درجه ممتاز مسائل منطقه بود و طبیعتاً اشتغال بنده در حوزه خاورمیانه هم در مرکز و هم در مأموریت، زمینه‌ساز همکاری مستقیم من با ایشان شد. تحولات بیداری اسلامی هم حجم جدیدی از کار را متوجه دستگاه دیپلماسی کرد و این حوزه عملاً حوزه مستقیم منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بود. ایشان هم به عنوان کارشناس و هم مسئول حوزه، مسائل را با جزئیات دنبال می‌کرد. جلسات کاری شان با کارشناسان مختلف که نظرات کارشناسی برای ایشان اهمیت داشت، باعث می‌شد ما روزمره با هم در ارتباط باشیم و درباره مسائل تبادل نظر کنیم. ایشان علاوه بر اینکه تحولات را دنبال می‌کرد، باید روند تحولات را به مقامات عالی گزارش می‌کرد، بنابراین یکی از مسائل، رصد تحولات به صورت روزانه بود. یکی از وظایف محوله مجموعه کارشناسان از جمله بنده، رصد تحولات بود و گزارش‌های دوره‌ای به صورت مستمر برای مقامات عالی نظام می‌رفت. این موضوعات، ارتباطات کاری من و برخی همکاران را با دکتر امیرعبداللهیان بیشتر می‌کرد. 

در روز‌های پس از شهادت دکتر امیرعبداللهیان، برخی ایشان را صرفاً به عنوان یک آرمانگرای انقلابی معرفی کردند ولی ما شاهد این بودیم که ایشان عملگرا هم بود. ما این موضوع را در مسئله روابط با جمهوری آذربایجان دیدیم که با وجود تنش میان دو کشور در ماجرای سفارت این کشور در تهران، موضوع را مدیریت کرد، یعنی باید گفت ایشان یک آرمانگرای انقلابی عملگرا بود. نظر جنابعالی چیست؟
 اجازه دهید به مقطعی دیگر از همکاری خودم و ایشان اشاره کنم که دوره مهمی است. من تقریباً بعد از دو سال همکاری مستقیم با ایشان در حوزه مسائل خاورمیانه و به ویژه تحولات بیداری اسلامی به پیشنهاد و تأکید ایشان، مسئولیت ستاد (اداره) عراق وزارت امور خارجه را بر عهده گرفتم که به شش سال همکاری مستمر و روزانه من با ایشان انجامید. شهید امیرعبداللهیان در حوزه عراق، یکی از کارشناسان خبره وزارت امور خارجه بود. همکاری ایشان با قرارگاه نصر و نیروی قدس و مشخصاً شخص سردار سلیمانی ظاهراً با موضوع عراق کلید خورد. ایشان یک مأموریت چند ساله را در عراق در رژیم صدام تجربه کرده بود. این دوره شش ساله همکاری من با ایشان در حوزه عراق یکی از دوران به یادماندنی همکاری من با این شهید عزیز بود و در همین دوره ما با خیزش و شکل‌گیری بحران پیچیده در عراق و منطقه در پی ظهور داعش مواجه شدیم. موضوعی که تأثیر مستقیمی بر حوزه ملی ایران داشت. نقش وزارت خارجه ایران در این پرونده همراه با دیگر مراکز مسئول از جمله شورای عالی امنیت ملی، نیروی قدس سپاه، وزارت اطلاعات و دیگر نیرو‌های نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران بسیار حائز اهمیت است. 
این مرحله، یکی از مراحل بسیار خطیر و حساس برای وزارت امور خارجه در همکاری نزدیک، هماهنگ، کامل و هم افزا با همه ساختار‌های امنیتی، نظامی و انتظامی داخل کشور بود که عملاً مدیر میدانی دستگاه دیپلماسی در آن مقطع مهم تاریخی، دکتر امیرعبداللهیان بود. نقش دکتر امیرعبداللهیان در آن مقطع در مدیریت دقیق و مدبرانه این پرونده بسیار مهم بود. اگر دوره همکاری نزدیک شهید امیرعبداللهیان با سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به دو دوره بسیار مهم تقسیم شود، تقسیم بندی بی‌پایه و اساسی نخواهد بود. بخشی از دوره همکاری ایشان با شهید سلیمانی در زمان آغاز تحولات عراق و حمله امریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی و مدیریت پرونده سیاسی و میدانی عراق بود و مرحله درخشان بعدی در ظهور داعش و اشغال بخش‌های زیادی از عراق و سوریه به دست این گروه تروریستی بود. 

سال ۲۰۰۳ میلادی یعنی مقطع اشغال عراق از سوی امریکا، شهید امیرعبداللهیان با شهید سلیمانی همکاری داشتند؟
 طبیعتاً پس از اشغال عراق از سوی امریکا و سقوط رژیم بعث، نقش وزارت امور خارجه در پرونده عراق، نقش محوری بود و ستاد ویژه عراق در وزارت امور خارجه پس از اشغال این کشور شکل گرفت. ستاد ویژه عراق به عنوان مرکز ثقل مدیریت سیاسی پرونده عراق زیر نظر شخص وزیر و در ارتباط مستقیم با دیگر مجامع داخلی در کشور، دارای نقش محوری و کلیدی بود. دکتر امیرعبداللهیان معاون ستاد ویژه عراق بود و ارتباط ویژه و مؤثری با مراکز ذی‌ربط داخل کشور از جمله نیروی قدس و مشخصاً شخص سردار سلیمانی پیدا کرد، بنابراین مقطع همکاری دکتر امیرعبداللهیان با شهید سلیمانی به ویژه در پرونده عراق قطعاً یکی از مقاطع درخشانی است که من گمان می‌کنم اگر صرفاً همین بخش از همکاری‌ها و تعامل مشترک را بررسی کنند، فصل مفصلی خواهد شد و ابعاد اقدامات دیپلماتیک شهید امیرعبداللهیان در این مقطع برای بسیاری از دیپلمات‌ها جذاب و از لحاظ حرفه‌ای درس آموز خواهد بود. 

