کد خبر: 1239304
تاریخ انتشار: ۲۱ تير ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۰
مریم‌السادات ظهوریان، جامعه‌شناس و فعال فرهنگی:
قوی‌ترین نیرویی که می‌تواند همه عوامل را تحت‌الشعاع قرار دهد، ارزش‌ها و اعتقادات است، بنابراین اول باید توجیه در اعتقادات فرزند ایجاد شده باشد و بداند هیچ گزینه و نیرویی قوی‌تر از آن وجود ندارد. وقتی این اعتقاد شکل گرفت، آن وقت مواردی مانند حجاب دیگر محدودیت قلمداد نمی‌شود و مانع خیلی از پیشرفت‌ها تلقی نخواهد شد
محبوبه  قربانی

جوان آنلاین: مریم‌السادات ظهوریان، جامعه‌شناس و فعال فرهنگی معتقد است: برای ترغیب فرزندان به هر مسئله اعتقادی و اخلاقی ابتدا باید آن‌ها را از کودکی با موضوع مالکیت آشنا کرد. آن‌ها باید بدانند برای بعضی مسائل مالکیت تام دارند و نمی‌توانند آن‌ها را به اشتراک بگذارند، بنابراین وقتی در بزرگسالی وارد اجتماع می‌شوند، برای خودشان خط‌قرمز‌هایی را مشخص می‌کنند و اجازه ورود به حیطه وجودی و شخصی‌شان را نمی‌دهند و خودشان نیز حریم‌ها را رعایت می‌کنند. او گام دیگر را تربیت فرهنگی می‌داند و می‌گوید: تربیت فرهنگی باید انجام شود تا شخص قبول کند رعایت برخی مسائل، مشکلات خودش را دارد ولی باید تحمل کرد. مثلاً چارچوب‌داشتن در هر حوزه‌ای مثل حجاب ممکن است محدودیت بیاورد، اما اگر به کارکرد‌ها و فواید بی‌شمار آن واقف شوند، پذیرش آن آسان می‌شود. گفت‌وگوی زیر با این جامعه‌شناس است که می‌خوانید. 

 با توجه به تجارب سرکارعالی، ارزیابی کلی شما از عملکرد والدین و خانواده‌ها در ترغیب جوان و نوجوان به امر حجاب به عنوان یک واجب شرعی چیست؟
در پاسخ به این سؤال قبل از جنبه شرعی مسئله باید درباره مالکیت صحبت کرد؛ موضوعی که از بچگی آن را به فرزندان‌مان آموزش می‌دهیم. به طور مثال در دوران کودکی به فرزندان‌مان بعضی اقلام مانند لباس، اسباب‌بازی، لیوان آب و ... را به عنوان لوازم شخصی معرفی می‌کنیم و می‌گوییم مال توست. در استفاده از بعضی لوازم اجازه شراکت با شخص دیگری را می‌دهیم، حتی برای یادگیری بخشش، او را تشویق می‌کنیم، اما بعضی اقلام مانند مسواک و شانه را کاملاً شخصی می‌دانیم و اجازه نمی‌دهیم با کسی شریک شود. در اصل از همان ابتدای تعلیمات، مالکیت و درجه آن را تعریف می‌کنیم و آموزش می‌دهیم. این افراد بعد از بزرگ‌شدن، وقتی وارد اجتماع می‌شوند، اجازه نمی‌دهند هر فردی وارد حریم خصوصی‌شان شود و برای ورود به حریم‌های‌شان خط قرمز دارند، بنابراین قبل از تعریف مسائل شرعی موارد تربیتی را باید یاد دهیم. اینکه چه چیز‌هایی را می‌توانید به اشتراک بگذارید و چه چیز‌هایی را نمی‌توانید و نفع آن برای خودت است. ما بسیار شنیده‌ایم زکات علم یاددادن است، اما همین یاددادن را سر امتحان انجام نمی‌دهیم، چون به ضرر ما تمام می‌شود. همین است که در مسائل محرم و نامحرم اجازه نمی‌دهیم کسی به حیطه وجودی ما دسترسی داشته باشد، حتی محارم که شاید یک قدم از دیگران نزدیک‌تر باشند، اما به آن‌ها هم این اجازه را نمی‌دهیم، چون از کودکی این حد و حدود‌ها را یاد گرفته‌ایم. از طرفی ما سه گام فرهنگ، تربیت خانواده و قانون اجتماع را داریم، مانند لباس فرم مدرسه یا ارگان‌ها و سازمان‌های دیگر. وقتی وارد اجتماع می‌شویم یک طرف احترام به قوانین، الزام و تبعیت از آن و طرف دیگر تبعیت و شرع و التزامات دینی فرد است، بنابراین تمام این‌ها باید به تفکیک آموزش داده شود، در غیر این صورت همزمان با رفتن به مدرسه وقتی به او می‌گویند باید رعایت کنید، وی دچار تداخل بین مسائل دینی و اجتماعی می‌شود و نمی‌تواند تشخیص دهد کدام الزام دارد، چه حکمی دارد، چه مضراتی دارد. مثلاً او می‌گوید: به جای فرم مدرسه لباس دیگری بپوشم. درباره موضوع حجاب و عفاف هم باید این تفکیک را قائل بود که متأسفانه برای بسیاری از نوجوانان تفکیک نشده است و نمی‌دانند اگر حجاب نباشد، چه مضراتی دارد و اگر عفاف نباشد، چه اتفاق می‌افتد. پس سه گام تربیت وجودی، مالکیت جسمی و بعد از ورود به اجتماع و مسائل و الزامات اجتماعی و ورود به سنی که این قوانین رعایت شود، باید تفکیک شود و در هر گام نیز نیاز به همسویی خانواده است. 

