جوان آنلاین: طرفداران منش «له شدن فقرا برای رشد کردن و فربه شدن گروههای خاص»، با نقلقولهای وارونه به دنبال سفیدشویی نتایج اسفبار سه دهه سیاستهای اشتباهشان بر اقتصاد و ساختار اقتصادی ایران هستند. مسعود روغنی زنجانی، رئیس سابق سازمان برنامه و بودجه، با ذکر خاطرهای شخصی و بدون ذکر مستند مدعی شده است که رهبر انقلاب با رفاه عمومی مخالف بوده است! روغنی که خودش یکی از سردمداران ضدرفاه در ایران است، برای توجیه این گفته خود، ادعای مضحکتر دیگری را هم به رهبر انقلاب منتسب کرده است: «رفاه مردم را بی دین خواهد کرد!» هم مستندات غیرقابل انکار تاریخی، هم فقه اسلامی و هم اظهارنظرهای صریح شخصیتهای مختلف، کذب بودن ادعای روغنی و اتفاقاً صادق بودن نقیض این روایت کذب را تأیید میکند. این روغنی و هممسلکان او بودهاند که رفاه را از ایران دور کردند.
مسعود روغنی زنجانی، رئیس سابق سازمان برنامه و بودجه ایران، مدعی شده است که رهبر معظم انقلاب اسلامی طی دیداری با اکبر هاشمی رفسنجانی، مخالفت خود را با بهبود وضعیت معیشتی مردم ایران اعلام کرده است! روغنی زنجانی مدعی شده است رهبر انقلاب در این دیدار تصریح کرده است که «رفاه مردم آنها را بیدین خواهد کرد» و بر این اساس، از سیاستهای اقتصادی که منجر به رفاه عمومی شود، حمایت نمیکند.
دهه ۷۰، تقابل مخالفان و موافقان رفاه
اولین تقابلهای جدی موافقان و مخالفان رفاه عمومی در ایران، به اوایل دهه ۷۰ بازمیگردد. هاشمی رفسنجانی که در آن برهه رئیس جمهور بود، سیاستهایی را دنبال میکرد که فقرا در آن جایگاهی نداشتند. از نظرگاه آن سیاست، در توسعه جامعه ایرانی، اشکالی ندارد فقرا هم له شوند.
هاشمی دستورالعملهای صندوق بینالمللی پول را در ایران دنبال میکرد. پیامد این روش که تکنوکراتهای سازندگی آن را همهجانبه در ایرانِ پس ازجنگ دنبال میکردند، عدالتگریزی و فقیرتر شدن طبقه فقیر و داراتر شدن مرفهان بود.
هاشمیرفسنجانی معتقد بود اجرایی کردن سیاستهای توسعه قربانیهای خاص خودش را دارد و نمیشود برای این قربانیها کار خاصی کرد. او در جایی گفته بود «برای تحقق احکام خمس و زکات باید در جامعه حتماً هم ثروتمند و هم فقیر و بهعبارت دیگر اختلاف طبقاتی باشد.»
در آن دوران بهدنبال تورم حدود ۵۰ درصدی، بدهیهای خارجی بهشدت افزایش یافت تا نارضایتی عمومی افزایش پیدا کند.
در دولت دوم هاشمی، قدرت خرید دهکهای پایین جامعه بهشدت کاهش پیدا کرد و آنها فقیرتر شدند. تغییر زیست مسئولان به سمت اشرافیگری، بنا نهادن اختلاسهای بزرگ در ساختار اقتصادی ایران که فاضل خداداد و مرتضی رفیقدوست مجرمان آن بودند، رواج تجملات افسارگسیخته، افزایش نرخ بیکاری و قیمت مسکن، کاهش ارزش پول ملی و کاهش درآمد داخلی باعث شد فاصله مردم و سرمایهداران به صورت تصاعدی بیشتر شود. تداوم این وضع و گرانیهای بیسابقه باعث شد اولین اعتراض معیشتی در تاریخ انقلاب از شهرهای مشهد جرقه بخورد و به اطراف تهران، اراک و چند شهر دیگر برسد. رئیس سازمان برنامه و بودجه در آن مقطع که سیاستهای اقتصادی فقیرتر شدن فقرا را در عمل در جامعه ایرانی پیاده میکرد، کسی نبود جز مسعود روغنی زنجانی.
