مجتبي سرمدی | در چند هفته اخير به دليل خارجشدن نيروهاي ارزانقيمت و كاري افغان از بخشي از فعاليت خدمات شهرداري تهران، مشكلاتي در حوزه جمعآوري زباله براي برخي مناطق شهر تهران بهوجود آمد، اين كه چرا اين نيروها از سيستم جمعآوري زباله شهري خارج شدهاند مورد بحث نيست، بلكه آنچه مهم است آن است كه وظيفه شهروندان در شهري كه زندگي ميكنند چيست؟ آيا با داشتن فرهنگ غني ديني- ايراني در حوزه نظافت كه بر آن نيز تأكيد فراوان شده است، اين رفتارها قابل قبول است؟ با كمي دقت به اطراف و رفتار برخي از شهروندان ميتوان دريافت كه بخشي از مشكلات نظافتي شهري مستقيماً به رفتارهاي ما در حوزه زندگيمان بازميگردد.
با وجود نصب مخازن زباله باز هم حاضر نيستيم زبالههاي خود را در ساعت معين داخل اين مخازن قرار دهيم. در برخي نقاط شهري مخازن متعدد چند رنگ در كنار يكديگر نصب شدهاند تا شهروندان زباله خود را بتوانند به صورت تفكيك شده در داخل اين مخازن قرار دهند؛ اما باز هم بيتوجه از كنار اقدامات صورت گرفته عبور ميكنيم و انتظار داريم در شهري كه ما رفتار زباله نادرستي انجام ميدهيم، فقط مسئولان به نظافت شهر بپردازند. اگر اتفاقي كه در ابتداي اين متن به آن اشاره شد براي برخي از مناطق شهري پيش آمده و همچنان باقيبماند، آيا شهروندان بايد وظايف خود را در قبال زندگي شهري و زيست شهري فراموش كنند يا اينكه با نگاه دقيق به كمك مديريت شهري بيايند فارغ از اينكه مديريت شهري در اين زمينه كوتاهي كرده است يا نه!
همه از معابر عمومي استفاده ميكنيم ولي برخلاف شعار «شهرما خانه ما» گويا فقط دوست داريم محل كار و زندگي خود را تميز نگهداري كنيم و كاري به معابر عمومي و شهر نداريم و حتي حاضر نيستيم قوانين مديريت شهري را براي حفظ پاكيزگي شهرمان رعايت كنيم كه در وهله اول عوايد آن به خودمان باز ميگردد.
برخي با رفتارهايشان به قوانين و شهروندان قانونمدار كه به وظيفه شهروندي خود عمل ميكنند نيز پشت پا ميزنند.
زبالهها را نه تنها در ساعات مقرر بيرون نميگذارند، بلكه با رهاسازي آن در محلهاي پارك اتومبيل در حاشيه معابر سبب ميشوند تا خودروها از روي كيسهها عبور كرده و باعث آلودگي سطح معابر شوند و از اين موارد بسيار ميتوان نام برد. در يك محله يا كوچه باوجود مخازن زباله، زبالهها در گوشه و كنار كوچه يا خيابانها رهاسازي ميشوند و با اين رفتار به شهروندان قانونمداري كه به نظافت خود و محل زندگيشان اهميت ميدهند نيز پشت ميكنند. شايد اين مسئله بسيار ساده به نظر بيايد ولي همين موضوع سبب ميشود تا با رفتار غيرمعقول برخي از شهروندان هزينههاي بسياري از جيب شهروندان بر باد برود.
هر چند ساكنان پايتخت، هزينه پسماند را ميپردازند، اما بيتوجهي آنان به مسائل زيستشهري و نظافت شهري سبب ميشود تا اگر قرار است زبالهها در شهر، در يك نوبت جمعآوري شود، اين عمليات در چند نوبت به انجام برسد و همين جمعآوري چندباره زباله، شايد در مقياس يك فرد به حساب نيايد ولي در شهري با ۱۲ ميليون جمعيت هزينه كلاني را به شهر و شهروندان تحميل ميكند كه ميشود با همياري شهروندان از بار هزينهها كاست و اين هزينههاي جاري را در محل ديگري همچون احداث فضاهاي سبز، تجهيز مراكز فرهنگي و اجتماعي و ورزش عمومي هزينه كرد يعني به نوعي به توسعه شهري كمك كرد. كمي با خود فكر كنيم آيا من شهروند هزينهاي را به شهر تحميل ميكنم يا با نگاه درست و رعايت قوانين عرفي شهرنشيني به توسعه محل زندگي خود و ديگران اهميت ميدهم. شما جزو كدام دسته از شهروندان اين شهر هستيد؟