جوان آنلاین: تربیت یکی از اولویتهای مهم شکلگیری شاکله هر انسانی است. نظام تربیتی در ساحتهای مختلف از اولین ساختارهای تعیین کننده و جهت دهنده سعادت و شقاوت هر انسانی است. اگر فرد از کودکی درست پرورش داده نشود در بزرگی دچار مشکل میشود. همه تبلیغها و بشارتهای بشری در مسیر تربیت درست اخلاقی، اعتقادی و اجتماعی انسانها بنیان نهاده شده است. تمامی پیامبران و ائمه در مسیر تربیت فردی و اجتماعی گام برداشته و همه تلاش خود را انجام دادهاند تا هدایت تشریعی در مسیر درست قرار گیرد. حجاب و عفاف هم یک امر تربیتی است که باید در ساحت خانواده درست شکل بگیرد و تبیین و تقویت شود. زاهرهسادات میرجعفری، دکترای مطالعات زنان و مدرس حوزه و دانشگاه معتقد است این امر ابتدا باید با عمل اعضای خانواده از جمله پدر و مادر شکل بگیرد و از سوی آنها تقویت شود. وی در ادامه میگوید: «تبیین و تقویت این امر مستلزم آن است که هم پدر و هم مادر به جایگاه تربیتی واقف باشند و هم ساختارهای خانواده از لحاظ اخلاقی و دینی درست شکل گرفته باشد. اگر این اعتقادات در خانواده به درستی شکل نگیرد پایه مهمی از اعتقادات کودک و نوجوان دچار آسیب میشود.»
خانواده و مدرسه در یک مسیر قدم بردارند
این مبلغ بینالمللی، بعد از نهاد خانواده، نهاد آموزش و پرورش را نیز در درونیسازی و نهادینه کردن امر حجاب مؤثر و نقش هر دو را پربار میداند به شرط آنکه این دو نهاد در یک مسیرعمل کنند و آنگاه است که به یک تربیت درست و صحیح کمک میکنند، در غیر این صورت کار سخت و دشوار میشود. وی نقش معلم را هم مثل نقش والدین مهم میداند ولی والدین را در اولویت قرار میدهد.
هر دو جنس مکمل یکدیگرند
از عفاف و حجاب که صحبت میشود، دو امر مشخص مطرح میشود که یکی جنبه درونی دارد و همان عفاف است و دیگری جنبه بیرونی دارد که همان حجاب است. این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند که رعایت آن برای هر دو جنس مذکر و مؤنث لازم و ضروری است، لذا نسبت دادن این مسئله تنها به زنان اشتباه میباشد. در آموزههای قرآن کریم و احادیث پیامبر (ص) حجاب و عفاف موضوعی نیست که تنها به زنان جامعه مربوط و مردان را استثنا کرده باشد، بلکه این نکته شامل همه افراد، اعم از مرد و زن، میشود و رعایت آن بر تمام آحاد جامعه واجب و الزامی است.
میرجعفری، ضمن تصریح بر این موضوع میگوید: «حجاب در دین مبین اسلام علاوه بر زنان برای مردان نیز مورد توجه قرار گرفته و مصداق آن توجه مردان به نوع نگاه به نامحرم است. وقتی حرف حجاب به میان میآید، یعنی هر دو جنس باید آن را رعایت کنند تا تکامل شخصیتی و معنوی در آنها صورت گیرد. تنها جنبههای آن است که متفاوت است. به طور مثال وقتی از تقوا و عفت مرد صحبت میشود بیشتر از جنبههای خودکنترلی، تقوای چشم، گوش و دست صحبت میشود. در بانوان بیشتر به جنبههای رعایت اصول حجاب، عفاف و پاکدامنی دقت میشود؛ بنابراین هر دو بال مکمل یکدیگر هستند و تنها شکل و جنبههای آن متفاوت است.»
حال که نگاه جنسیتی به این مقوله نیست، آن دسته از زنان و مردانی که در یک محیط کاری با هم در ارتباط هستند باید چه مواردی را رعایت کنند تا از آسیبهای احتمالی در امان باشند؟ این مدرس حوزه و دانشگاه در پاسخ اظهار میدارد: «قطعاً به دلیل تفاوتهای تکوینی، جنسیتی و روانشناختی بین دو جنس زن و مرد، یکسری شرایط و ویژگیها باید رعایت شود تا امر حیا و عفاف در محیطی که دو طرف میخواهند در ارتباط باشند رعایت شود. اول، عفاف درونی است که باید در زن و مرد باشد، اما برای زن از این جهت تأکید بیشتری است؛ زیرا مرد به لحاظ ویژگیهای روانشناختی و همچنین به دلیل هورمونهای در بدن، کنترل غریزه برایش سختتر است؛ بنابراین زن باید توجه بیشتری به رعایت حجاب و عفاف کند. از طرفی مرد با توجه به ویژگیهایی که دارد باید شرایطی را فراهم کند که زن دچار سوءاستفاده نشود، یعنی اینطور نیست که مرد تنها وظیفه دارد چشمش را کنترل کند بلکه در ساحتهای مختلف باید به این وظیفه عمل کند.»
