جوان آنلاین: آنچه در ادامه از نظرتان میگذرد، بخشی از یادداشت محمود مقدسی در کانال تلگرامی خودش است. او نوشته است: همیشه برای من جالب است که آدمها وقتی مشغولیتها و اضطرابهای روزمره رهایشان میکند، دغدغه بعدیشان چیست؟ این دغدغه بعدی، خیلی چیزها در مورد آدم میگوید. بگذارید کمی دقیقتر بگویم. تقریباً همه ما بخش زیادی از زندگیمان را گرفتار مشغولیتیم؛ درس میخوانیم، کار میکنیم، از بچهها مراقبت میکنیم، با آدمها در ارتباطیم و خب، این مشغولیتها، اضطرابهای زیادی را هم به وجود میآورند و بخش زیادی از وقت ما صرف کاری کردن برای این اضطرابها میشود...، اما گاهی این بین خالی میشویم و فراغتی پیدا میکنیم، یعنی مشغولیت خاصی نداریم و اضطراب گلدرشتی هم درگیرمان نکرده است. آن دغدغهای که میگویم، منظورم اینجاست. برای من معمولاً این دغدغه بیش از همه، حیرتکردن است، یعنی خالی که میشوم، یک هو یادم میافتد که چقدر همهچیز عجیب است؛ تکتک چیزهای دنیا، بودن آدم، آگاهی انسان، مرگ، پیچیدگی چیزها و خلاصه تقریباً همه چیز. یکی هم ممکن است دغدغه بعدیاش، رفاه بیشتر باشد، یکی کاریکردن برای درد و رنج آدمها، یکی بازیکردن، یکی دغدغهای ندارد و میافتد در یک فضای خالی و گم میشود، یکی ممکن است مضطربتر شود و مشغولیتی برای خودش بتراشد، یکی ممکن است یاد رنجهایش بیفتد، یکی برود سراغ خاطراتش و مدام آنها را مرور کند، یکی هم ممکن است غرق خیال شود و دنیایی خواستنیتر برای خودش بسازد. هرچه هست، این دغدغه بعدی، انگار کلیدی است برای فهم عمیقتر دنیای یک آدم. برای شما چطور است؟ خالی که میشوید (هرقدر کوتاه)، ظرف درونتان از چه چیزی پر میشود؟