جوان آنلاین: «روایت سوره سینما از چهرههای خبرساز هفته» عنوان بستهای خبری است که هر جمعه در قالب آن به بازخوانی مهمترین اخبار مرتبط با هنرمندان حوزه سینما، تئاتر و تلویزیون خواهیم پرداخت.
به گزارش سوره سینما، هر هفته چهرههایی از دل سینما، موسیقی و هنر سر برمیآورند که با حضورشان جریان خبری هفته را شکل میدهند. این هفته، روایت ما به سراغ پنج چهرهای میرود که هر کدام با اتفاقی خاص در صدر اخبار قرار گرفتند؛ یکی بازیگری جوان که از شهرت فراری است، اما نمیتواند از نگاه مخاطبان پنهان بماند و دیگری مردی که سالها پشت پرده سینما ایستاده و سرنوشت بسیاری از بازیگران را رقم زده است. دیگری، از بازیگری به اجرا رسیده، یکی هم از بازیگری به شاعری و نویسندگی پل میزند. این روزها، تحولات این چهرهها، چیزی فراتر از بازیگری را به ما نشان میدهد: اینکه مسیرهای تازه همیشه در راهند، و تنها کسانی موفق خواهند شد که جرأت امتحان کردن داشته باشند.
میرسعید مولویان؛ بازیگری که از شهرت فراری است
برخی چهرهها با حضور مداوم و تأثیرگذارشان بر صحنه هنر، همچنان ماندگار میمانند. یکی از این نامها میرسعید مولویان است؛ بازیگری که با درونگرایی خاص خود، گام به گام به جایگاه امروز رسیده و حالا درخشش او در سریال «آبان» نگاهها را به سمتش چرخانده است.
این روزها گفتوگوی جدید او در پادکست «اثر پروانهای» بازتاب گستردهای در فضای مجازی داشته است. از بیعلاقگیاش به شهرت گفته و از عشقی که به همسرش دارد. اما همین دوری از هیاهو، باعث نشده که محبوبیتش کاهش یابد. برعکس، هرچه کمتر دیده میشود، مخاطبان بیشتری تشنه شناختن او میشوند.
او که با فیلم «تومان» به کارگردانی مرتضی فرشباف نامش بر سر زبانها افتاد، حالا دیگر چهرهای تثبیتشده در سینما و نمایش خانگی است. میرسعید مولویان که زاده تبریز است، از همان کودکی شیفته هنر شد. نخستین تجربه مهم او در سینما، فیلم «تومان» بود که توانست نظر مثبت منتقدان را جلب کند و نامزد سیمرغ بلورین جشنواره فجر شود. بعدتر، نقشآفرینی در «خاتون» به کارگردانی تینا پاکروان، او را بیش از پیش به مخاطبان معرفی کرد.
اما شاید نقطه عطفی که در کارنامه این بازیگر بتوان از آن یاد کرد، «جنگل پرتقال» باشد؛ فیلمی که نشان از رشد و تکامل او در مسیر بازیگری دارد. حالا با حضور در «آبان»، تجربهای تازه را رقم زده و بار دیگر ثابت کرده که چقدر در خلق کاراکترهایی متفاوت تواناست.
میرسعید مولویان در جشنواره فیلم فجر چهلوسوم هم با فیلم تحسینشده «ناتور دشت» به کارگردانی محمدرضا خردمندان حضور داشت که احتمالا از فیلمهای شاخص در ترکیب اکران سال جدید هم خواهد بود.
محمدرضا شریفینیا؛ راوی پشت پردهها!
اگر بخواهیم درباره چهرهای صحبت کنیم که دههها در سینمای ایران تأثیرگذار بوده، بیشک محمدرضا شریفینیا یکی از نامهای مهم این فهرست خواهد بود. او دارای نامدارترین جمع بازیگری در ایران، موثرترین چهره سینمایی دهه های ۷۰ و ۸۰ در جمع کردن سینماگران برای تولید آثار هنری است. مردی که به انتخاب بازیگران مشهور است و هنوز هم ردپای او در بسیاری از تولیدات سینمایی دیده میشود.
