فریدون حسن
جوان آنلاین: المپیک را بزرگترین آوردگاه ورزش جهان مینامند؛ آوردگاهی که تمام کشورها سعی میکنند با تمام توان ورزشی خود در آن حاضر شوند؛ آوردگاهی که حتی مهمترین مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را هم تحت تأثیر خود قرار میدهد. المپیک میدانی است برای دیدهشدن و کشورهای قدرتمند جهان همواره سعی کردهاند آن را در قبضه خود بگیرند. بیهوده نیست که این کشورها در عرصه ورزش هزینه میکنند. قدرتهای جهان هر چقدر در عرصه سیاسی و جنگافروزی و تبعیض نژادی با ناجوانمردی و استعمار پیش میروند، اما با تمام وجود سعی میکنند در المپیک چهرهای زیبا و صلحدوست و مهربان از خود به نمایش بگذارند و در این میان تلاش میکنند در ورزشهایی که سرآمد آن هستند، میدان را از آن خود کنند. بیهوده نیست که تصمیمگیرندگان المپیک که در رأس آن همین کشورهای قدرتمند هستند، با اعمال سیاستهای مختلف سعی میکنند رشتههای ورزشی را که در آنها صاحب سبک هستند، به بازیهای المپیک اضافه کنند تا بتوانند بیشتر قدرتنمایی کنند. این امتیاز برای کشورهای میزبان المپیک هم وجود دارد که رشتههای بومی خود را به مسابقات اضافه کنند، مانند آنچه در المپیک ۲۰۲۰ توکیو رخ داد و ژاپنیها کاراته را برای اولین و آخرین بار المپیکی کردند. با تمامشدن المپیک ۲۰۲۴ پاریس برنامهریزی برای المپیک لسآنجلس آغاز شده و تعدادی از رشتههای ورزشی به فهرست ورزشهای المپیک اضافه شدهاند و تعدادی هم در صف انتظار هستند. از جمله رشتههای اضافهشده به المپیک میتوان از چوگان و اسکواش نام برد و از آنها که در صف انتظارند، باید به فوتسال، فوتبال ساحلی و ووشو اشاره کرد؛ ورزشهایی که کشورمان در مسابقات جهانی آنها حرفهای زیادی برای گفتن دارد و از قدرتهای جهانی آن به حساب میآید، اما باید توجه داشت که اضافهشدن این رشتهها به المپیک و موفقیتشان در بزرگترین آوردگاه ورزش جهان نیازمند نگاه المپیکی به آنهاست، یعنی اینکه از همین حالا باید به چوگان و اسکواش المپیکی نگاه کنیم و برای فوتسال و فوتبال ساحلی و ووشو هم برنامهریزی دقیقی داشته باشیم تا در صورت المپیکیشدن بتوانیم حرف برای گفتن داشته باشیم.
فراموش نکنیم میدان المپیک میدانی کاملاً متفاوت با رقابتهای جهانی و قارهای است و نمیتوان با دلخوشکردن به موفقیتهای گذشته و حتی جهانی و قارهای در المپیک نتیجه مطلوب و دلخواه را کسب کرد.
چوگان ایرانی در قلب امریکا
دنیا حیدری
المپیک لسآنجلس میتواند نقطه عطفی برای چوگان ایران باشد، به شرط آنکه در زمان باقیمانده تا آغاز بزرگترین رویداد ورزشی دنیا در امریکا که اتفاقاً زمان کمی هم نیست، آقایان برنامهای برای حضور در المپیک ۲۰۲۸ داشته باشند.
چوگان به عنوان یک ورزش ایرانی موفق به کسب جواز حضور در المپیک ۲۰۲۸ لسآنجلس شده که پیش از این در المپیک سنت لوئیس (۱۹۰۴)، لندن (۱۹۴۸ و ۱۹۰۸)، آمستردام (۱۹۲۸)، لس آنجلس (۱۹۳۲) نیز حضور داشته و حالا قرار است ششمین حضور خود را در بزرگترین رویداد ورزشی دنیا تجربه کند.
