پس از انقلاب اسلامی، تلاشهای وافری صورت گرفت تا مدرسه ایرانی مبتنی بر نیازها و مسائل بومی و بنیاد اندیشگانی ایرانی- اسلامی بازسازی شود و تحول در کتب درسی، تمرکز بر تربیت معلم، استقرار امور تربیتی و توسعه مدارس تا دورترین نقاط کشور و سرمایهگذاری برای گسترش تربیت عمومی صورت پذیرد، اما با وجود تمام خدمات ارائه شده، ارزیابی مسئولان و متخصصان امر تعلیم و تربیت از عملکرد مدارس، حاکی از فاصله معنادار تا تحقق مدرسه آرمانی تراز انقلاب اسلامی بود. بنابراین برای رفع این مسئله، جمعی از متخصصان حوزه تعلیم و تربیت کشور، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را تدوین و در سال ۱۳۹۰ به تصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی رساندند. پس از تصویب این سند، تلاشهای بسیاری از سوی برنامهریزان و مدیران آموزش و پرورش، برای تحقق آن صورت پذیرفت، اما در ۱۳ سال گذشته، الگوی واحد سند تحول برای اجرا در سطح مدارس از سوی وزارت آموزش و پرورش ابلاغ نشد. بر این اساس در سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳، طراحی «الگوی مفهومی مدرسه تراز سند تحول بنیادین» در دستور کار پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش قرار گرفت و در خردادماه سال جاری طی بخشنامه شماره ۱۱۹/۱۴۰ تاریخ ۱۰/۳/۱۴۰۳ مشتمل بر پنج بعد «۱- مدیریت و راهبری تربیتی، ۲- برنامههای درسی و تربیتی، ۳- کنشگران اصلی مدرسه (مربیان، متربیان، والدین و جامعه محلی)، ۴- محیط فیزیکی و فرهنگی تربیت و ۵- نتایج مورد انتظار از مدرسه»، ۳۲ مؤلفه و ۵۸ شاخص از سوی وزیر وقت به ادارات کل آموزش و پرورش برای اجرا، ابلاغ شد. در سند تحول، مدرسه جلوهای است از مراتب حیات طیبه و جامعه سالم، کانون عرضه خدمات و فرصتهای تربیتی، زمینهساز درک و اصلاح موقعیت توسط متربیان و تکوین و تعالی پیوسته هویت آنان بر اساس نظام معیار اسلامی؛ که چشمانداز مدرسه تراز سند نیز، مبتنی بر این تعریف تدوین شدهاست.
در الگوی مذکور به موضوع مشارکت جدی مدارس با خانواده ها، دانشآموزان و جامعه محلی، بسیار تأکید شده و اینگونه عنوان شده که مدارس به عنوان کانون تعلیم و تربیت محله برای تدارک فرصتهای آموزشی و تربیتی نیازمند مشارکت جامعه محلی اعم از شوراهای شهر و روستا، شهرداریها و دهیاریها، بانکها، مساجد و دیگر نهادهای محلی است و نهادهای مذکور نیز مکلفند بخشی از منابع و فعالیتهای خود را در راستای انتظارات مدارس، سازماندهی نمایند. همچنین بهرهمندی هوشمندانه از فناوریهای نوین و توجه به برنامه درسی، تربیتی و مشاوره نیز در الگوی مذکور مورد تأکید قرار گرفتهاست. در این راستا مقرر است «چارچوب اجرایی و شیوهنامه الگوی مدرسه تراز سند» به زودی توسط وزارت آموزش و پرورش به تمامی مدارس کشور ارسال و «راهبران تحول» برای توانمندسازی ارکان مدرسه، تربیت شوند. به نظر میرسد استقرار این الگو میتواند یکبار برای همیشه، فرصت مناسبی برای حذف تنوع مدارس دولتی که یکی از مهمترین دغدغههای اولیای دانشآموزان در زمان ثبتنام فرزندشان است، ایجاد نماید تا شاید از این طریق، زمینه برقراری عدالت آموزشی و تربیتی و ارائه خدمات با کیفیت در تمامی مدارس دولتی محقق شود، بنابراین انتظار میرود دبیرخانه اجراییسازی سند تحول بنیادین در وزارتخانه با همکاری پژوهشگاه مطالعات و شورایعالی آموزش و پرورش، نسبت به این موضوع چاره اندیشی کند و در نهایت تمامی مدارس دولتی را مکلف به اجرای یک الگوی واحد مبتنی بر سند تحول بنیادین کنند.