کد خبر: 1256000
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۴۰۳ - ۰۳:۲۰
پشت کردن به سابقه‌ای که دیگران از آن بهره می‌برند
 هنوز نتوانسته‌ایم از سیاه‌چاله بی‌توجهی‌ها به تقویت آموزش و پرورش بیرون بیاییم
مهسا گربندی

جوان آنلاین: مهلک‌ترین ضربات بر پیکر نحیف آموزش و پرورش کشور وارد می‌شود و دود آن به چشم دانش‌آموزان، خانواده‌هایشان و به طور کلی جامعه می‌رود. کم‌توجهی یا حتی بی‌توجهی به آنچه باید در نظام آموزشی کشور وجود داشته‌باشد، اما رخ نمی‌دهد، تبدیل به فاجعه‌ای شده که دیگر نمی‌توان منکرش شد. پای حرف که به میان می‌آید، مسئولان سینه سپر می‌کنند و می‌گویند اولویت‌بخشی به آموزش و پرورش از اصلی‌ترین و مهم‌ترین مسائلی است که باید مورد توجه قرار گیرد، اما وقتی پای عمل به میان می‌آید، آنچه قابل‌مشاهده است، مسئولیت‌گریزی از آموزش درست به خصوص برای قشر ضعیف و متوسط است، چراکه قشر متنبه، هر طور که شده گلیم خود را از آب بیرون می‌کشد (البته که این آموزش باید برای همه یکسان باشد) این در شرایطی است که ما سابقه و الگوی بسیار خوبی برای آموزش اصولی داریم تا جایی که حتی کشور‌های دیگر آن را الگو می‌کنند و از آن بهره می‌برند، اما خودمان با پشت کردن به این اصول و سبقه، پا به راهی گذاشتیم که انتهای آن تباهی است.  

دانش‌آموزان با هزاران امید و آرزو راهی مدارس می‌شوند و تعلیم می‌بینند، خانواده‌هایشان هم هر چه در توان دارند برای تحصیل فرزندشان فراهم می‌کنند، اما وقتی زور و توان اقتصادی آن‌ها به تأمین هزینه‌های تحصیل نمی‌رسد، مجبور می‌شوند که از آموزش «بی‌کیفیت» یا «با کیفیت حداقلی» بهره‌مند شوند، گاهی اما، فشار اقتصادی به حدی زیاد می‌شود که برخی از محصلان به ناچار قید تحصیل را می‌زنند. این بلایی است که خودمان بر سر خودمان می‌آوریم. می‌دانیم که نباید اینطور باشد، اما هنوز نتوانسته‌ایم از سیاه‌چاله بی‌توجهی‌ها به تقویت آموزش و پرورش بیرون بیاییم، چراکه همه عوامل و شرایطی که باید دست به دست هم دهند تا وضعیت تعلیم و تربیت در کشور سروسامان پیدا کند، همچنان پای کار نیستند و اگر هم باشند آنطور که باید دلسوزانه عمل نمی‌کنند.  

کاهش سهم بودجه آموزش و پرورش در سال‌های اخیر

آموزش و پرورش یکی از مهم‌ترین نهاد‌های کشور است که مسئولیت مهم تعلیم، تربیت و جامعه پذیر کردن نسل آینده را بر عهده دارد، به همین دلیل توجه به این حوزه، نقش بسزایی در تعیین سرنوشت کشور ایفا می‌کند. این در شرایطی است که روند سهم بودجه آموزش و پرورش از کل منابع عمومی دولت در حدفاصل سال ۸۸ تا سال جاری تقریبا تغییری نداشته و از ۵/ ۱۱ درصد به ۳/ ۱۱ درصد رسیده‌است. به گزارش اکوایران، داده‌ها نشان می‌دهد روند سهم بودجه آموزش و پرورش از کل منابع عمومی دولت به شدت نوسان داشته به طوری که در یک سال سهم این بودجه از کل منابع عمومی دولت ۳/ ۷ درصد و در سالی دیگر معادل ۴/ ۱۳ درصد بوده‌است. این نوسانات نشان از فقدان برنامه‌ای مشخص در توسعه سرمایه انسانی با کیفیت و اهمیت پایین آموزش و پرورش در کشور دارد.  

همچنین براساس آمار‌ها تا پیش از سال ۹۹، رشد منابع عمومی دولت و بودجه آموزش و پرورش در خلاف یکدیگر بوده‌است. به عبارتی، زمانی که رشد منابع عمومی دولت افزایشی بوده، رشد بودجه آموزش و پرورش کاهش داشته، از همین‌رو سهم این بخش از کل منابع عمومی نزولی شده‌است. در واقع، وقتی جیب دولت پر پول‌تر شده، توجهش به بودجه آموزش کاهش یافته‌است!  