بیش از یکدهه قبل (پاییز ۱۳۹۲) بود که بازی چوگان در هشتمین اجلاس سالانه کمیته میراث ناملموس سازمان یونسکو بدون هیچ مخالفی حتی از سوی نمایندگان ایرانی حاضر در این اجلاس در فهرست میراث ناملموس یونسکو به نام کشور جمهوریآذربایجان ثبت جهانی شد! آن هم در شرایطی که مقام معظم رهبری چندین بار درباره احیای این ورزش به عنوان یک بازی سنتی و فرهنگی ایران تأکید کرده بودند و طبق گفتههای دهخدایی، دبیر وقت فدراسیون چوگان، این فدراسیون از سال ۱۳۸۷ نامهنگاری رسمی خود را در این باره آغاز کرده و در سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ هم هشدارهای جدی درباره اینکه چوگان یک بازی سنتی ایرانی است، داده بوده، اما عدمتوجه به توصیههای رهبری، درخواستهای مکرر و نامهنگاریهای فدراسیون چوگان، باعث میشود کشور جمهوریآذربایجان درصدد ثبت آن برآید، اما بعد از آنکه برای چندمین مرتبه رهبر معظم انقلاب اسلامی چوگان را بخشی از هویت ایران خوانده و بر لزوم حمایت و احیای این ورزش تأکید کردند، اقدامات لازم جهت ثبت این ورزش به نام ایران در یونسکو بار دیگر به جریان افتاد تا سرانجام بعد از گذشت چیزی حدود پنج سال، چوگان به نام ایران ثبت شد چراکه ریشه و زادگاه چوگان در ایران است و ایران جزو کشورهایی است که چوگان هنوز در آن رایج است، با وجود این، اما آیا مسئولان ورزش و چوگان ایران از فرصت ایجادشده جهت حضور چوگان در المپیک استفاده و چوگان ایران را برای کسب جواز حضور در این رقابتها احیا و مهیا میکنند یا درست مانند روزی که جمهوریآذربایجان چوگان را در قرهباغ به نام خودش زد، باید حسرت حضور چوگان ایران در لسآنجلس را بخوریم؟
اصغر ناظری، رئیس فدراسیون چوگان ایران تأکید دارد که اگر امروز ورزشی به اسم چوگان در ایران باقی مانده، همه به خاطر توجه رهبری است: «ایشان از همه ورزشها حمایت دارند، ولی در شش سخنرانی مختلف در خصوص این ورزش صحبت کرده و کلیدواژههای جالبی را به کار بردهاند. ایشان فرمودند چوگان جزو ملیت، هویت و فرهنگ ایران و در واقع مال ماست و همواره بر احیا، حمایت و ترویج این رشته بسیار تأکید کردهاند و صحبتهایشان همیشه پشتوانه ما بوده است.»
چوگان ایران همواره با اسبهای باشگاه چوگان البرز که متعلق به حمزه ایلخانیزاده، عضو هیئت رئیسه فدراسیون جهانی است، در مسابقات بینالمللی شرکت میکند، اما بنا به گفتههای رئیس فدراسیون، ایلخانیزاده تنها حامی چوگان ایران طی سالهای گذشته بوده و دیگر مسئولان هیچ سراغی از این رشته نگرفتهاند و شرکت توسعه هم که وظیفه کمک و حمایت از ورزشها را دارد، بیشترین خلل و مشکل را ایجاد کرده است! بدتر اینکه درست در شرایطی که چوگان ایران باید خود را مهیای شرکت در انتخابیهای المپیک و کسب جواز حضور در لسآنجلس کند، چیزی از چمن مجموعه شهدا به عنوان یکی از معدود زمینهای تمرینی چوگان باقی نمانده و بنا بر گفتهها، بیش از ۸۰ درصد این زمین را علف هرز تشکیل داده است و برخی اوقات اسبها یکی دو روز هم گرسنه میمانند!
در عین ناباوری، بر اساس گفتههای رئیس فدراسیون چوگان، از ۲۱ اسب چوگانی که قبلاً در جامجهانی برای ایران بازی کردند، تعدادی تلف شدند و اسبهایی هم که باقی ماندهاند، به خاطر ضعف و گرسنگی بسیار ضعیف شده اند و در خطر قرار دارند. با این حساب آیا میتوان امید داشت چوگان ایران بتواند یکی از مجوزهای حضور در المپیک ۲۰۲۸ را از آن خود کند؟
بیشک باتوجه به اینکه ۱۱۰ کشور فدراسیون چوگان دارند و یونسکو برای زنده نگهداشتن چوگان این اجازه را میدهد که همه این کشورها، چوگان را ثبت کنند، عدمحضور ایران در المپیک لسآنجلس اصلاً جالب توجه نخواهد بود، خصوصاً که نه فقط رهبری بارها و بارها به احیای این رشته توصیه و تأکید فرمودهاند که در دین اسلام نیز به نگهداری از اسب و آموزش سوارکاری توصیههای فراوان شده؛ توصیههایی که تا به امروز به درستی به کار گرفته نشده است، اما انتظار میرود المپیکیشدن چوگان بتواند باعث رونق دوباره این رشته در ایران شود، خصوصاً که رئیس کمیته بینالمللی المپیک هم بعد از راه یافتن چوگان به المپیک به ایرانیبودن این رشته اشاره کرده است.