در مقابل این نحله فکری، رهبر انقلاب در آن برهه از هر فرصتی برای بسط گفتمان عدالتمحور و تأکید بر حمایت از فقرا و گسترش رفاه عمومی استفاده میکرد. ایشان در سخنرانی مهمی که ۲۲ تیر ۷۱ داشتند، نکات مهمی را در خصوص انحراف ضدرفاه و تجملگرایی دولت هاشمی بیان داشتند. ایشان فرمودند: «سازندگی، کاری بود که علیبنابیطالب علیهالسلام داشت؛ که حتی شاید در دوران خلافت هم - که حالا من این را تردید دارم. اما تا قبل از خلافت، قطعی است- با دست خود نخلستان آباد میکرد؛ زمین احیا میکرد؛ درخت میکاشت؛ چاه میکند و آبیاری میکرد. این، سازندگی است! دنیاطلبی و مادیطلبی، کاری است که عبیدالله زیاد و یزید میکردند. آنها چه وقت چیزی را به وجود میآوردند و میساختند؟! آنها فانی میکردند؛ آنها میخوردند؛ آنها تجملات را زیاد میکردند. این دو را با هم اشتباه نباید کرد. امروز عدهای به اسم سازندگی خودشان را غرق در پول و دنیا و مادهپرستی میکنند. این سازندگی است؟! آنچه که جامعه ما را فاسد میکند، غرق شدن در شهوات است؛ از دستدادن روح تقوا و فداکاری است.»
اقتصاد فقرکش روغنیها و منش ضدرفاه او و همفکرانش، حتی صدای فرزند امام خمینی (ره) را هم درآورد. حاج احمد خمینی در آن مقطع گفته بود «سرمایهداران تحت لوای بخش خصوصی به تخریب اقتصادی مشغول هستند. هرروز سنگی در مقابل توان اقتصادی مردم مظلوم و مستضعف انداختهاند... یک عده سرمایهدار زالوصفت به این بهانه که اقتصاد دولتی مضر است به حال خود رها شده و به جان این ملت افتادهاند.»
رهبر انقلاب، منادی رفاه عمومی
رهبر معظم انقلاب بارها بر اهمیت رفاه او جامعه ایرانی و گسترش رفاهیات در بین اقشار مختلف مردم تأکید کردهاند. اقتصاد و معیشت، از کلیدواژههای پرتکرار رهبر انقلاب در سخنرانیهای سه دهه اخیر است. نامگذاری اقتصادی سالها هم فرصتی است که ایشان برای جلب توجهها به سمت اقتصاد و رفاه از آن استفاده میکنند.
اهمیت توجه به رفاه و لزوم گسترش آن، در پیام رهبر انقلاب به مردم ایران پس از پذیرش مسئولیت رهبری هم آمده است: «از اوایل پیروزى انقلاب، یکى از توطئههاى دشمنان ـ که سعى میشد بهوسیله عناصر خائن در داخل کشور به مرحله اجرا درآید ـ به رکود کشیدن کارهاى کشور و تعطیل حرکت و تولید و آفرینش و نوآورى علمى و عملى بود، خوشبختانه با هشدارهاى مکرر حضرت امام و هشیارى و آگاهى مردم، همواره این توطئه خباثتآمیز که بهزیان هدفهاى انقلاب و بر ضد آسایش و رفاه عموم است، خنثى میگردیده است.»