 اشاره‌ای به عوامل تهدیدکننده فرهنگ عفاف و حجاب داشته باشید. بگویید چطور می‌توان با آن‌ها مقابله کرد؟
برمی‌گردم به همان بحث مالکیت. انسان در مرحله اول همه التزام و تعهداتش به خودش است و در مرحله بعدی نگهداری کانونی مانند خانواده است که وارد آن می‌شود که اگر این شاخصه‌ها رعایت نشود، غیر از اینکه متضرر می‌شویم شاید همه اعضای خانواده را نیز متضرر کنیم. ما نسبت به هم تعهداتی داریم، قطعاً همانطور که به ظاهر امکانات مادی زندگی‌مان اهمیت می‌دهیم، باید برای موقعیت‌های مختلف زندگی هم چارچوب داشته باشیم. این دو وجه هم باهم قابل مقایسه نیستند. مثلاً در یک غارت ممکن است لوازم زندگی‌مان باشد، اما بعضی غارت‌ها در زندگی جبران‌ناپذیر نیست. همانطور که می‌دانیم نه در این دنیا و نه در آخرت زندگی رها نیست، اما ممکن است در این دنیا ظاهر زندگی به دلایلی مانند سیل و زلزله به هم بریزد، ولی خیلی به اصل زندگی لطمه نزند، اما گاهی چیز‌هایی به هم می‌ریزد که کل زندگی و پیشینه و پسینه افراد را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. ما باید از این خراب‌شدن‌ها جلوگیری کنیم، به همین دلیل با تعهد و مالکیت می‌تواند چندین برابر از این تخریب‌ها جلوگیری کند. 

 شیوه‌های نرم فرهنگی در ترویج فرهنگ حجاب و عفاف در خانواده و اجتماع چگونه باید باشد که بتوان جوان و نوجوان را همراه کرد و همراه نگه داشت؟
زمانی می‌توانستیم همه اعتقادات درست و صحیح را از طریق شفاهی و سینه به سینه به بچه‌ها و نسل‌های آینده انتقال دهیم، اما امروزه با توجه به رواج فناوری‌های ارتباطی، فضا‌های مجازی، تلفن‌های همراه و تبلیغات وسیع، این انتقال کاری سخت شده است. فرزند ما می‌بیند که هم‌سن‌وسال او در جهان دیگری سیر می‌کند و او خودش را در محدودیت می‌بیند، بنابراین اولین گام، تربیت فرهنگی است که باید انجام شود تا دلیل آن مشخص شود. از طرفی باید قبول کنیم که رعایت هر مسئله‌ای سختی‌های خودش را دارد ولی باید تحمل کرد. مثلاً چارچوب‌داشتن در هر حوزه‌ای مثل حجاب ممکن است محدودیت بیاورد، اما اگر به کارکرد‌ها و فواید بی‌شمار آن واقف شوند، پذیرش آن آسان می‌شود، پس باید با منطق موضوع حجاب را تبیین کرد. از طرفی قوی‌ترین نیرویی که می‌تواند همه عوامل را تحت‌الشعاع قرار دهد، ارزش‌ها و اعتقادات است، بنابراین اول باید توجیه در اعتقادات فرزند ایجاد شده باشد و بداند هیچ گزینه و نیرویی قوی‌تر از آن وجود ندارد. وقتی این اعتقاد شکل گرفت، آن وقت مواردی مانند حجاب دیگر محدودیت قلمداد نمی‌شود و مانع خیلی از پیشرفت‌ها تلقی نخواهد شد. آن وقت فواید آن را می‌شناسیم و آن را جدی می‌گیریم. نکته مهم دیگر اینکه این موارد باید به تفکیک تعلیم داده شود. اگر به هم گره بزنیم، ممکن است در جایی، کل آن را از دست بدهیم. 

 به آن دسته از خانواده‌هایی که با فرزندان‌شان دچار اختلاف نظر و عقاید می‌شوند، چه پیشنهادی دارید تا این اختلافات را به شکل عقلانی و به دور از هر تنشی حل کنند؟
در این شرایط توصیه می‌شود، نه تنها فاصله را با فرزندان‌شان زیاد نکنند، بلکه آن را کمتر و وابستگی را بیشتر کنند. خود را وابسته کنند تا بشنوند و کنار او بودن را افتخار بدانند. نه تنها جدا نشوند، بلکه ارتباط را با عناوین مختلف زیاد کنند. گاهی به خاطر همراه‌بودن و در کنار فرزندان‌بودن، لازم است بعضی رفتار‌ها را بپذیریم و حتی انجام دهیم. شاید سخت و زجرآور باشد، اما به خاطر فرزندان لازم است آن‌ها را بپذیریم تا این همسویی کمک کند آن‌ها را همراه کنیم چراکه می‌دانیم بچه‌ها در سن نوجوانی و جوانی گرایش زیادی به دوست دارند، حال اگر فاصله ما با آن‌ها زیاد شود، این گرایش به سمت دوستان بیشتر می‌شود و در نتیجه فاصله نسلی ایجاد می‌شود، بنابراین باید سعه صدر داشت و آرامش را حفظ کرد. نکته دیگر اینکه این همراهی باید در سنین کودکی شکل بگیرد تا در سنین بالا شاهد ناهنجاری‌های اخلاقی نباشیم. حال اگر در سنین بالا این ناهنجاری‌ها از جمله در مسئله حجاب و پوشش دیده شد، فاصله‌گرفتن راهگشا نیست بلکه باید فاصله را کم کنیم تا بتوانیم آن میل و امیال را با آرامش فروکش کنیم.

برچسب ها: حجاب ، جامعه شناس ، فرهنگ
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار