جوان آنلاین: صدرا صدوقی تهیهکننده و روزنامهنگار در باره مهمترین اتفاق سینمای مستند در سال ۱۴۰۳ گفت: در سال ۱۴۰۳، هجدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران (سینما حقیقت) به عنوان مهمترین رویداد سینمای مستند کشور برگزار شد. سینما حقیقت با هدف نمایش واقعیتهای جامعه و ارائه تصویری صادقانه از مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، هر ساله میزبان آثار متنوعی از فیلمسازان داخلی و خارجی است. در هجدهمین دوره این جشنواره، مستندهای گوناگونی در بخشهای مختلف به نمایش درآمد که نشاندهنده تنوع و پویایی سینمای مستند ایران بود. دلایل اهمیت جشنواره سینما حقیقت در چند است: نمایش واقعیتها: این جشنواره فرصتی برای نشان دادن واقعیتهای جامعه و پرداختن به مسائل مهم اجتماعی و فرهنگی است که ممکن است در رسانههای دیگر کمتر به آنها پرداخته شود. تبادل فرهنگی، حضور فیلمسازان و آثار بینالمللی در جشنواره، بستری برای تبادل فرهنگی و آشنایی با دیدگاهها تجربیات مختلف فراهم کرد.
صدوقی ادامه داد: حمایت از فیلمسازان مستقل، بخش دیگری از کاری است که «سینماحقیقت» انجام میدهد. جشنواره «سینماحقیقت» به فیلمسازان مستقل امکان میدهد تا آثار خود را به نمایش بگذارند و با مخاطبان و منتقدان ارتباط برقرار کنند. با توجه به فروش بالای بلیتها و استقبال گسترده از فیلمها، میتوان نتیجه گرفت که جشنواره سینما حقیقت در سال ۱۴۰۳ توفیق پیدا کرد توجه جامعه سینمایی و مردم را به خود جلب کند و نقش مهمی در توسعه و ترویج سینمای مستند ایران در سطوح ملی و بین المللی ایفا نماید.
این روزنامهنگار درباره مهمترین آثار مستندی که سالذ ۱۴۰۳ دیده گفت: تقریبا بخش عمدهای از مستندهای جشنواره سینما حقیقت را دیدم. با این حال به عنوان نمونه مستند «ضد قهرمان»، فیلم جذاب و دلچسبی بود. کمی به دیر سالن رسیدم، به اصطلاح به صورت سرپایی این مستند بلند را دیدم و پس از پایان فیلم نیز موفق شدم چندکلمهای با کارگردان محترم اثر گفتوگو کنم. این مستند با نگاهی تحلیلی، به تصمیمهای جنجالی خلخالی در اوایل انقلاب و تأثیر آنها بر جامعه میپردازد. علی رغم نقدهای مختلفی که براین فیلم وارد است، این مستند با مرور اقدامات خلخالی، فرصتی برای بازنگری در وقایع پس از انقلاب و درک بهتر از تصمیمات اتخاذ شده در آن دوران را فراهم میکند. در حقیقت، این مستند به تقابل دو جریان فکری در اوایل انقلاب میپردازد: یکی به رهبری خلخالی و دیگری به رهبری شهید بهشتی که نماد تعادل و میانهروی محسوب میشد. این تقابل، مخاطب را به تفکر درباره پیامدهای هر یک از این رویکردها دعوت میکند. همچنین حضور افرادی مانند حجتالاسلام ناطق نوری، محمد عطریانفر و سید رضا موسوی در این مستند، به تنوع دیدگاهها و غنای محتوای آن افزوده است. به نظر
میرسد که «ضدقهرمان» با ارائه نگاهی نسبتاً بیطرفانه به زندگی و عملکرد صادق خلخالی، به درک عمیقتر از تاریخ معاصر ایران کمک کرده و مخاطبان را به تفکر درباره پیامدهای رویکردهای مختلف در مدیریت جامعه دعوت میکند.