غرب آسیا هم برای ایران و هم برای جهان منطقه ویژه و با اهمیت فراوان است. قطعاً مسئول این منطقه در وزارت امور خارجه باید از زبده‌ترین دیپلمات‌ها باشد. چه ویژگی شهید امیر عبداللهیان موجب شد وی برای این مسئولیت انتخاب شود؟
بله، منطقه خاورمیانه به دلیل پیچیدگی‌های تحولات آن برای بسیاری از کشور‌های دنیا که مایل هستند در تحولات سیاسی و بین‌المللی حرفی برای گفتن داشته باشند، حائز اهمیت بسیار است. این منطقه یکی از پیچیده‌ترین مناطق ژئوپلتیک دنیاست و واحد‌های سیاسی وزارت خارجه‌های جهان به ویژه آن‌هایی که می‌خواهند در این منطقه نقش آفرینی کنند، یکی از حرفه‌ای‌ترین تیم‌ها را تشکیل می‌دهند تا بتوانند اثرگذار باشند. من این را در کشور‌های مختلف تجربه کردم به ویژه کشور‌هایی که در این منطقه ذی نقش بودند و هستند، بنابراین تیم فعال در حوزه خاورمیانه وزارت امور خارجه کشورمان همواره تیمی حرفه‌ای بودند و دکتر امیرعبداللهیان بی‌شک یکی از حرفه‌ای‌ترین دیپلمات‌های ما در این منطقه جغرافیایی و ژئوپلتیکی بود. هم منطقه را می‌شناخت و هم در این منطقه فعالیت پیچیده دیپلماتیک کرده بود. به مسئله فلسطین علاقه ویژه داشت. موضوع را با دقت و وسواس دنبال می‌کرد و اعتمادی که نظام و نهاد‌های ذی‌ربط نظام به ایشان به عنوان دیپلمات متعهد، انقلابی، معتقد و علاقه‌مند به مسئله فلسطین و معتقد به ضرورت تقویت محور مقاومت داشتند، باعث شده بود به عنوان یک دیپلمات شاخص و مؤثر هم در نظر و هم در عمل ایفای نقش کند. 
ایشان دیپلمات ارشد هم به لحاظ تجربه در این منطقه بود و هم به لحاظ مسئولیت، بنابراین وزرای خارجه ما هم در مسائل خاورمیانه و عراق به ایشان اعتماد ویژه‌ای داشتند. نکته دیگر اینکه طرف‌های دیگر منطقه و خارج منطقه نیز ایشان را با همین ویژگی می‌شناختند و همواره مقامات دیپلماتیک دیگر کشور‌ها از جمله وزرای خارجه در سفر به ایران به ملاقات و تبادل نظر با ایشان علاقه‌مند بودند، چون هم ایشان را دیپلمات خبره‌ای در منطقه می‌دانستند و هم دیپلماتی می‌دانستند که با جهات ذی‌ربط و مؤثر نظام در منطقه خاورمیانه، عراق و خلیج فارس ارتباط تنگاتنگ حرفه‌ای دارد و دیدار و گفتگو با دکتر امیرعبداللهیان برای آن‌ها یک رخداد مطلوب دیپلماتیک بود. حتی زمانی که دکتر امیرعبداللهیان از وزارت خارجه به مجلس شورای اسلامی منتقل شد، اغلب شخصیت‌های برجسته دیپلماتیک در سفر به ایران، خواستار تنظیم وقت ملاقات با شهید امیرعبداللهیان بودند. دوران حضور ایشان در مجلس شورای اسلامی هم یکی از پر ترافیک‌ترین دوران گفتگو‌های دیپلماتیک ایشان با دیپلمات‌های برجسته بود. به عنوان نمونه می‌توانم بگویم مشخصاً در یک دوره نسبتاً طولانی یکی از دیپلمات‌های شاخص که مسئولیت نماینده دبیرکل سازمان ملل در عراق را بر عهده داشت، آقای «یان کوبیش» وزیر خارجه اسبق دولت سابق یوگسلاوی بود. آقای یان کوبیش تجربه بین‌المللی بسیار خوبی دارد. در دوران پس از اشغال عراق و حمله داعش به این کشور، بار‌ها به ایران سفر کرد و هر بار آقای دکتر امیرعبداللهیان به عنوان معاون وقت عربی و آفریقایی وزیر امور خارجه میزبان ایشان بود و وقتی دکتر امیرعبداللهیان به مجلس رفت، آقای یان کوبیش همچنان در سفر به ایران درخواست ملاقات با ایشان را داشت. 

گویا ایشان در خارج از کشور، بیشتر از داخل کشور، شناخته شده بود. زمانی که ایشان وزیر شد، مردم شناخت چندانی از ایشان نداشتند، فکر می‌کنید، دلیل این موضوع چه بود؟
شاید شناخت عامه مردم از دستگاه دیپلماسی همراه با جزئیات نباشد و اساساً امکان اطلاع رسانی روزمره با جزئیات درباره فعالیت وزارت خارجه وجود ندارد، اما دیپلمات‌ها، کارشناسان و صاحبنظران سیاسی و بین‌المللی به توانایی و جایگاه شهید امیرعبداللهیان در وزارت امور خارجه - از زمانی که هنوز معاون وزیر بود- و نقش آفرینی ایشان در منطقه اشراف و اذعان داشتند، فارغ از برخی اظهارنظر‌های منفی که می‌توانست ناشی از حب‌و بغض‌های سیاسی نسبت به این و آن باشد، واقعیت این است که همه افراد شاخص و صاحبنظر، امیرعبداللهیان را به عنوان دیپلمات برجسته می‌شناختند و به این اعتراف می‌کردند. امیرعبداللهیان از وقتی که معاون وزیر بود، برای بسیاری از دیپلمات‌های ارشد و شخصیت‌های سیاسی و امنیتی دیگر کشور‌ها نیز بسیار شناخته شده و شخصیت شاخصی بود و وقت‌هایی که در سفر‌های خارجی به ایشان می‌دادند و فرصت مبسوطی که برای گفتگو با وی اختصاص می‌دادند، تأیید‌کننده جایگاه و نقش ایشان است و من، چون سفر‌های متعددی را با ایشان از زمان معاونت او تا دوران وزارت در حوزه منطقه‌ای و خارج از منطقه تجربه کرده‌ام می‌توانم بگویم که هم سطح رسمی ملاقات‌ها و هم محتوای ملاقات‌ها و هم وقت طولانی ملاقات‌ها کاملاً مشخص می‌کرد که چقدر ملاقات با امیرعبداللهیان برای طرف مقابل موضوعیت دارد و تا چه حد مهم است و این اهتمام فقط از جانب مقامات عالیرتبه سیاسی و دیپلمات‌ها و مدیران ارشد وزارت خارجه کشور‌ها نبود. 