وی یکی از این ساحتها را حفظ کرامت و عزت زن در خانه از سوی مردان دانسته و میگوید: «هرچه زن از سوی پدر و همسر مورد محبت، احترام و کرامت بیشتری در خانواده و مقابل فرزندان قرار گیرد، حیای او بیشتر درونی میشود. چرا که حیا یک موضوع مرتبط با عزت نفس است. پس نقش مرد در تکمیل این عزت نفس بسیار ضروری است. از طرفی زن به دلیل جاذبههایی که دارد بداند این جاذبهها باید تنها در اختیار همسرش باشد و هرچه حیای خود را بیشتر حفظ کند، خانواده خود و خانواده دیگران را مصون نگاه میدارد.»
رعایت حد و مرز در فضاهای کار و دانشگاه ضروری است
این مدرس دانشگاه، محیط کاری را به شرط رعایت حجاب و عفاف از سوی زن و مرد، محیطی میداند که باعث انگیزه، نشاط و کارآمدی میشود، در غیر اینصورت نتیجه عکس دارد و آن محیط برای هر دو جنس آسیبزا خواهد بود. وی در توضیح بیشتر میگوید: «اگر این محیط به روابط بیش از حد زن و مرد منجر شود، به سمت گرایشهای جنسی سوق پیدا میکند در نتیجه این محیط دیگر نتایج مثبت را برای زن و مرد نخواهد داشت و در این محیط است که هر دو به دلیل ارتباط زیاد توأم با رعایت نکردن عفت، آسیب میبینند. اگر در این ارتباط نزدیک حد و مرز رعایت نشود موجب وابستگی بین آنها در نتیجه دوری از خانواده میشود. تزلزل خانواده و آسیبهای روانی بر اثر شکستهای عشقی از جمله مواردی است که به دلیل رعایت نکردن حجاب و عفاف دیده میشود.»
میرجعفری در ادامه میگوید: «وقتی بدحجابی در جامعه رواج پیدا کند، همه و حتی خانواده فرد بدحجاب و حتی خانمهایی که با آن زن مقایسه میشوند را دچار آسیب میکند. این موضوع در آیات و روایات تأکید و به لحاظ اجتماعی و روانشناسی نیز ثابت شده است. وقتی در جامعهای بیشتر ملاکها، ملاکهای جنسی شود، خانوادهها در امان نیستند و متزلزل میشوند. خانواده از پایداری کمتری برخوردار و در اکثر خانوادهها علایق بین زن و مرد سطحی و موقتی میشود و درنهایت آمار طلاق بالا میرود. آسیب دیگر اینکه زن و مرد به دنبال تأمین غرایظ جنسی، زودگذر و موقتیشان خواهند بود. در این جامعه عواقب بیحجاب و بیعفتی زن را دچار اختلالات روانی میکند. مردانی که در جامعه مدام با تحریک جنسی مواجه میشوند پرخاشگر و عصبی میشوند و این مشخصه به خانواده آسیب جدی وارد میکند.»
وی در آخر اشارهای هم به محیطهای آموزشی و علمی از جمله مدارس و دانشگاهها کرد و گفت: «حجاب و عفاف و رعایت آن از سوی دختران و پسران در محیطهای علمی موجب ارتقای تحصیلی و بالا رفتن سطح علمی آنها میشود چراکه همه حواسشان به درس میرود و انگیزهشان کسب علم و دانش است. رعایت نکردن حجاب و عفاف، این محیط را به یک محیط رقابتی و جنسی تبدیل میکند و موجب درگیری بین دختران و پسران یا شوخیهای زننده بین آنها میشود. در بین آنها شکستهای عشقی که سالها دامنگیر زندگی آنها میشود شکل میگیرد که به راحتی هم درمانپذیر نیست. درصد این آسیبها در دختران بیشتر دیده میشود چراکه آنها احساساتی و درگیر وابستگی زیادی هستند. به همین دلیل عوارضی مانند ناامیدی و خودکشی نیز در آنها بیشتر دیده میشود.»