اظهارات اخیر او در یک برنامه نوروزی تلویزیون، بازتاب فراوانی داشت. او درباره انتخاب فردین برای نقش مالک اشتر سخن گفت؛ انتخابی که هیچوقت عملی نشد. چندی پیش نیز در برنامه «برمودا» گفته بود که همچنان نفوذ کافی برای معرفی بازیگران را دارد، اما ترجیح میدهد چراغ خاموش حرکت کند.
شریفینیا از سال ۱۳۷۰ با فیلم «اوینار» به سینما راه یافت و خیلی زود مسیر خود را پیدا کرد. بازی در «پری» داریوش مهرجویی در سال ۱۳۷۳، نقطهای برای شناخته شدن او بود، اما شاید نقشی که بیش از همه در ذهن مخاطبان ثبت شد، «ولید» در مجموعه «امام علی(ع)» به کارگردانی داوود میرباقری بود.
با این حال، تأثیر شریفینیا فقط به بازیگری ختم نمیشود. او در مقام انتخاب بازیگر و تهیهکنندگی، تأثیر انکارناپذیری در سینمای ایران داشته است. «معجزه پروین»، تازهترین فیلمی که تهیهکنندگی آن را بر عهده داشته و در آن به ایفای نقش پرداخته، بهتازگی اکران شده است.
حضور او همیشه با حاشیههایی همراه بوده است، اما نمیتوان انکار کرد که بسیاری از چهرههای مطرح امروز سینمای ایران، مدیون نگاه و انتخابهای او هستند.
سیامک انصاری؛ از قابهای نوستالژیک تا میدان اجرا
سیامک انصاری، مردی که با لبخندهای کنترلشده و بازیهای دقیقش، گوشهای از خاطرات ما را ساخته، این روزها مسیری تازه را تجربه میکند. زمانی که «جوکر» را اجرا کرد، بسیاری گفتند او همان کسی است که این برنامه را به اندازه کافی جدی و در عین حال شیرین نگه میدارد. بعدها، وقتی برای فصل دوم جایش را به احسان علیخانی دادند، مخاطبان اعتراض کردند؛ گویی توازن برنامه به هم خورده بود. اما حالا، در دو تجربه جدید، باز هم نام او بر سر زبانهاست: اولی، جانشینی محسن کیایی در «صداتو» و دومی، اجرای رئالیتیشوی «الکلاسیکو». دو نقشی که از او یک چهره تازه در دنیای اجرا ساختهاند.
با این که جذابترین نقشهای او در «شبهای برره» و «قهوه تلخ» رقم خورد اما بهنظر میرسد انصاری دیگر فقط جزو تیم مهران مدیری نیست و با حضور در رئالیتیشوها مسیر تازهای را در حرفه خود آغاز کرده است. به قول حامد جوادزاده، «انصاری، مرد شریف و محترم سیمای ایران است»، حضور او ناخودآگاه حس نوستالژی را برای مخاطب زنده میکند.
سیامک انصاری، اگرچه بیشتر بهعنوان یک بازیگر کمدی شناخته میشود، اما نقشهای جدیاش هم کم نبودهاند. او از تئاتر آغاز کرد، با مرضیه برومند و رسول ملاقلیپور همکاری داشت و در سینما با «بمب، یک عاشقانه» درخشید. حالا، حضور او در چندین عرصه همزمان، این سوال را به وجود میآورد: آیا او میتواند به همان اندازه که در بازیگری موفق بوده، در اجرای برنامههای تلویزیونی هم بدرخشد؟
جالب است بدانید که سیامک انصاری بهطور حرفهای پیانو مینوازد و شاید روزی، از این هنر کمتر دیدهشدهاش هم رونمایی کند!
احمد مهرانفر؛ ارسطو در سایه قنبر!