منظورتان مسئولان جبهه مقاومت است؟
رهبران و مدیران جبهه مقاومت که جای خود دارند؛ مثلاً مقامات امنیتی برخی کشور‌ها حتی در اروپا هم بسیار علاقه‌مند بودند که با امیرعبداللهیان دیدار داشته باشند. هم امیرعبداللهیان را صاحبنظر و تحلیلگر قوی می‌دانستند و هم مایل بودند دیدگاه‌های ایران در خصوص مسائل منطقه را از زبان یک دیپلمات ارشد و مورد وثوق نظام بشنوند که با سطوح عالی نظام مرتبط است و هم معتقد بودند که اظهارات امیرعبداللهیان بیانگر مواضع و دیدگاه‌ها و ارزیابی‌های جمهوری اسلامی است و این امر به آن‌ها در ارزیابی‌ها و تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها کمک می‌کرد. به عنوان نمونه من زمان معاونت شهید امیرعبداللهیان در وزارت خارجه همراه او در یک سفر اروپایی در یک گفت‌وگوی حدوداً سه ساعته با یکی از مقامات امنیتی تراز اول آن کشور حضور داشتم. طی یک گفتگو و تبادل نظر سنگین، سه بار از زبان مقام عالیرتبه امنیتی آن کشور شنیدم که گفت «خیلی از این دیدار خرسندم و من بسیار تحت تأثیر اظهارات و ارزیابی شما قرار گرفتم.» خب اعتراف چنین مقامی و تصریح سه باره بر اینکه این دیدار تا چه حد برای وی مفید و اثرگذار بوده است، نشان‌دهنده این است که شهید امیرعبداللهیان یک مذاکره‌کننده ارشد، باهوش و تراز اول بود. 

درباره ارتباط شهید سلیمانی با شهید امیرعبداللهیان به چه مصادیقی می‌توانید اشاره کنید؟
 در باره ارتباط شهید امیرعبداللهیان با شهید سلیمانی افراد دیگری هستند که می‌توانند بیشتر و دقیق‌تر از من صحبت کنند، اما من به اندازه‌ای که مطلع هستم، می‌دانم که رابطه این دو شهید، رابطه‌ای بسیار نزدیک، صمیمی، مستمر و ترکیبی و مکمل و هم افزا در تأمین منافع و امنیت ملی و پیشبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بود. زمانی که ایشان معاون عربی - آفریقایی بود، به دفعات اتفاق افتاده بود که زمان حضورم در اتاق شهید امیرعبداللهیان به مناسبت موضوعاتی که در جلسه تبادل نظر مطرح می‌شد و نیاز بود که همان لحظه مشورت صورت گیرد، بلافاصله به دفترش می‌گفت: «با حاجی تماس بگیرید» و اگر شهید سلیمانی در ایران بود، آن تماس اغلب در همان لحظه برقرار می‌شد و تا جایی که من مطلع هستم، شهید سلیمانی بسیاری از جلسات را صبح زود در دفتر کارش برگزار می‌کرد. وقتی شهید امیرعبداللهیان در جلساتی صبح بسیار زود شرکت می‌کرد، برای ما روشن بود که همین جلسه با شهید سلیمانی است و ایشان مورد اعتماد و وثوق شهید سلیمانی بود. ضمن اینکه شهید امیرعبداللهیان هم نسبت به میزان توانایی و تفکر و مدیریت راهبردی شهید سلیمانی اعتماد ویژه‌ای داشت. این دو، زوج راهبردی دیپلماسی و میدان در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بودند. 

گفته می‌شود شهید امیرعبداللهیان اختلاف نظراتی با دکتر ظریف داشت، اما گویا ارتباط خوبی میان طرفین برقرار بود. در این مورد هم اگر نکاتی وجود دارد که به روشن شدن ذهن مخاطب کمک می‌کند، در اختیار ما بگذارید. 
ایشان به گمانم در یک مقطع حداقل چهار ساله، معاون دکتر ظریف بود و طبیعتاً حوزه کاری ایشان در یک حوزه پیچیده و پر مسئله همچنان به این امر کمک می‌کرد که جایگاه ایشان در بین معاونان وزارت خارجه، جایگاهی ویژه و برجسته باشد. من درباره اینکه اختلاف نظر بین ایشان و دکتر ظریف چگونه بوده است، اطلاع دقیق ندارم، اما در زمان حضور دکتر امیرعبداللهیان در مجلس هم بعضاً پیش ایشان می‌رفتم. برداشت من این بود که ارتباط آن‌ها به مناسبت‌های مختلف برقرار است. با توجه به ویژگی‌های شخصیتی و اخلاقی ممتاز دکتر امیرعبداللهیان، من هرگز نکته‌ای منفی از زبان این شهید درباره دکتر ظریف نشنیدم. دکتر امیرعبداللهیان در دوره وزارت خود نیز وقتی نشست‌های مشورتی دیپلماتیک را برگزار می‌کرد، آقای دکتر ظریف همواره یکی از مدعوین این جلسات بود و دکتر ظریف حضور پیدا می‌کرد، البته امیرعبداللهیان وقتی به مجلس نیز رفت، به دلیل مسئولیتش به عنوان مشاور بین‌الملل رئیس مجلس و نیز به دلیل مجموعه ویژگی‌های شخصیتی خود ایشان، عملاً دفتر او کانون مشورت‌ها و نشست‌ها و دیدار‌های دیپلماتیک بود. 