درست در همان سالهایی که روغنی زنجانی چپگرا بود و افرادی، چون هاشمی رفسنجانی هم به این تفکرات میدان داده و در عمل جامعه ایرانی را از رفاه دور کرده بودند، رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه ۱۵ آبان ۱۳۶۶ میگفت: «کاسب بودن، بازاری بودن یک فحش نیست که بعضی حالا خیال میکنند اگر به کسی گفتند فلانی کاسبکار است یا تاجر است یا بازاری است، این یک تهمت و دشنامی است نه، این هم یک افراطی است که در برخی از عناصر که حقیقتاً غرضی هم غالباً ندارند و از تفکرات اسلامی بیاطلاع هستند، در زبان اینها رایج شده. از اول انقلاب هم ما توجه داشتیم، این را اول گروهکها به وجود آوردند...، بازاری بودن جرم نیست؛ این طبق تفکر مارکسیستی است که کاسب بودن و معاملهگری کردن و خرید و فروش کردن با سرمایه شخصی را یک گناه میداند، یک جرم میداند، یک نوع دلالی موجب بالا رفتن قیمت میداند، یک خیانت به طبقات مستضعف میداند، از نظر اسلام چنین چیزی نیست.»
فقه و مروجان فقه اسلام، مبلغان رفاه عمومی
گزارههای متعددی در فقه و روایات اسلامی وجود دارد که از گسترش رفاه عمومی در جامعه اسلامی حمایت میکند. حدیث نبوی «الکاسب حبیبالله» و «کاد الفقر ان یکون کفرا»، از جمله این موارد است که نسبت اسلام را با کسب پول و رفاه مشخص میکند.
در کتب فقهی و استدلالی شیعه نظیر لمعه دمشقیه هم بیشترین بخشها و احکام ناظر به معاملات است. بیع، اجاره، مضارعه، سلف، مساقات، فسخ، اقاله و چندین و چند باب دیگر در این کتب فقهی و استدلالی، ناظر به شیوههای کسب درآمد و گسترش رفاه شخصی، خانوادگی و عمومی در جامعه اسلامی است.
علاوه بر ائمه معصومین سلام الله علیها، مروجان متأخر فقه و اندیشه اسلامی هم صریحترین موضعگیریها را نسبت به مسئله اقتصاد و رفاه جامعه داشتهاند و دارند. آیتالله جوادی آملی یکی از این اندیشمندان است که اردیبهشتماه امسال در دیدار مدیرعامل بانک ملی ایران میگوید: «مال در مملکت بعد از مسائل عقاید دینی، حرف اول را میزند. یک بیان نورانی حضرت امیر سلامالله علیه دارد که «مَا ضَرَبَ اللهُ الْعُبَاد بِسُوطٍ أَوْجَعُ مِنَ الْفَقْرِ» هیچ تازیانهای بدتر از فقر نیست، این اصل اول. اصل دوم آن است که اگر کسی این تازیانه را خورد، از این طرف تازیانه به دوشش میخورد، از آن طرف دین از عقلش رخت برمیبندد. حواستان جمع باشد. آن اولی را حضرت امیر علیه السلام فرمود که «مَا ضَرَبَ اللهُ الْعُبَاد بِسُوطٍ أَوْجَعُ مِنَ الْفَقْرِ»، هیچ تازیانهای دردناکتر از فقر نیست. اگر کسی با دست خالی به منزل برود از خدای سبحان همان لحظه، تقاضای مرگ میکند. آبروریزی پیش زن و بچه قابل تحمل نیست.»
مکتبی که ۱۴۰۰ سال است هم در متن و هم در نطق، مروج بهبودهای اقتصادی برای آحاد جامعه است، منطقاً و عملاً نمیتواند مخالف رفاه عمومی باشد. رهبر معظم انقلاب هم رهبر همین مکتبی است که دوستدار رفاه و گسترش رفاهیات برای جامعه ایرانی است.
از قضا، این سردمداران نسخههای وارداتی توسعه هستند که با گسترش رفاه برای آحاد جامعه ایرانی مخالفت میکنند. سیاستهای توسعهای آنها، فقرا را فقیرتر میکند و پولدارها را پولدارتر. روغنی زنجانی و همفکرانشان از بیان این سیاستِ ضدرفاه هم ابایی ندارند. در نظر آنها، رفاه خوب است، اما فقط برای طبقه حاکم و بورژوازی. درست نقطه مقابل اندیشه اسلامی و منش رهبر انقلاب اسلامی که در صحبت و عمل بارها بر آن تأکید شده است: رفاه فقط برای حاکمان نیست، رفاه باید برای همه گسترش یابد.