اسکواش حسرتبهدل نماند
شمیم رضوان
۲۰ سال زمان برد تا اسکواش موفق به کسب جواز حضور در المپیک شد و قرار است در لسآنجلس برای نخستین بار حضور در بزرگترین رویداد ورزشی دنیا را تجربه کند، اما اتفاقات اخیر نگرانیهای زیادی را برای دوستداران، پیشکسوتان و حتی ورزشکاران اسم و رسمدار این رشته ایجاد کرده است! اتفاقات ناخوشایندی که باعث شد برخی ملیپوشان عنواندار اسکواش از حضور در آخرین انتخابی انصراف دهند؛ تصمیمی که نه برای پایان دادن به حضورشان در تیمملی که برای شنیده شدن خواستههای بحقشان از سوی ریاست فدراسیون بود، اما نتیجه عکس داد و در عین ناباوری درست بعد از رسیدن نامه ملیپوشان به دست فدراسیون، آقایان بحث جوانگرایی در این رشته را مطرح کردند و قید نفراتی را که همین چند روز قبل برای حضور در انتخابی دعوت کرده بودند، زدند! اتفاقی که نشان از شرایط بغرنج در اسکواش داشت و اختلافنظرهایی که میتواند به ضرر این رشته تبدیل شود، خصوصاً حالا که اسکواش بعد از ۲۰ سال فرصت حضور در المپیک را کسب کرده است و بیتردید باید از این فرصت به نحو احسن استفاده شود، اما آنچه این روزها مشاهده میشود بیشتر شبیه فرصتسوزی است تا استفاده بهینه و اصولی از آن!
اسکواش برای حضور در المپیک نیازمند شرکت در مسابقات مختلف از جمله مسابقات PSA است. هر ماه تقریباً ۲۰ مسابقه PSA در کشورهای مختلف برگزار میشود، اما ورزشکاران ایران عمدتاً با توجه به رنکینگهایی که دارند تنها در چهارپنج مسابقه میتوانند شرکت کنند، البته به شرط اینکه ویزای آنها از سوی دیگر کشورها صادر شود و فدراسیون نیز شرایط حضور آنها در این مسابقات را برای کسب امتیاز بیشتر و رنکینگ بهتر مهیا کند، اما فدراسیون اسکواش طی دو سال اخیر اقدام به اعزام ملیپوشان مطرح این رشته به مسابقات PSA نکرده و همین مسئله نه فقط باعث کاهش امتیاز و رنکینگ ملیپوشانی، چون ملکثابت و شاملی شده که صدای آنها را هم درآورده است! حال آنکه شاملی خود را به امتیاز زیر ۱۰۰ رسانده و ملک ثابت نیز تا ۱۶۰ پیش رفته بود، اما درست زمانی که اسکواش فرصت حضور در بزرگترین رویداد ورزشی دنیا را دارد، عزیزیپور به سادگی از کنار نامهای بزرگ این رشته عبور و مسئله جوانگرایی را مطرح میکند، حال آنکه در صورت جدیت فدراسیون در جوانگرایی نمیتوان امید داشت که بازیکنان جوان شانسی برای کسب سهمیه حضور در لسآنجلس داشته باشند چراکه هر بازیکنی باید ابتدا عضو انجمن PSA و اسکواشبازان حرفهای جهان شود و سپس برای رسیدن به امتیاز و حدنصاب لازم در مسابقات متعدد PSA (البته باتوجه به رتبه و امتیازی که دارد) شرکت کند، هر چند هنوز سازوکار حضور در انتخابی المپیک مشخص نشده، اما بدون شک همه اسکواشبازان امکان حضور در این رقابتها را ندارند، مثلاً از رنکینگ یک تا ۲۰۰ فرصت حضور در مسابقات منتهی به المپیک را دارند، حال آنکه اگر جوانان اسکواش ایران همین امروز هم در PSA ثبتنام کنند، باتوجه به رتبه و امتیاز پایینی که دارند (مثلاً هزار) زمان زیادی میبرد تا خود را به امتیاز و رنکینگی برسانند که بتوانند در انتخابیهای المپیک حضور داشته باشند.
از سوی دیگر حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که فدراسیون قصد اعزام جوانان به تمامی مسابقات را هم دارد، آنها باید اول بتوانند خود را به سطح بزرگسالان برسانند (برای یافتن توان مبارزه با حریفان جهانی) سپس به مسابقات PSA اعزام شوند. علاوه بر آن با توجه به رتبه پایینی که به عنوان آخرین اعضای این سازمان دارند، نمیتوانند در هر مسابقه PSA شرکت کنند و فقط مجاز به حضور در مسابقاتی هستند که با سطح آنها همخوانی داشته باشد. با این حساب چندان سخت نیست برای دانستن اینکه جوانگرایی امروز در اسکواش نمیتواند سودی برای این رشته داشته باشد و شرایط حضور آن را در انتخابی المپیک فراهم کند، چه رسد به حضور در لسآنجلس!
کسب جواز حضور در اسکواش فرصت خوبی برای اسکواش ایران است که بتواند تواناییهای خود را به رخ بکشد، به شرط آنکه آقایان تصمیمگیرنده در این رشته جای لجاجت، به فکر منافع اسکواش و ورزش ایران باشند و قدر فرصت مهیاشده را بدانند، در غیر این صورت انتظار میرود شخص وزیر ورزش برای حلوفصل این مشکل که دود آن به طور کامل در چشم اسکواش و ورزش ایران میرود، به ماجرا ورود و گره از این مشکل باز کند؛ گرهی که بدون شک امروز میتواند از سوی دنیامالی و با مشاورههای درست او با دست باز شود، اما در صورت پشت گوش انداختن، کار بازکردنش به دندان خواهد کشید و اسکواش ایران باید حسرت به دل حضور در المپیک ۲۰۲۸ بماند.
بچه سرراهی المپیکی میشود
حامد قهرمانی
سالهاست فوتسال ایران آقای آسیاست. سالهاست در مسابقات جهانی حرفهای زیادی برای گفتن دارد و حالا این فرصت پیش آمده است تا شاید بتواند در میدان بزرگی، چون المپیک هم قدرتنمایی کند.
فوتسال ایران با ۱۳ قهرمانی در آسیا دستنیافتنی است چراکه هنوز هم آسیاییها چندان فوتسالباز نشدهاند که بتوانند از پس ایران برآیند. در جام جهانی هم فوتسال ایران درخشان ظاهر شده، درست است که تنها یک عنوان چهارمی و یک مقام سومی را کسب کرده، اما حتی وقتی که در مراحل پایینتر از گردونه مسابقات کنار رفته هم تیمی شایسته بوده که سزاوار رسیدن به مراحل بالاتر بوده است.
فیفا درخواست حضور فوتسال در المپیک را ارائه کرده است و این یعنی فرصت بیشتر دیدهشدن فوتسال ایران و ستارههای آن. این درخواست هنوز پاسخی دریافت نکرده است، اما تصور حضور ستارههای فوتسال ایران در بزرگترین آوردگاه ورزش جهان و تلاش برای به دست آوردن ارزشمندترین مدال ورزشی جهان تصور زیبایی است، با این حساب باید آماده بود، یعنی اینکه فوتسال باید جدیتر گرفته شود. فراموش نکنیم که بیش از ۵۰ سال از غیبت فوتبال ایران در المپیک میگذرد؛ غیبتی که با توجه به نوع نگاه آقایان به تیم امید به نظر میرسد ادامه هم داشته باشد، اما حالا فوتسال میتواند به شرط المپیکیشدن به غیبت طولانیمدت پایان دهد، البته این را هم از یاد نبریم که فوتسال جایگاه خودش را دارد.
واقعیت این است که فدراسیون فوتبال هنوز هم به فوتسال نگاه یک بچه سرراهی را دارد و البته تمام موفقیتهای این بچه سرراهی را به نام خود ثبت میکند. این نگاه باید در صورت المپیکیشدن فوتسال عوض شود تا این رشته جذاب و ستارههای جهانیاش بتوانند در المپیک برای ورزش ایران افتخارآفرینی و جای خالی فوتبال را برای ایران پر کنند.
جای ووشو همچنان خالی است
شیوا نوروزی
پای مبارزه در میان باشد، بچههای ووشوی ایران حریف تمام دنیا هستند، این واقعیتی است که آنها با موفقیتهایشان در مسابقات جهانی و قارهای بارها ثابت کردهاند، اما در عین ناباوری ووشو در المپیک نیست. سالهاست فدراسیون جهانی این رشته درخواست المپیکیشدن آن را داده، اما هر بار مخالفت شده است، جالب اینکه حتی قدرت چینیها به عنوان یکی از کشورهای مطرح المپیک هم نتوانسته است کمیته بینالمللی المپیک را قانع کند ووشو المپیکی شود، بنابراین خیلیها منتظرند چین میزبان المپیک شود و به عنوان یکی از امتیازهای میزبانی ووشو را به جمع رشتههای المپیکی اضافه کند، البته در میان تمام این ناامیدیها حضور ووشو در المپیک ۲۰۲۶ جوانان بارقههای امید را به ورزشکاران این رشته تابانده است چراکه حالا کمیته بینالمللی المپیک رسماً اعلام کرده است بعداز المپیک ۲۰۲۶ جوانان شرایط المپیکیشدن این رشته را بررسی خواهد کرد. توماس باخ، رئیس کمیته بینالمللی المپیک در این خصوص میگوید: «ما خوشحالیم که ووشو را در برنامه رسمی داکار۲۰۲۶ قرار میدهیم. ارزش و اشتیاق زیادی در سنگال، کشور میزبان بازیهای المپیک جوانان برای این رشته ورزشی وجود دارد. ووشو پس از اولین حضور خود در المپیک داکار، مبنای محکمی برای ارزیابی خواهد داشت. باید منتظر بمانیم و سطح بهرسمیتشناختن و مشارکت بینالمللی و همچنین عملکرد کلی مسابقات را مشاهده کنیم. پس از این تحلیل، در موقعیتی قرار خواهیم گرفت که در مورد حضور ووشو در برنامه المپیک آینده تصمیمگیری کنیم.» به این ترتیب باید منتظر ماند و دید سرانجام ووشو المپیکی میشود یا نه، اما میتوان امیدوار بود با توجه به استقبال گسترده جوانان از این رشته پرتحرک و جذاب این اتفاق رخ دهد؛ اتفاقی که با توجه به درخشش ووشوکاران ایرانی در آسیا و جهان در سالهای اخیر، رخدادی بسیار خوب برای ووشوکاران ایران به حساب میآید.
فوتبال ساحلی مدال المپیک کم دارد
اشرف رامین
داستان فوتبال ساحلی ایران داستانی پرغصهتر از فوتسال است. وقتی سال ۲۰۰۶ برای اولین بار تیم ملی فوتبال ساحلی تشکیل شد، کمتر کسی توقع داشت این تیم مرزهای ترقی و پیشرفت را با سرعتی باورنکردنی طی کند و پا به پای مدعیان جهانی این رشته جلو برود و حتی آنها را پشت سر بگذارد، اما جای تأسف است که هر چه ستارههای این رشته درخشیدند، کمتر دیده شدند و آنها هم مانند فوتسال اسیر فوتبالزدگی مسئولان ورزش و حتی خود فدراسیون فوتبال شدند.
فوتسال ایران هشت بار در جام جهانی حاضر بوده، ۹ دوره جام بینقارهای را پشت سرگذاشته و در ۱۰ دوره رقابتهای قهرمانی آسیا هم شرکت کرده است که حاصل آن دو عنوان سومی جامجهانی، چهار عنوان قهرمانی جام بینقارهای و سه مقام قهرمانی آسیاست. با این تفاسیر باید عنوان کنیم که جای فوتبال ساحلی ایران در المپیک واقعاً خالی است، اما حالا درخواست فیفا باعث شده است امیدواری به اردوی فوتبال ساحلی هم بیاید، یعنی اینکه آنها هم فرصت حضور در المپیک را پیدا کردهاند؛ فرصتی که بروبچههای فوتبال ساحلی حتماً میتوانند به بهترین شکل ممکن از آن استفاده کنند. آنها پیش از این تواناییهای خود را ثابت کردهاند؛ ثابت کردهاند که اگر درست مورد توجه قرار گیرند، میتوانند در مسیر افتخارآفرینی گامهای بلندی بردارند، البته که آنها هم درست مانند فوتسال با مشکلات زیادی روبهرو هستند که مهمترین آنها دیدهنشدن و بیتوجهیهایی است که با وجود تمام موفقیتها و افتخارآفرینیها متوجه این رشته جذاب است.
فوتبال ساحلی با توجه به سیاستهای کمیته بینالمللی المپیک برای جذابترشدن المپیک از شانس بالایی برای المپیکیشدن برخوردار است، پس بهتر است همین حالا به این رشته توجه بیشتری شود تا بتواند در المپیک افتخارآفرین باشد.