یعنی بیشتر نگاه ملی داشت تا سیاسی و جناحی؟
 یکی از بزرگ‌ترین ویژگی‌های شهید امیرعبداللهیان این بود که نگاه‌های سیاسی و به عبارتی ترجیحات سیاسی فکری خودش را معمولاً بر امور و فعالیت‌های دیپلماتیک خود تسری نمی‌داد. از مهم‌ترین ویژگی‌های شهید امیرعبداللهیان این بود که تلاش می‌کرد از دیدگاه‌های کارشناسی تمامی گروه‌های فکری استفاده کند. من در طول تقریباً پانزده، شانزده سالی که شهید امیرعبداللهیان را از نزدیک شناختم، همواره این اهتمام را در ایشان دیدم که مایل بود از دیدگاه‌های کارشناسی همه طیف‌ها و گرایش‌های فکری و سیاسی استفاده کند و این را در عمل هم نشان داد. از دعوت در جلسات کاملاً مشخص بود که افراد با گرایش‌های مختلف فکری و نظری حضور دارند. حتی افرادی که مثلاً در حوزه سیاست داخلی روشن بود که از فلان گرایش سیاسی حمایت می‌کنند یا منتسب به فلان گروه هستند هم در جلسات حضور داشتند. چه در دوره‌ای که ایشان معاون عربی - آفریقایی بود، چه دوره‌ای که در مجلس بود و بنده مطلع بودم که جلسات مشورتی به عنوان مشاور بین‌الملل رئیس مجلس برگزار می‌کرد، این تنوع و تکثر مدعوین به خوبی قابل مشاهده بود. آقای امیرعبداللهیان شنونده بسیار خوبی بود و هدف او این بود که از دیدگاه‌های کارشناسی همه دیدگاه‌ها به دقت مطلع شود. ایشان حتی در سطوح افراد هم بعضاً در نوع تعامل این تفاوت را ایجاد نمی‌کرد. به افراد به عنوان کارشناس به همان اندازه محترمانه گوش می‌کرد که به حرف یک دیپلمات ارشد، این ویژگی برجسته دکتر امیرعبداللهیان بود. او در موضوعات کارشناسی گویا تعصبات شخصی نداشت، یعنی تلاش می‌کرد همه نظرات را بشنود، حتی نگاه متفاوت را و در این زمینه تعمد داشت. من در جلسات کارشناسی شاهد بودم که ایشان تعمد داشت که صرفاً از یک طیف دعوت نکند تا از نظرات متفاوت با زاویه دید متفاوت استفاده کند. در داخل این مجموعه‌ها، افرادی بودند که به نظریه پردازی شهرت داشتند، افرادی هم بودند که میدانی، عملگرا و دارای تجربه‌های اجرایی و مدیریتی قوی بودند و شهید این دو را در کنار هم می‌دید، چراکه یک فکر و ایده خوب، باید در اجرا هم جنبه اجرایی و تحقق داشته باشد و ایشان با فهم و هوش سرشاری که داشت، همه این‌ها را در کنار هم می‌دید. برخی اوقات در دقایقی قبل از شروع جلسات می‌گفت با فلانی هم تماس بگیرید که در جلسه حاضر شود، بعضاً در ذهنم سؤال پیش می‌آمد که علت دعوت چیست، چون ظاهراً ارتباطی بین موضوع جلسه و فرد مذکور نمی‌دیدم، اما در عمل می‌دیدیم که ایشان با یک ارزیابی درست این کار را انجام می‌داد. همینطور افراد همراه ایشان در سفر‌ها هم برای من جالب بود. ایشان عادت داشت به محض اینکه در پرواز می‌نشستیم، پس از سلام و علیک اولیه با همراهان و تیم رسانه و استقرار در هواپیما، کار را شروع کند و می‌پرسید آخرین تحولات چیست؟ چه چیزی داریم؟ چه باید بگوییم؟ تک تک افراد با مسئولیت‌هایی که داشتند یا با تجارب و توانایی‌های فکری خود، دیدگاه‌ها را مطرح می‌کردند و عملاً یک جلسه کارشناسی جدی در پرواز برگزار می‌شد؛ و این دیدگاه‌ها در جمع‌بندی نهایی او تأثیر داشت و ظهور و بروز می‌یافت؟
بله، از نظرات استفاده می‌کرد، کار ایشان ابداً نمایشی نبود، یا احترام شخصی به افراد نبود، ایشان به این کار اعتقاد داشت و اعضای تیم را با منطق انتخاب می‌کرد و از نظرات کارشناسی آن‌ها قبل از سفر و در طول سفر هم استفاده می‌کرد. در برخی سفر‌های حساس، ایشان چند جلسه کارشناسی مقدماتی در مرکز برگزار می‌کرد و مثلاً برای یک سفر مهم و حساس اگر سه جلسه داشت، سه تیم متفاوت هم دعوت می‌کرد و افراد هر جلسه با جلسه قبلی لزوماً یکی نبودند. می‌خواست نظرات همه را بشنود. همین کار را در پرواز و در طول سفر هم انجام می‌داد و می‌توانم بگویم که ایشان در طول پرواز، وقت تلف شده نداشت و هر میزان که حوصله جمع اقتضا می‌کرد، نظرات همه را می‌شنید و یادداشت می‌کرد. گزارش‌های توجیهی خودش را مطالعه می‌کرد. محور‌های پیشنهادی را مطالعه و بازنویسی می‌کرد و خروجی این کار را ما در مذاکرات می‌دیدیم. حتی اگر حین مذاکره نظری مکتوب در قالب یادداشت کوچک به او داده می‌شد، اگر مفید می‌دید، استفاده می‌کرد. این به امیرعبداللهیان امکان می‌داد از ظرفیت فکری تمام مدیران وزارت خارجه و خارج از آن استفاده کند. من در جلسات عدیده شاهد بودم درباره یک موضوع مشخص، افراد دیگری را خارج از تیم دیپلماتیک دعوت می‌کرد، یعنی در تیم جلسه، هم افراد دانشگاهی و پژوهشی حضور داشتند و هم ترکیب دیپلماتیک و این ظرفیت خاصی را ایجاد می‌کرد. 