این تهیه کننده ادامه داد: مستند دیگری که برای من به عنوان روزنامه نگار اندیشه و تاریخ جالب و مورد توجه بود، فیلم «حرفهای» ساخته مسعود طاهری است که در ۱۱۰ دقیقه به زندگی و اندیشه محمدعلی امیرمعزی، شیعهپژوه و اسلامشناس ایرانی مقیم فرانسه، میپردازد. مسعود طاهری پیشتر نیز دومستند تحقیقی و بلند درباره «هانری کربن» فیلسوف و شیعه شناس برجسته فرانسوی و «توشی هیکو ایزوتسو» اسلام شناس و فیلسوف نامدار ژاپنی ساخته بود که بیشتر نظر مخاطبان خاص را به خود جلب کرد. اما درباره «حرفهای» باید گفت که این فیلم به امیرمعزی، جانشین هانری کربن و دنیل ژیماره در کرسی اسلامشناسی فرانسه که تأثیر بسزایی در مطالعات شیعهشناسی داشته است، میپردازد. این مستند فرصت مغتنمی را برای آشنایی با دیدگاهها و تحقیقات او فراهم میکند. حضور برخی از شرق شناسان بزرگ و نامدار در این مستند، به غنای محتوایی آن افزوده و دیدگاههای متنوعی را به مخاطب ارائه میدهد.
صدرا صدوقی درباره مهمترین چالش پیش روی سینمای مستند گفت: انصافا سینمای مستند ایران در سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته و توانسته است در جشنوارههای داخلی و بینالمللی بدرخشد. بااینحال، این حوزه همچنان با چالشهای متعددی مواجه است که بر روند تولید، نمایش و تأثیرگذاری آن تأثیر میگذارد. یکی از مهمترین چالش ها، کمبود سرمایهگذاری و حمایت مالی است. برخلاف سینمای داستانی که از منابع متعددی تأمین بودجه میشود، مستندسازان اغلب با کمبود حمایتهای دولتی و خصوصی روبهرو هستند. متأسفانه اکثر مستندها امکان اکران در سینماهای کشور را ندارند و بیشتر در جشنوارهها یا سکوهای محدودی نمایش داده میشوند. نبود سیستم توزیع مناسب باعث میشود مستندها به طیف گستردهای از مخاطبان نرسند. شوربختانه هنوز بخش زیادی از مخاطبان ایرانی، مستند را به اندازه فیلمهای داستانی جدی نمیگیرند. این موضوع باعث شده است که سینمای مستند، جایگاه واقعی خود را در میان مردم پیدا نکند. به نظر من برای توسعه سینمای مستند ایران، نیاز به حمایتهای مالی، کاهش برخی محدودیتها و ترویج فرهنگ تماشای مستند در جامعه بیش از پیش احساس میشود.
او درباره پروژه تازهاش گفت: بهعنوان تهیهکننده، این افتخار را دارم که از اواسط سال ۱۴۰۱، همراه با گروهی باتجربه در ساخت مستندهای تلویزیونی، مشغول تولید مجموعهای با عنوان «آئینه عمر» هستیم. این مجموعه به زندگی، سلوک علمی، فرهنگی و هنری مفاخر ایران میپردازد. خوشبختانه تاکنون ۳۰ قسمت از این مستند از شبکه چهار سیما پخش شده و فصل دوم آن نیز تا اردیبهشت ۱۴۰۴ ادامه خواهد داشت. با توجه به تأکید وحمایت ویژه مدیریت محترم شبکه چهارسیما و همراهی گروههای فرهنگ و اندیشه، و ادب و هنر این شبکه، فصل سوم این مجموعه نیز در دستور کار قرار گرفته است. در این مجال، لازم میدانم از سه کارگردان حرفهای و توانمند این پروژه، آقایان حسن علیزادهفرد، رضا عباسی (که پیشتر از منتخبان جشنواره سینما حقیقت بوده است) و محراب محمدزاده، صمیمانه قدردانی کنم. این عزیزان در تولید این مجموعه سخت و طاقتفرسا، اما اثرگذار و جذاب، با تمام توان و تعهد کوشیدهاند و نقش بسزایی در کیفیت و موفقیت آن داشتهاند. امیدوارم که «آئینه عمر» سهمی بسزا در حفظ و معرفی چهرههای ماندگار علم، فرهنگ و هنر ایران داشته باشد و مورد توجه مردم عزیز ایران قرار گیرد.