جوان آنلاین: مجتبی همتیفر، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد و رئیس سابق سازمان ملی تعلیم و تربیت کودکان در گفتگو با «جوان» تعریفی از کودکی ارائه کرده و میگوید: «وقتی از «کودک و کودکی» بحث میکنیم، معنا و گستره آن در منطقها و حوزههای مختلف با هم تفاوت دارد. در ادبیات حقوقی و نهادهای بینالمللی و قوانین مرتبط با آن از جمله حقوق کودک، تا سن ۱۸ سالگی را دوره «کودکی» در نظر میگیرند. در حالی که از منظر رشدی و حوزههای آموزشی و تربیتی دوره کودکی و نوجوانی متمایز میشوند که بلوغ در آن نقش تعیینکننده دارد.
تشکیل سازمان ملی تعلیموتربیت کودکان
وی با اشاره به اینکه گستره کودکی در فرایند و سیر تعلیموتربیت دو بخش دارد، میافزاید: «اوان کودکی (Earlychildhood)» بخش اول و مهمی است که بازه سنی تا ششسال تمام و تا قبل از ورود به مدرسه را در برمیگیرد. با توجه به اهمیت این دوره سنی، با تدبیر مقام معظم رهبری، تشکیل نهادی ملی و مستقل با عنوان «سازمان ملی تعلیموتربیت کودک» مسئولیت و مأموریت تولیگری انحصاری این حوزه را برعهده گرفته است. مجوعهای که اکنون سازمانی نوپاست و با رویکرد تربیتی و تنظیمگری این حوزه شکل گرفت و سعی دارد با نگاه ملی و هم افزایانه، زیست بوم بزرگ تربیت و رشد اوان کودکی را ساماندهی کند.
تربیت کودک با توجه به اقتضائات دنیای امروز
وی با ورود به موضوعات تربیتی یادآور میشود: کودک با ویژگیهایی متولد شده و در حال زیست بوده و فرایند رشد خود را به طور طبیعی طی میکند؛ منتها در دنیای امروز، محیط پیرامون کودک اقتضائاتی پیدا کرده است که با شرایط پیش از این تفاوتهای قابل توجهی دارد. یکی از ویژگیهای این عصر، فراگیرشدن فناوریها، ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی است که باعث شده محصولات متنوع، فضای مجازی و رسانههای دیجیتالی و ابزارهای نوین به صورت متنوع در دسترس کودک قرار گیرد یا کودک در معرض آنهاست. بخشی از هویت و شخصیت کودکان امروز در همین محیط و در تعامل با این محصولات و ابزارها شکل میگیرد. مثال بارز آن مصرف بالای پویانمایی، برنامکها و بازیهای دیجیتالی است که هم خود این فناوریها اثرات تربیتی دارند و هم مضامین و محتواهایی که از این طریق منتقل میشود، بار فرهنگی و تربیتی خاص و جهتداری دارد.
همتیفر، با اشاره به اینکه محصولات این زیست بوم جهت دهنده هستند میگوید: در کودکی به ویژه سه سال اول دوران زندگی (هزار روز طلایی)، رشد و تربیت کودک عمدتاً در بستر خانه و خانواده است، هر چند به دلیل تحولات اجتماعی، حضور و در نتیجه اثرات والدین و خانواده کمرنگتر شده است. در صورت حضور کودک در کودکستان و سایر مراکز تربیتی، کودک از آنها اثر قابل توجهی میپذیرد که به ویژه در جنبه اجتماعی و هویتی
قابل توجه است..
تربیت و سه ضلع خانواده، مدرسه و محصولات فرهنگی
رئیس سابق سازمان ملی تعلیموتربیت، سه ضلع خانواده، مراکز تربیتی مثل مدرسه و محصولات و خدمات زیست بومی را در تربیت اثرگذار دانسته و تصریح میکند: محصولات و خدمات زیست بومی همانند کتاب، اسباببازی، پویانماییها و بازیهای دیجیتال به عنوان محصولات مؤثر فرهنگی و هویتی در زندگی کودکان امروز جایگاه ویژهای دارند؛ بخش قابل توجهی از زمان کودک در تعامل با آنهاست و در واقع آنها در سبد مصرف فرهنگی و تربیتی او جدی هستند.
وی میافزاید: در اثرگذاری هویتی، اعتقادی، دینی و ملی، آشنایی با اقلیم و عناصر هنری و اجتماعی و شهر و محله باید این سه رکن را در تعامل با کودک بررسی کنیم.
بعد دیگر مورد اشاره از سوی همتیفر، خانواده است که درباره آن میگوید: به دلیل شدت الگوپذیری انسان در دوره اوان کودکی، سبک زندگی خانواده و والدین را به عنوان الگوها و مربیان نخست کودک، باید جدی گرفت. میزان پایبندی خانواده به فرهنگ و سنتهای ملی و مذهبی و نیز آداب و رسومی مثل نوروز و یلدا و سایر عناصر هویتبخش و نیز اعیاد و عزای اهل بیت (ع) بسیار اهمیت دارد. اینکه کودک در معرض چه مواردی است در اصل تربیتی اهمیت دارد و کودک با همانها آمیخته میشود.
رئیس سابق سازمان ملی تعلیموتربیت، به ذکر مثالی در این زمینه میگوید: عید نوروز از مقدمات تا دید و بازدید به عنوان عنصر فرهنگی است که موضوعات شیرینی مثل عیدی آن را برای کودکان لذت بخشتر میکند. همچنین در مناسبتهای مذهبی چه در ولادت و چه شهادت ائمه، میزان پایبندی خانواده و پررنگ بودن مناسک در جامعه اهمیت دارد و کودک به آنها توجه میکند. موضوعات ملی مثل جشنها و مناسک اجتماعی و فرهنگی مهماند و ارزشها و آیینها را در ذهن او تثبیت میکنند.
نقش خانه و خانواده در تربیت و هویتیابی محوری است
به گفته وی اساساً خانواده یک رکن مهم در تربیت است و به خصوص در سالهای اول اثرات جدی بر تربیت کودک دارد؛ از تعامل میان والدین گرفته، دغدغهها، ارزشها، کنشها و گفتارهای آنان، همگی الگوی کودک هستند و معناسازی میکنند. حال اگر اینها در راستای هویت و جهت مشخص باشد و تعلق به میهن و ارزشهای مذهبی و اخلاقی را یادآور شود، کودک نسبت به موضوعات حساس خواهد شد و انس میگیرد.
همتیفر، ادامه میدهد: فضا و سبک زندگی یک خانه و خانواده (خانه به معنای فیزیکی آن و خانواده متشکل از شبکه ارتباطی) در شکلگیری و جهتدهی به شاکله شخصیتی کودک و نوجوان تأثیر میگذارند.
این کارشناس حوزه کودک و نوجوان به «جوان» میگوید: در کودکی ارتباطات محدود و غلبه و لنگر آن به لحاظ کمی و کیفی داخل خانواده است. گویی نخستین بخش جامعهای که کودک از آن تجربه کسب میکند، به لحاظ زمانی و مکانی، خانه و خانواده است؛ در حالی که مثلاً نوجوان با محیطهای بزرگتر و متنوعتری در تعامل است. از این رو هنگامی که پایبندیهای هویتی و ارزشی والدین به ویژه در بستر خانه و خانواده بروز و ظهور عینی پیدا میکند، بیشترین اثر را در باورها و هویت او دارد و در واقع کودک عملکرد والدین را میبیند و این عملکرد از هر سخن و توصیه شفاهی اثرگذارتر است. البته برخی خانوادهها متأثر از تحولات اجتماعی سبک زندگی متفاوتی پیدا کردهاند. توجه به زبان مادری و بومی کمرنگ شده و به سمت معیار رسمی حرکت میکنند، یا اینکه سنتها و آیینها در فرایند جهانیسازی مورد آسیب قرار گرفته است.
هویت یکی از محورهای مهم برنامههای فرهنگی است
رئیس اسبق سازمان ملی تعلیموتربیت کودک با ورود به فعالیتهای این سازمان در حوزه محصولات و خدمات مرتبط با اوان کودکی میگوید: یکی از رویکردهای سازمان توجه به هویت بوده است که در غالب جشنوارههای آیینی و نیز شاخص مهم در ارزیابی محصولات پرمصرف این دوره سنی پیگیری میشود که اوج این توجه در بستههای تربیت و یادگیری دوره پیشدبستانی است. توجه به پرچم و عناصر هویتی ایرانی همچون مفاخر، شخصیتها، معرفی اقلیم، سنت و غذاهای محلی و بومی در ارزیابی و تأیید این بستهها مورد تأکید بوده است، همچنین در سیاست چندتألیفی و آنچه در سازوکار «یارستان کودکستان» به اجرا درآمده و هر چند که تقویت آنها نیاز به ارتقا و توجه جدی دارد.
ضلع سوم زیست بوم که همتیفر، درباره آن گفت: در سالهای اخیر محصولات خوبی تولید شده، اما در قیاس با میزان بسیار بالای مصرف قوی نیستیم. همزمان برخی محصولات همچون عروسک با فرهنگ و هویت خاصی کل جهان را فراگرفتهاند و با ارزشها و فرهنگهای جامعه مقصد همخوانی دارند و نه لزوماً فرهنگ جامعه ما. در این حالت کودکان از طریق این محصولات در معرض ارزشها و هویتی هستند که اغلب جنبه غیربومی و تهاجمی دارد. پویانماییهایی که از سوی شرکتهای بزرگ بینالمللی با فرهنگ و سبک زندگی خاصی تولید میشوند و به سایر محصولات و اقلام همچون پوشاک و نوشتافزار امتداد مییابد، نمونه دیگری از عناصر هویتساز و دارای اثرات تربیتی هستند.
همتیفر، بیان میکند: در این موضوع حرکتهای خوبی به خصوص در حوزه نوشت افزار شروع شده است، اما در حوزههای صنایع خلاق گرچه تولیدات خوبی داشتیم و هستههای خوبی شکل گرفته، اما میزان مصرف مهم است. تنوع محصولات فرهنگی بومی و شمارگان و قابل دسترس بودن آنها قابل قیاس با جمعیت مخاطبان کودک و نوجوان نیست؛ انگار بچهها مورد تهاجم هستند و هنوز دست ما خالی است.
به اعتقاد وی آنچه دشمن به عنوان آرمانزایی و هویتزدایی در تلاش برای آن است، رخ داده و اگر آینده و افق بیانیه گام دوم برای ما مهم است و چشمانداز قوی میخواهیم نیاز به سرمایه گذاری در حوزه امروز داریم و توانمند کردن خانوادهها و به طور خاص مادران و کیفی کردن کودکستانها و مراکز تربیتی و توجه به زیست بوم به عنوان معنای خاص آن و نیز کتابها، پویانمایی، اسباب بازی و عروسک و بازی دیجیتال میتواند هدف ما را محقق کند.