با توجه به اهتمام شهید امیرعبداللهیان در مدنظر قرار دادن دیدگاه‌های طیف‌های متفاوت، ایشان درباره برجام و، اما و اگر‌های احیای آن چه نظری داشتند؟
شهید امیرعبداللهیان در مأموریت محوله به ایشان از سوی نظام به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی حرفه‌ای عمل کرد. من گمان می‌کنم او خارج از اینکه چه اعتقاد فردی یا کارشناسی نسبت به برجام داشت، در انجام مأموریت محوله از سوی نظام برای رفع تحریم‌ها مجدانه و با وسواس عمل و از ظرفیت‌های دیپلماتیک استفاده می‌کرد. 

آیا سیاست توسعه روابط با همسایگان که در دولت شهید رئیسی خیلی جدی پیگیری می‌شد، نظر ایشان هم بود؟
 ایشان وزیر امور خارجه دولت سیزدهم بود و سیاست همسایگی، سیاست اعلام شده دولت سیزدهم بود. معتقدم دکتر امیرعبداللهیان به این سیاست شخصاً اعتقاد راسخی داشت. برای تحقق سیاست همسایگی و پیشبرد آن، بهترین انتخاب به عنوان وزیر امور خارجه بود، چون هم ایشان به این سیاست اعتقاد داشت و هم مقامات کشور‌های همسایه و منطقه او را به خوبی می‌شناختند و به نگاه، تجربه و هنر دیپلماتیک ایشان اعتقاد داشتند و امیرعبداللهیان نیز هنر پیشبرد این سیاست را در اختیار داشت و طرف‌های مذاکره کننده به ایشان ایمان داشتند که او شخصاً به این سیاست و آنچه می‌گوید، اعتقاد دارد. امیرعبداللهیان ظرفیت‌های شخصی خود و نیز بدنه وزارت امور خارجه را در این زمینه بسیج کرد و نتیجه را هم در عمل دیدیم که چشمگیر و مؤثر بود. معتقدم امیرعبداللهیان بهترین دیپلمات برای پیشبرد و تحقق بهترین سیاست در زمان خود بود. 

