اين روزها بحث حقوق برخي از كارمندان دولت بر سر زبان ها افتاده و حرفاي زيادي در اين باره شنيده مي شود. اما بعضي از اين حرف ها آدم را نگران مي كند! نگراني از زيادي و كمي حقوق ها نيست نگراني از اين است كه خداي نكرده مردم را به گونه اي به بازي بگيريم كه انگار به اصطلاح تو باغ نيستند.
مثلا از اينكه مي گوييم حقوق رئيس جمهور شش ميليون است. يا نماينده مجلس چهار ميليون است. يعني ما بايد باور كنيم رئيس جمهور از كارمندان دفترش كمتر حقوق مي گيرد؟! منظور اين رئيس يا آن رئيس نيست! كلا بحث رئيس جمهور و حقوقش است.
در ميان نهادها و سازمان ها و اداراتي از اين دست، حتي حقوق مديران مياني از اين بيشتر است. بنابراين لازم نيست خودمان را فريب بدهيم يا در پي قانع سازي مردم باشيم. مطمئن باشيد مردم قبول نمي كنند.
وقتي ميزان خط فقر حدودا دو ميليون است است، چه كسي مي تواند باور كند كه يك نماينده مجلس چهار ميليون حقوق دارد. اصلا كاري به «امتيازات»، «مزايا»، «روابط»، «ضوابط»، «حق جلسات»، «حق ...»، «حق ...» و الخ نداريم. فقط به حقوق فكر كنيم! چهار ميليون يا شش ميليون، تصور كنيد!