جوان آنلاین: کتاب «علاقهبند مردم»، روایتهایی از زندگی استاد اخلاق و عالم مردمدار، آیتالله سید علی محمد علاقهبند روانه بازار نشر شد.
کتاب «علاقهبند مردم» روایتهایی از زندگی استاد اخلاق و عالم مردمدار، آیتالله سیدعلیمحمد علاقهبند به قلم ملیحه جهانآرا و از سوی انتشارات «راه یار» عرضه و روانه بازار نشر شد. آیتالله سید علی محمد علاقهبند (ره) مصداق بارز عالمی است که زنده بود، هست و خواهد ماند، چراکه هم عامل به علمش بود و هم علمش از جنس نور بود. نورانیت و اثربخشی ایشان طوری بود که هم کودک و نوجوان را شامل میشد و هم جوان و پیر را! هم مسلمان را شامل میشد و هم غیرمسلمان را و این اثربخشی به واسطه این بود که ایشان صاحب لسان قوم بود و از این طریق میتوانست همه را جذب کند؛ چه در نوع صحبت کردن و چه در نوع برخورد. ویژگی دیگر یک عالم طراز اسلام ناب از جنس مرحوم آیتالله علاقهبند، این است که جامع عمل کند و از شرایط زمانه خویش و تکلیف خود غافل نشود. با این نگاه آیتالله علاقهبند را نیز میتوان یکی از عناصر اثرگذار در سیاست و انقلاب نامید. مگر غیر از این است که مرحوم مدرس فرمود: «سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما» و مگر غیر از این بود که مرحوم علاقهبند برای همگان الگو و اسوه دیانت بود. از طرفی هیچکس نمیتواند منکر فعالیتهای تربیتی ایشان در حوزه و مدارس بشود. او شاگردان زیادی را تربیت کرد که بسیاری از آنها اکنون در اوج فعالیت سیاسی و انقلابی هستند و بسیاری نیز در دوران هشت سال دفاع مقدس به لشکر بزرگ شهدا پیوستند. ناگفته نماند که در روایات زندگی ایشان مصادیقی از عملکرد مستقیم سیاسی و انقلابی جدی نیز وجود دارد که به برخی از آنها در این کتاب اشاره شدهاست؛ از جمله رهانیدن طلبههای سراسر کشور از سربازی اجباری رژیم طاغوت. ما سعی کردهایم در این کتاب قالبهای بسته نگاه به این عالم عارف را بشکنیم و با چشم باز، بخشی از واقعیتها و ناگفتههای حیات ایشان را روایت کنیم. در بخشی از این کتاب اینطور میخوانیم: «اگر مراجعی از مشکلاتش میگفت یا برای رهایی از گناه و بیماری روحی از ایشان راهحل میخواست، با دل و جان مشورت میداد و دعای عاقبت بهخیری میکرد، اما وقتی آن فرد میرفت چهرهاش قرمز میشد و در خودش فرو میرفت. اینقدر خودش را درگیر گرفتاری مردم میکرد و نگران احوالشان بود که یکدفعه خون دماغ میشد. اگر کسی از اطرافیان سعی میکرد مانع رسیدن درخواست و مشکلات مردم به ایشان بشود، زیر لب میگفت: «شرط انسانیت و بندگی، رسیدگی به خلقالله است»