در اعتراضات سال ۱۴۰۱، قطعاً دست‌های خارجی فعال بودند. دستگاه دیپلماسی را تا چه حد در مدیریت بحران و تأمین منافع ملی مؤثر می‌دانید؟
 در ادوار مختلف، اتفاقات مختلف و متفاوتی رخ می‌دهد که مسئولیت دستگاه دیپلماسی را سنگین می‌کند. تحولات ۱۴۰۱ اگر چه ظاهری داخلی داشت، اما دست‌های مداخله جویانه خارجی در آن روشن و آشکار بود و این مداخلات با یافته‌های اطلاعاتی و امنیتی که دستگاه‌های ذی ربط به دست آورده بودند، ثابت شد. ما نیز به عنوان دیپلمات این مداخلات را در یافته‌های دیپلماتیک خود به وضوح می‌دیدیم. می‌دیدیم که چطور یک دسته مشخص از کشور‌ها از جمله امریکا و برخی کشور‌های اروپایی، چقدر در دامن زدن به آتش فتنه در داخل و تداوم ناآرامی در خیابان‌ها و میادین در ایران در حال ایفای نقش هستند و در این زمینه همه ظرفیت‌های سیاسی خودشان را به کار و چه میزان رسانه‌های خودشان را با همه توان به خدمت گرفتند. من در آن مقطع ارتباطات زیادی با نمایندگی‌ها و سفرای کشور‌ها داشتم. شخصاً این را از تعداد قابل توجهی از سفرای ما در کشور‌های اروپایی شنیدم که می‌گفتند آنچه ما در میدان رصد می‌کنیم، یک جنگ جهانی نرم و رسانه‌ای را علیه جمهوری اسلامی ایران ساماندهی کرده‌اند و در حال اجرای آن هستند. در این بازه زمانی، نقش دستگاه دیپلماسی به عنوان تنظیم کننده روابط خارجی، مجری سیاست خارجی و نیز تبیین گر وقایع موجود و منتقل کننده دیدگاه‌ها و مواضع جمهوری اسلامی ایران به طرف‌های مختلف بسیار مهم بود. در این مقطع نقش سکاندار دستگاه دیپلماسی بسیار حائز اهمیت بود تا اولاً روابط خارجی را به خوبی مدیریت کند و روابط خارجی از ناحیه تحولات داخلی آسیب نبیند یا این آسیب حداقل باشد. 
ثانیاً کشور‌های مداخله کننده در امور داخلی ایران را مدیریت و مهار کند. دکتر امیرعبداللهیان با درکی که از توانایی، اقتدار و استقرار نظام داشت، با درکی که از ملت ایران و پایبندی ملت ایران به اصول و مبانی نظام داشت و با شناختی که از پیوند میان دولت، ملت و ایمانی که به نقش مدبرانه رهبری معظم داشت، یکی از بهترین روش‌های مدیریت دیپلماتیک را در آن مقطع به کار بست. به رغم تندی و نسنجیده بودن ادبیات و مواضع رهبران برخی کشور‌های اروپایی در آن مقطع و به رغم سیاست‌های فتنه‌انگیزانه و سیاست‌های مداخله جویانه آنها، دکتر امیرعبداللهیان در مدیریت این رفتار‌ها بسیار دقیق، با صلابت و مهارت عمل کرد، هم روابط دو جانبه را حفظ کرد و مانع تقلیل سطح روابط و آسیب جدی به روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران شد و هم در یک روند مدیریت دیپلماتیک مواضع، رفتار و ادبیات این کشور‌ها را متعادل کرد. گفتگو‌های منطقی توأم با صلابت امیرعبداللهیان در تماس‌های دیپلماتیک، چه تلفنی و چه حضوری به ویژه در حاشیه برخی از نشست‌های بین‌المللی با مقامات این کشور‌ها عملاً باعث تنظیم روابط خارجی و ورود کمترین آسیب به سطح روابط جمهوری اسلامی ایران با کشور‌های مداخله گر و زیاده‌خواه شد. 
امیرعبداللهیان ظرفیت سفارتخانه‌ها و تیم دیپلماتیک ایران در کشور‌های یادشده را که آن زمان تحت فشار سیاسی و روانی شدیدی نیز بودند، به خوبی به کار گرفت. او به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی و سکاندار سیاست خارجی کشور، واقعاً هم خودش مقتدرانه وسط میدان بود و هم ظرفیت‌های دیپلماتیک را در مسیر تنظیم روابط خارجی و کاهش مداخلات خارجی در تحولات داخلی ایران به کار گرفت. به نظرم این دوره هم از مقاطعی است که شایسته یک مطالعه ویژه است که امیرعبداللهیان چگونه از هنر دیپلماتیک برای مدیریت روابط و تنظیم روابط خارجی استفاده کرد. سفر امیرعبداللهیان به ژنو در همان مقطع و شرکت در اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل حائز اهمیت بسیار بود. خیلی‌ها ایشان را از مشارکت و حضور نهی می‌کردند و انذار مشفقانه می‌دادند که شرکت نکنید. مثلاً می‌گفتند در طول ۱۰ سال گذشته ما در اجلاس شورای حقوق بشر در سطح وزیر شرکت نکردیم. با توجه به فضای حاکم و تبلیغات سنگینی که در خارج علیه ایران هست و احتمال اینکه بعضی‌ها ممکن است در زمان سخنرانی شما جلسه را ترک کنند و برخی از معاندین و ضد انقلاب اطراف محل اجلاس یا محل اقامت تجمع کنند و شعار بدهند، با این استدلال‌ها سعی می‌کردند آقای امیرعبداللهیان را ترغیب کنند که در این نشست شرکت نکند و دیپلمات دیگری در سطح پایین‌تر در این نشست حاضر شود. برای مخاطبان هم شاید جالب باشد که بدانند، شهید امیرعبداللهیان برای این موضوع هم در وزارت خارجه جلسات متعددی ترتیب داد و نظرات همه اعم از مخالفان تا موافقان را شنید. از جزئیات برنامه‌های آنجا به طور کامل کسب اطلاع و نهایتاً ایشان نظر خودش را به عنوان سکاندار دستگاه دیپلماسی مطرح کرد، با آقای رئیس‌جمهور مشورت کرد و تصمیم گرفت شخصاً در این اجلاس شرکت و سخنرانی کند. چون من هم در آن نشست در ترکیب هیئت همراه حضور داشتم، می‌توانم به جرئت بگویم که یکی از موفق‌ترین سفر‌های دیپلماتیک دکتر امیرعبداللهیان در یک مقطع زمانی کاملاً حساس، سفر ایشان به ژنو برای شرکت در جلسه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد بود و سخنرانی کاملاً منطقی و قوی در آن نشست داشت. ایشان دو سخنرانی داشت، چون بلافاصله بعد از جلسه شورای حقوق بشر، جلسه سالانه کنفرانس خلع سلاح برگزار شد. حضور در دو جلسه مهم و سخنرانی در آن‌ها و دیدار‌های دیپلماتیک با همتایان خارجی که خود تبدیل به قدرت نمایی دیپلماتیک رئیس دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در یکی از حساس‌ترین شرایط دیپلماتیک ما در خارج از کشور بود، علاوه بر دستاورد‌های دیپلماتیک، تأثیرات بسزایی در وضعیت داخلی کشور داشت و به عبارتی ایشان در آن مقطع، اقتدار کشور را به نمایش گذاشت و حتی سه نفر از وزرای خارجه کشور‌های اروپایی برای گفتگو به محل اقامت و اتاق ملاقات وزیر ما آمدند و این گویای آن بود که جمهوری اسلامی ایران در حوزه بین‌المللی مقهور فشار و جنگ روانی نشده و دکتر امیرعبداللهیان با مدیریت مقتدرانه و حکیمانه موازنه میدان دیپلماسی را به نفع کشورمان تغییر داده است. 

