
فريدون حسن
با فروكش كردن تب رقابتهاي مقدماتي جام جهاني و حاشيههاي ريز و درشت تيم ملي فوتبال، حالا باز هم تمام نگاهها متوجه رقابتهاي فوتبال باشگاهي ميشود. رقابتهايي كه قرار است طي فردا و پسفردا با برگزاري يك ديدار معوقه هفته پنجم و شروع بازيهاي جام حذفي تنور آن داغ شود.
اما ليگ و فوتبال باشگاهي اين روزها درگير يك معضل اساسي است، معضلي به نام مصدوميتهاي شديد كه حتي برخي از تيمها را با مشكل كمبود بازيكن مواجه كرده است. در حال حاضر دو تيم مطرح و پرهوادار ليگ يعني استقلال و تراكتورسازي با لشكري از مصدومان روبهرو هستند و جالب اينكه پاي يك مصدوميت قديمي و جدي به نام پارگي رباط صليبي در ميان است. از بقيه تيمهاي ليگ برتري نيز اخبار چندان خوشي در اين خصوص به گوش نميرسد و تيمهاي ديگر هم كم و بيش با چنين مشكلي روبهرو هستند.
اينكه چرا فوتبال باشگاهي ايران بايد با چنين معضلي روبهرو باشد را بايد در نوع شروع تمرينات پيشفصل تيمها جستوجو كرد، امروز همه ميدانند كه بازيكن ايراني و شاغل در ليگ برتر تن به تمرين و بدنسازي نميدهد و هر چقدر اين بازيكن بنامتر، اسميتر و ستارهتر باشد اين تنبلي بيشتر مشاهده ميشود. از سويي كادر فني تيمها نيز بنا به دلايل زيادي فاقد قدرت ملزم كردن بازيكنان به تمرينات پيشفصل و آمادهسازي بدني هستند؛ به اينها بيتوجهي به نوع تمرينات، بدنسازي و استفاده از نسخههاي تمريني از رده خارج را اضافه كنيد تا متوجه شويد علت اين همه مصدوميت در ليگ فوتبال ايران چيست.
شايد حالا بتوان متوجه شد كه چرا سرمربي تيم ملي فوتبال با تمام توان ميكوشد تا بازيكنان مليپوش را از حضور در تيمهاي داخلي برحذر و نگاهي خاص به لژيونرها و بازيكنان شاغل در تيمهاي اروپايي دارد، حتي اگر اين تيمها، تيمهاي ردههاي پايين فوتبال اروپا باشند.
موج مصدوميتي كه امروز فوتبال باشگاهي ايران با آن دست به گريبان است، حالا از حد يك موج گذشته و تبديل به يك سونامي شده، يك طوفان ويرانگر كه بايد فكري اساسي به حال آن كرد. باشگاهها بايد برنامهاي مدون و تعريف شده براي بازيكنان به لحاظ تمرين درست و بدنسازي مفيد داشته باشند و بايد بازيكنانشان را ملزم به اجراي درست برنامههاي تدوين شده در خصوص استراحت به موقع و بدنسازي درست كنند، تنها در اين صورت است كه ميتوان توقع داشت از موج مصدوميت بازيكنان فوتبال كاسته شود كه در غير اين صورت بايد شاهد افرايش چشمگير اين مصدوميتها و دور بودن از ميادين و خالي شدن دست تيمها بود.
نگاه حرفهاي باشگاهها به تمرين و بدنسازي درست، تنها راهحل اين مشكل است. فوتبال حرفهاي تنها در دريافتها و آپشنهاي حرفهاي خلاصه نميشود، هرچند كه در فوتبال ما اينگونه است و ثمرهاش اين مصدوميتها ميشود، اما فوتبال حرفهاي دنيا تمرين حرفهاي و بدنسازي حرفهاي ميطلبد، فوتبالي كه به طور حتم اينقدر مصدوم را روي دست مربيان و باشگاهها نميگذارد، بهطور حتم فشار مسابقات و تعداد بازيهاي فوتبال در اروپا و امريكاي جنوبي قابل مقايسه با آنچه در ايران مشاهده ميشود، نيست، ولي سؤال اينجاست كه چرا بازيكنان شاغل در اروپا و امريكاي جنوبي با اين حجم بازي و مسابقه دچار مصدوميت نميشوند، اما بازيكنان باشگاهي ايران تنها با پنج مسابقه راهي بيمارستان ميشوند. بدون ترديد پاسخ اين سؤال را بايد در تمرينات منظم، منطقي و درست پيش از فصل تيمهاي بزرگ و بدنسازي اصولي آنها جستوجو كرد.