احمد مهرانفر این روزها در سه قالب متفاوت ظاهر شده است: پخش دوباره «پایتخت»، حضور در مینی سریال «خجالت نکش۲» و اکران فیلم «کوکتل مولوتف». هر سه کار، رگههایی از طنز دارند و این باعث شده که سوالی قدیمی دوباره مطرح شود: آیا مهرانفر خودش نقشهای کمدی را ترجیح میدهد، یا این مسیر ناخواسته به او تحمیل شده است؟
احمد مهرانفر بیشتر شهرتش را مدیون شخصیت ارسطو در «پایتخت» است با آن لهجه خاص مازندرانی سالهاست که در دل مخاطبان جا گرفته است. اما او فقط یک کمدین نیست. بازیهای جدیاش در «درباره الی»، «ماجرای نیمروز» و «یک عاشقانه ساده» نشان دادهاند که میتواند از آن قالب هم فراتر رود. علاوهبر این، او نویسندگی هم میکند؛ از تئاتر گرفته تا سریالهای تلویزیونی. نمایشنامه نوشته و به همراه امیرحسین قاسمی، سریال «سالهای دور از خانه» را هم نوشته است.
شاید این مسیر گسترده، نشان از جاهطلبی یک بازیگر دارد که نمیخواهد فقط به یک نقش محدود شود. او یک بار هم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در جشنواره فیلم فجر شده و نشان داده که بیش از یک بازیگر کمدی است، اما مسیر حرفهایاش همچنان در این ژانر ادامه دارد.
همزمانی پخش فصل هفتم «پایتخت» با پخش نسخه سریالی فیلم سینمایی «خجالت نکش۲» باعث اظهارنظر برخی کاربران شبکههای اجتماعی درباره مقایسه بازی او در نقشهای «ارسطو» و «قنبر» و تأثیر دومی بر اولی شده است!
امیر آقایی؛ مشغلههای شاعرانه یک بازیگر
امیر آقایی کسی که همیشه با نوع بیان و وقارش در گفتوگوها، توجهها را جلب کرده است. این هفته، حضور او در برنامه «اکنون» با سروش صحت، فرصتی شد تا مخاطبان بار دیگر جنبهی دیگری از شخصیت او را ببینند. صحبتهایش درباره شعر، نویسندگی و کتاب تازهاش باعث شد که بار دیگر، علاقهی او به هنرهای دیگر هم مورد بحث قرار بگیرد.
آقایی، غیر از بازیگری، شاعری هم میکند. او مجموعه هایکویی منتشر کرده و حالا کتاب شعری در دست دارد که به گفته خودش، مجوز نمیگیرد. در عین حال، حضورش در جشنواره فیلم فجر امسال با فیلم «شمال از جنوب غربی»، و واکنشهایش در نشست خبری آن فیلم، دوباره نشان داد که او فقط یک بازیگر نیست؛ بلکه شخصیتی دارد که در موقعیتهای مختلف، سعی میکند سنجیده رفتار کند. امیر آقایی نقاشی و عکاسی هم انجام میدهد و به نظر میرسد دنیای هنر را فراتر از بازیگری میبیند. شاید به همین دلیل، حرفهایش همیشه جلب توجه میکنند.
امیر آقایی، بازیگری که همواره در مرز میان نقشهای متفاوت و چالشبرانگیز حرکت کرده، در هر تجربهاش توانسته نشان دهد که محدود به هیچ قالب خاصی نیست. از حضور در فیلمهایی چون «خائنکشی» مسعود کیمیایی تا نقش متفاوتش در «شنای پروانه»، که در آن بهخوبی چهرهای از یک خلافکار را به تصویر کشید تا «بادیگارد» که یه عضوی از نظام را بازی میکند، همه و همه نشان از تواناییهای بینظیر او در خلق کاراکترهای پیچیده و چندبعدی دارد. آقایی در این مسیر، نه تنها در خلق کاراکترهای مثبت و منفی موفق بوده، بلکه از ورطه تکرار نیز بهطور هوشمندانهای دوری کرده است.