نگاه ایشان به ارتقای روابط ما با اروپایی‌ها چگونه بود؟ ایشان روز اروپا را هم تبریک گفته بود، اما عملاً ما شاهد پیشرفت چندانی در ارتقای روابط با کشور‌های اروپایی نبودیم. 
شهید امیرعبداللهیان سیاست خارجی متوازن و هوشمندانه با تأکید بر سیاست همسایگی را در زمان اخذ رأی اعتماد به نمایندگان محترم مجلس اعلام کرده بود. امیرعبداللهیان کتابچه‌ای را تنظیم کرده بود و برنامه‌ها و رویکرد‌های مدنظر خود را در دوره وزارت در قالب یک کتابچه در اختیار همه نمایندگان مجلس قرار داده بود. چند بار هم از ایشان شنیدم که همین‌طور هم بود و در نشست با نمایندگان چه در مجلس و چه وزارت امور خارجه گفته بود من تنها وزیر امور خارجه‌ای هستم که برنامه خودم را مکتوب در اختیار شما قرار دادم که بتوانید بر مبنای همان، عملکرد دستگاه دیپلماسی را ارزیابی و از من سؤال کنید. ایشان در همان چارچوب در ارتباط با اروپا و در قالب سیاست خارجی متوازن، رویکرد توسعه مناسبات با اروپا در راستای منافع مشترک را دنبال می‌کرد. در این راستا همه تلاش‌ها و تدابیر لازم را به کار بست، به عبارتی رویکرد سیاست همسایگی و نگاه به شرق و آسیا به این معنا نبود که امیرعبداللهیان از توجه به اروپا و ظرفیت‌های اروپا غافل بماند، بلکه مأموریت دستگاه دیپلماسی و سفارتخانه‌های ما در حوزه اروپا برای توسعه روابط با این قاره کاملاً به قوت خود باقی بود. عدم پیشرفت مطلوب و مورد انتظار در روابط با اروپا در دوره وزارت خارجه شهید امیرعبداللهیان به محاسبات، سیاست‌ها و رفتار‌های نادرست اتحادیه اروپا در ارتباط با ایران برمی‌گردد. این امر به دلیل عدم درک صحیح آن‌ها از واقعیت‌های جمهوری اسلامی ایران بود و اگر در این زمینه ما منافع مورد انتظار را نتوانستیم کسب کنیم، قطعاً ضرر‌هایی که اروپایی‌ها متحمل شدند، بیش از زیان‌هایی بود که ما احیاناً شاهد بودیم. البته امیرعبداللهیان موفق بود که بتواند کانال‌های ارتباطی و تعاملی با اروپا را حتی در تندترین شرایط حفظ کند. 

یعنی ما هرگز مسیر ارتباط با اروپا را مسدود نکردیم؟
 ما اصلاً در این زمینه بسته و متصلب عمل نکردیم، بلکه کاملاً در برنامه‌ریزی‌ها، مذاکرات و گفتگو‌ها متعادل و متناسب با ظرفیت و جایگاه اروپا عمل کردیم. این اروپا بود که بد عمل کرد و مسئول وضع موجود مناسبات است. البته این نگاه همه اروپا نبود. واقعیت این است که سه یا چهار کشور شاخص اروپایی عملاً سیاست خارجی اروپا را به گروگان گرفتند. به عبارتی با ارزیابی‌ها و رویکرد‌های نادرست خودشان کشور‌های اروپا و اتحادیه اروپا را متحمل زیان‌های زیادی کردند. ما با تعداد قابل توجهی از کشور‌های اروپایی، به‌صورت دو جانبه، گفتگو‌های دیپلماتیک بسیار خوبی داشتیم، اما پیشرفت مورد انتظار حاصل نشد، چون همانطور که عرض کردم چند کشور اروپایی سیاست اتحادیه را گروگان گرفتند و اجازه ندادند تا در مسیر سازنده خود پیشرفت داشته باشد. 
شهید امیرعبداللهیان در یکی از سفر‌ها به یک کشور اروپایی با استفاده از فرصت، همه سفرای مقیم ما در اروپا را به آن کشور دعوت کرد و عملاً یک نشست منطقه‌ای را در سفارت کشورمان برگزار کرد و مجدداً مأموریت‌های سفرا را برای آن‌ها تبیین کرد. تردیدی نیست که امیرعبداللهیان نسبت به روابط با اروپا اهتمام ویژه‌ای داشت. 

همانطور که اشاره کردید، نگاه به شرق در دوره ایشان مورد توجه ویژه بود. عضویت رسمی ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای، عضویت در بریکس، سفر چندی پیش ایشان به همراه رئیس‌جمهور شهید به پاکستان و سریلانکا در همین راستا بود. درباره میزان تحقق اهداف این برنامه‌ها و همینطور پیشرفت قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین در دوران وزارت ایشان بفرمایید. 
 ما اکنون شاهد نتایج رویکرد نگاه به شرق هستیم. همانطور که عرض کردم در چارچوب سیاست خارجی دولت سیزدهم، امیرعبداللهیان برای پیشبرد برنامه‌های نظام تلاش شبانه‌روزی انجام داد. در همین راستا هم از هنر دیپلماسی و هم از هنر ارتباطی شخصی خود برای ایجاد یک ارتباط توأم با اعتماد با همتایان و مقامات عالی کشور‌ها به خوبی استفاده کرد. در طول دوره وزارت دکتر امیرعبداللهیان گمان می‌کنم رکوردی بی‌سابقه در گفتگو‌های دیپلماتیک وزیر خارجه کشورمان چه گفتگو‌های حضوری در قالب سفر‌ها یا میزبانی از هیئت‌ها یا تماس‌های تلفنی مستمر با همتایان او داشتیم، گویی یک ارتباط کاملاً دوستانه و روزانه بین آقای وزیر با همتایان برقرار بود. 
من با یک تجربه ۲۸- ۲۷ ساله در وزارت امور خارجه واقعاً حضور ذهن ندارم که در هیچ دوره‌ای این میزان ارتباط نزدیک و مستمر بین وزیر خارجه کشورمان با همتایان مختلف را شاهد باشیم. هم سفر‌های دوجانبه مفید و مثمرثمر انجام و هم توافقات و موضوعات به‌طور مستمر در تماس‌های تلفنی پیگیری می‌شد. امیرعبداللهیان به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی در مذاکرات با همتایان خود بر پیگیری توافقات بین رئیس‌جمهور کشورمان و همتایان او تأکید ویژه داشت، یعنی خودش را مکلف می‌دانست و همتای خودش را پای کار می‌آورد که ما در راستای توافق رؤسای دو دولت مأمور هستیم که توافقات را اجرا کنیم. ایشان دوره‌های منظم پیگیری برنامه‌ها و توافقات را داشت. مثلاً مذاکراتی که با آقای لاوروف همتای روس خود داشت، مذاکرات کاری بسیار سنگین بود، من فکر می‌کنم در پنج مذاکره دوجانبه آقای امیرعبداللهیان با همتای روس ایشان حضور داشتم چه در مسکو، چه در تهران، چه در نیویورک، چه در ژنو و چه در آفریقای جنوبی مذاکرات سنگین کاری که جزئیات موضوعات همکاری‌های دوجانبه مورد به مورد در گفتگو‌های چند ساعته مطرح می‌شد. یا ایشان به عنوان مسئول دستگاه دیپلماسی و مسئول پیگیری همکاری جامع بلندمدت ۲۵ ساله با چین واقعاً نسبت به این موضوع اهتمام ویژه‌ای داشت. در دوره وزارت ایشان و ریاست جمهوری دکتر رئیسی، واقعاً ما پیشرفت‌های بسیار خوبی در همکاری با چین داشتیم. 
خارج از روابط دوجانبه، در چارچوب استفاده از ظرفیت‌های سازمان‌های منطقه‌ای و نیز توجه به چند جانبه‌گرایی، در دوره سه ساله گذشته ما پیشرفت‌های بی‌سابقه‌ای داشتیم. اینکه ما در یک بازه زمانی محدود بتوانیم عضو دائم و کامل سازمان همکاری شانگ‌های شویم، کار آسانی نبود. ما بیش از یک دهه پیگیر عضویت در شانگ‌های بودیم و عملاً در دوره مسئولیت شهیدان رئیسی و امیرعبداللهیان و عزم و تلاش و نیز هنر دیپلماتیک و ارتباطی آنان، عضویت کامل در شانگ‌های محقق شد. 
در موضوع عضویت در بریکس هم همین نگاه درست، اهتمام عملی و پیگیری مجدانه و معطوف به نتیجه را شاهد بودیم. حقیقتاً عضویت در این دو سازمان بزرگ چندجانبه در چارچوب سیاست نگاه به شرق و چند جانبه گرایی به عنوان رویکردی مؤثر در حوزه بین‌المللی که می‌تواند منافع جمهوری اسلامی ایران را تأمین کند، میراث تلاش شبانه‌روزی دکتر رئیسی و دکتر امیرعبداللهیان است. هم دکتر رئیسی به این موضوع به صورت ویژه توجه داشتند و از ظرفیت‌های دیپلماسی سران به خوبی استفاده کرد و هم دکتر امیرعبداللهیان با استفاده از ظرفیت‌های ارتباطی و هنر دیپلماتیک خود و ظرفیت‌های داخلی وزارت امور خارجه موفق عمل کردند. 

اگر بخواهید به عنوان جمع بندی به چند اقدام برجسته در سیاست خارجی شهید امیرعبداللهیان اشاره کنید، چه موارد و نکاتی مدنظر شماست؟
 امیرعبداللهیان تراز وزیر خارجه ایران را بالا برد. تراز کارکرد دستگاه دیپلماسی را بالا برد. جایگاه ایران را در سطح منطقه، بین‌المللی و سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی ارتقا داد. استاندارد کمیت و کیفیت کار در دستگاه دیپلماسی را ارتقا داد. شهید امیرعبداللهیان به وحدت ملی می‌اندیشید و در ارتقای آن سخت کوشید. او همچنین نقش هنر ارتباطی در روابط دیپلماتیک را به طور ویژه‌ای به کار گرفت. به مبانی اسلامی و انقلابی نظام تا بن دندان معتقد بود، به قدرت نظام و کشور کاملاً علم و ایمان داشت و به تأمین و تحقق اوامر و منویات مقام معظم رهبری عمیقاً معتقد و پایبند بود. اعتقاد قلبی ایشان به حکمت و درایت رهبر معظم انقلاب ویژه بود. 
شهید امیرعبداللهیان حمایت از فلسطین و محور مقاومت را هم یک وظیفه انقلابی، اسلامی و انسانی و هم یک وظیفه و مأموریت ملی می‌دانست و برای آن بسیار کوشید. جریان‌های مقاومت در فلسطین و لبنان به شایستگی او را وزیر خارجه مقاومت هم می‌دانستند. امیرعبداللهیان دیپلماسی و میدان را دو مؤلفه جدا از یکدیگر یا مقابل یکدیگر نمی‌دید، هر دو را در کنار یکدیگر برای تحقق سیاست خارجی کشور و نظام می‌دید. امیرعبداللهیان دیپلماتی بود که مدارج ترقی در سلسله مراتب وزارت خارجه را به صورت تدریجی طی کرده بود. تحصیلات مرتبط با کار در وزارت امور خارجه داشت و کار در پرونده‌های پیچیده را تجربه کرده بود، هوش و ذکاوت ایشان نیز مثال زدنی بود. ایشان دارای ذهن طبقه بندی شده بود و ویژگی مهم دیگر او، اهتمام در به کارگیری ظرفیت‌های کارشناسی در بدنه وزارت امور خارجه و کار تیمی بود. 
شهید امیرعبداللهیان خستگی و شب و روز و تعطیلی نمی‌شناخت. تراز عملکرد ایشان در یک بازه زمانی سه ساله، یک تراز مثال زدنی است. او کار را خسته می‌کرد و خود خسته نمی‌شد. من معتقدم آنچه امیرعبداللهیان به عنوان یک دیپلمات برای جمهوری اسلامی ایران انجام داد، آثار و برکات بلندمدت و ماندگار دارد و دوره مسئولیت ایشان هم از ادوار درخشان دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار