جوان آنلاین: مأموران پلیس اطلاعات و امنیت تهران اینبار سراغ «هانیکرده» و «ممدطراح» از اشرار معروف پایتخت رفتند و آنها را هم با شلیک گلوله زمینگیر کردند.
عصر روز دوشنبه، مأموران پلیس اطلاعات و امنیت در جریان اجرای طرح مبارزه با اوباش از شرارتهای هانیکرده باخبر و در محل حاضر شدند. هانیکرده وقتی پلیس را مقابل خودش دید با قمه به سمت مأموران حمله کرد برای همین مأموران پلیس دست به ماشه بردند و او را با شلیک گلوله بازداشت و راهی بیمارستان کردند. مأموران در بازرسی از مخفیگاه این شرور، یک قبضه اسلحه کمری به همراه فشنگ و پنج قبضه قمه کشف کردند.
«ممد طراح»، شرور دیگری بود که هدف اصابت گلوله مأموران پلیس امنیت قرار گرفت و دستگیر شد. وقتی به مأموران پلیس اطلاعات و امنیت خبر رسید درگیری خونینی در یکی از قهوهخانههای خیابان خواجویکرمانی اتفاق افتاده، مأموران در محل حاضر شدند. بررسیهای پلیس نشان داد درگیری بین شرور معروف به «ممدطراح» با شرور دیگری اتفاق افتاده است، بهطوریکه «ممدطراح» با چاقو دل و روده دوست شرورش را بیرون میریزد و از محل فرار میکند که مأموران سراغ ممدطراح رفتند و او را هم با شلیک گلوله راهی بیمارستان کردند.
هانیکرده از اشرار معروف پایتخت است که سالهاست نامش سر زبانها افتاده است. یک جستوجوی ساده در موتورهای جستوجو کافیست که نشان دهد از مردادماه ۱۳۹۷ که وحید مرادی در زندان رجاییشهر کرج به قتل رسید، فضا بیش از هر زمان دیگری برای دیده شدن هانیکرده باز شد. وحید مرادی از اشرار معروف پایتخت بود که یک روز بعد از آزادی در یک بزم دوستانه، یکی از دوستان شرورش را به قتل رساند و در حالی که تلاش میکرد از کشور فرار کند، بازداشت و به زندان افتاد تا اینکه ۱۱ تیرماه ۹۷ هنگام هواخوری در زندان رجاییشهر با عدهای از اوباش درگیر شد و به قتل رسید. پرونده زندگی وحید مرادی، هانی کرده، ممدطراح و اوباش معروف دیگری که در جهان اوباش از نوچهگری سری میان سرها درمیآورند، وجوه مشترک زیادی دارد. آنها زمانی که به شهرت میرسند راهشان را تا نشستن کنار چهرههای معروف از جمله هنرمندان و ورزشکاران معروف پیدا میکنند تا جایی که خیلی از جوانان با دیدن اشرار کنار این چهرهها، شخصیت ضداجتماعی آنها را تأیید میکنند. اوباش در محلههای پایینشهر رشد میکنند و پاتوقهایشان را در همانمحلها برقرار میکنند. محلهای رفتوآمدشان باشگاههای ورزشی و قهوهخانههاست و رفتارشان در ذات خود با قلدرمآبی و خشونت همراه است و با قمهکشی و عربدهکشی وحشت را به جان شهروندان میاندازند. خالکوبی روی بدنهای همه آنها دیده میشود و دوروبرشان پر از نوچههای ریز و درشتی است که برای بهتر دیده شدن کنار آنها رشد میکنند. هرچه سابقه زندان و رد گلوله یا جراحت روی بدنشان بیشتر دیده شود، در دنیای اوباش بیشتر مورد تأیید قرار میگیرند و باعث شهرت بیشترشان میشود. این رفتارهای ضدفرهنگی سالهای سال است که در دنیای اوباش منتقل میشود. در محلهایی که اوباش رشد میکنند، نهادهای اجتماعی و فرهنگی کارکردشان را از دست دادهاند، از همینرو این افراد میان نابرابریهای اجتماعی راهشان را برای جولان دادن در جامعه پیدا میکنند، به همین دلیل تصور اوباش این است که چیزی برای از دست دادن ندارند برای همین با دست زدن به شرارت به وضعیت فرومایگی خود در جامعه واکنش نشان میدهند. با اینکه این افراد قربانیان بزرگ نابرابریهای اجتماعی هستند، اما رفتارهای پرخطرشان همواره تهدیدی مهم برای جامعه است، بهگونهای که این تهدید تا جایی شدت میگیرد که مردم از ترس شرارتهای آنها جرئت تماس با پلیس را هم ندارند و عدهای از بیم این شرارتها چارهای جز تغییر محل زندگیشان ندارند. اوباش و اوباشگری، پدیدههای ضداجتماعی هستند که آسیبهای آن جامعه را بیمار میکند. همانطور که مردم توقع دارند قانون مقابل قاچاقچیان موادمخدر بایستد تا سلامت مردم حفظ شود، انتظار دارند در فرایندی که پلیس مقابل اوباش در پیش گرفته است بیش از هر زمان دیگری کنار پلیس بایستد.