روند‌های مشکوک و نگران‌کننده 

در حالی که امسال جمعیت دانش‌آموزان نسبت به سال گذشته افزایش یافته، اما سهم آموزش در بودجه آب رفته‌است، موضوعی که می‌تواند در آینده‌ای نزدیک مشکلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی زیادی را به بار بیاورد! در همین رابطه فرشاد مؤمنی، استاد اقتصاد و رئیس مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد به جماران گفت: «سقوط در بودجه آموزش و پرورش، در شرایطی است که اندازه جمعیت در سن آموزش، مرتباً افزایش می‌یابد و تکان‌دهنده‌تر این است که به موازات ناتوانی حکومت از اجرای این وظیفه حاکمیتی، شاهد روند سقوط توان مالی خانواده‌ها هم هستیم. به قیمت ثابت سال ۱۳۹۵، در سال ۱۳۹۶، خانوار‌ها حدود ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان خرج آموزش بچه‌هایشان می‌کردند، این رقم در سال ۱۴۰۲، دقیقاً نصف شده و به یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان رسیده‌است! وقتی وارد تحولات کیفی آموزش و پرورش شوید، این مسئله، ابعاد بسیار تکان‌دهنده‌تری دارد. بار‌ها گفته‌ایم دولت جدید اگر می‌خواهد همان ریل ۳۵ سال گذشته را رفو کند و کارش را جلو ببرد، به یقین محکوم به شکست است.» او ادامه داد: «وقتی کشوری با این همه کاستی، نارسایی و بحران روبه‌رو می‌شود، از دریچه تحلیل‌های سطح توسعه، اگر به واقع حکومت در صدد حل و فصل این بحران‌ها باشد، گام نخست، شناسایی بنیان‌های اندیشه‌ای شکل‌دهنده وضع موجود است. در مورد آموزش و پرورش و طرز نگاه به آن و قاعده‌گذاری و اجرای امور، ما فقط با ضعف اندیشه‌ای روبه‌رو نیستیم، بلکه با روند‌های مشکوک و نگران‌کننده‌ای روبه‌رو هستیم که گویی از طریق وارونه‌سازی بایسته‌های اداره نظام آموزش و پرورش، برنامه‌ای برای قهقرا در ایران تدارک شده و از این نظر، جای نگرانی و توجه بسیار ویژه به این مسئله وجود دارد.»

سابقه خوب، اما وضعیت شرم‌آوری داریم!

مؤمنی با تأکید بر اینکه روند مسئولیت‌گریزی از مسئله آموزش و پرورش بسیار تکان‌دهنده است، گفت: «در سال ۱۳۹۳، تقریباً ۷/ ۱۰ درصد دانش‌آموزان در مدارس غیرانتفاعی بودند در ۱۴۰۲، این نسبت از ۱۴ درصد عبور کرده‌است. به طور همزمان، در حالی که از سال تحصیلی ۱۳۹۷- ۱۳۹۶، تا ۱۴۰۳ – ۱۴۰۲، اندازه دانش‌آموزان ما حدود ۳ میلیون نفر افزایش یافته، تعداد معلمان شاغل در آموزش و پرورش، حدودد ۹۰ هزار نفر کم شده است. هر میزان که به سمت محروم‌ترین گروه‌های اجتماعی می‌رویم، این داده‌ها شرم‌آورتر می‌شود.»

او ادامه داد: «پدیده مدارس شبانه‌روزی، یکی از مهم‌ترین ابزار‌های پیشگیری از ترک تحصیل و بازماندگی از آن در مناطق کشور بوده‌است، در فاصله ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱، رقمی بالغ بر ۲۰۰ مدرسه شبانه‌روزی ما کاسته شده! مسئولیت‌گریزی حکومت در زمینه آموزش فقرا، در این چارچوب مشاهده می‌شود.» این استاد دانشگاه اظهار داشت: «سازمان ملل متحد، در دهه ۱۹۶۰، که دهه شاخص‌های اجتماعی بود، کتابی با عنوان آموختن برای زیستن منتشر کرد. در آن کتاب، گفته می‌شود پیشرفته‌ترین و مدرن‌ترین نظریه‌ها درباره آموزش و پرورش، نظریه آموزش مداوم است و بنیانگذار این ایده در تمدن بشری، پیامبر گرامی اسلام بوده‌است که فرمودند: «اطلبوا العلم من المهد الی اللحد»، در چنین جامعه‌ای با چنین سوابقی اما، جایگاه‌مان به چنین وضعیت شرم‌آوری رسیده‌است که من نام آن را یک تغییر ایدئولوژی منحوس به سمت یک سرمایه‌داری هار و بی‌مسئولیت و فاجعه‌ساز می‌گذارم.»

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ح ر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۳۳ - ۱۴۰۳/۰۷/۱۹
0
0
این همان چیزی است که ما را زمین میزند
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار