جوان آنلاین: اثری که هماینک در معرفی آن سخن میرود، همانگونه که از نام آن پیداست، «نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران» نام دارد. این پژوهش دوجلدی از سوی شهریار زرشناس انجام شده و انتشارات کتاب صبح به انتشار آن همت ورزیده است. تارنمای رهبر معظم انقلاب اسلامی در بازنمایی محتوای این کتاب آورده است:
«کتاب نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران، شرح سرگذشت روشنفکری در دوره معاصر است. روی جلد اول، چوب کبریتی روشن میان دو انگشت و طرح جلد دوم دو چوب قرار گرفتهاند که در بدو روشن شدن خاموش شده است! جلد اول به پیدایش روشنفکری و نسل اول آن در دوره مشروطه میپردازد و جلد دوم، نسل دوم این جماعت و تا دوران پهلوی را. روشنگری بیانگر جهانبینی و بینش حاکم بر دوران بسط و گسترش تمدن غرب است و دارای چنان اهمیتی است که جریان غالب تفکر قرن هجدهم در غرب را با آن میشناسند. در فلسفه جدید از دکارت به این سو، عقلی پدیدار شد که هر آنچه را روشن نبود، مردود میانگاشت. دکارت، عقل اومانیستی را معیار نهایی کشف حقیقت اعلام میکرد و بشر را بینیاز از هدایت وحیانی و آسمانی. او در طلب احکامی بود که بدیهی و روشن باشند. روشنفکری، در ادامه فلسفه دکارت به وجود آمد. روشنفکران نیز در جهت ترویج و تبیین آداب و مشهورات امانیستی عمل میکردند، اما آنچه در ایران با عنوان روشنفکری سربرآورد، در قیاس با روشنفکری غرب ماهیتی تقلیدی داشت و صورتی ظاهری از آن بود. جریان روشنفکری در ایران، محصول تطور طبیعی تاریخ ما نبود. روشنفکران و متجددان ایران مقلدانی ظاهرگرا بودند که پیشرفت کشور را در وابستگی به استعمارگران میدیدند و بر این باور بودند که اصلاح و بهبود اوضاع کشور از مسیر ورود سرمایههای مادی و معنوی غرب میگذرد. میرزا ملکمخان ناظمالدوله که از پیشگامان روشنفکری در ایران است، میگفت باید دقیقاً مثل اروپا عمل کرد! روشنفکری در ایران، از زمان فتحعلیشاه قاجار ظهور کرد و از ابتدا بنایی غیردینی داشت. نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران به قلم شهریار زرشناس، شرح سرگذشت روشنفکری از بدو پیدایشش در غرب تا شکلگیری زمینههای آن در ایران و حضور و تأثیرگذاریاش در دوران کنونی است. نویسنده کتاب، روشنفکری ایران را صورتی نازل و بیریشه از روشنفکری غربی معرفی میکند و میگوید: مقدمه اقدام عملی جهت درهم شکستن ساختار کنونی غربزدگی شبه مدرن و عبور تاریخی از آن، شناخت مبنایی و تئوریک غرب بر پایه خودآگاهی دینی است... ایده اصلی او تبیین وضعیت روشنفکری در ایران و شرح بیگانگی و تقابل آن با پیشینه تاریخی کشور است. به ادعای نویسنده استراتژی روشنفکری در ایران، استحاله هویت دینی نظام و تبدیل آن به یک رژیم سکولار است و خطر روشنفکری نئولیبرال پس از انقلاب، تهاجم در برابر اسلام فقاهتی است. رؤیاروییای که به نبرد سرنوشت تاریخ و مردم خواهد انجامید. از همین روست که زرشناس پس از توضیح بنیانهای نظری پیدایش روشنفکری در غرب و بیان ریشههای خود بنیاد تفکر غربی مدعی تضاد ذاتی و مبنایی حقیقت روشنفکری با دین و دیانت و گوهر قدسی و وحیانی آن میشود. کتاب در دو جلد از سوی انتشارات کتاب صبح (۱۳۸۷) به چاپ رسیده و مشتمل بر هفت فصل است. آغاز آن تبیین ماهیت و پیشینه روشنفکری در غرب به منظور شناخت بهتر ماهیت روشنفکری در ایران است. فصل دوم به توضیح ویژگیهای روشنفکری، مفهوم غربزدگی شبه مدرن و گرایشها و شاخههای روشنفکری در ایران اختصاص دارد و فصول بعدی درباره ادوار تاریخی روشنفکری در ایران است....»