جوان آنلاین: وقتی حرف از حاشیه در ورزش به میان میآید، ناخودآگاه همه متوجه فوتبال میشوند، البته بیراه هم نیست، به هر حال فوتبال با شرایط خاص خودش آنقدر حاشیه و مسئله دارد که نامش مترادف با حاشیه باشد، اما یک واقعیت مهم در این میان وجود دارد و آن اینکه درست وقتی تمام هوش و حواسمان به حواشی تمامنشدنی فوتبال است، در رشتههای دیگر اتفاقاتی رخ میدهد که نشان میدهد دستکمی از فوتبال ندارند که هیچ بلکه اگر پایش بیفتد از فوتبال و فوتبالیجماعت جلو هم میزنند. با دیدن چنین اتفاقاتی تنها میتوان یک نتیجه گرفت و آن اینکه حاشیه با ورزش ایران عجین است، البته نباید از یاد برد که این حواشی به طور قطع در جهان ورزش زیاد رخ میدهد، اما بروز آن در ورزش ایران که امروز در ابتدای مسیر توسعه است، باعث ضربهپذیری بیشتر ورزش کشور میشود. با پایان یافتن المپیک حالا حواشی رشتههای المپیکی و مدالآور ورزش ایران رنگ و بویی تازه به خود گرفته؛ حاشیههایی که کشتی، وزنهبرداری و حتی شمشیربازی را تحت تأثیر خود قرار داده است؛ رشتههایی که در المپیک ۲۰۲۴ پاریس وضعیتهای مختلفی را تجربه کردند، اما امروز در یک نقطه باهم مشترک هستند و آن حاشیههایی است که باید جدیشان گرفت تا ورزش کشور به درستی در مسیر رشد و توسعه حرکت کند و این حاشیهها مانع رسیدن به این هدف بزرگ نشوند.
ادامه جنگ منتقدان و فدراسیون بر سر هیچ
وزنهبرداری را از نو بسازید
شیوا نوروزی
تماشای ناکامی یک رشته مدالآور در بازیهای المپیک ناراحتکننده و دردآور است، به ویژه اگر سالها به مدالآوری ملیپوشان آن در این بازیها عادت کرده باشیم. وزنهبرداری ایران در پاریس همین شرایط را داشت و متأسفانه ثمره سوءمدیریتها و اختلافات شدید مدیریتی طی چند سال گذشته در المپیک ۲۰۲۴ عیان شد؛ ناکامی هر دو پولادمرد کشورمان در رقابت با حریفان و از دست رفتن مدال المپیک پس از ۱۶ سال. بدونشک این شکست یکشبه به بار نیامده و باید ریشه آن را در وضعیت حاکم بر خانواده وزنهبرداری ایران جستوجو کرد. با از دست دادن این فرصت بزرگ، وقت آن است که با دور نگه داشتن این رشته از حواشی، تفرقه و سهمخواهی، علل شکست در المپیک را بررسی و از فرصت دو و چهار ساله تا بازیهای آسیایی ناگویا و المپیک لسآنجلس برای بازسازی وزنهبرداری استفاده کنیم.
دودستگی در بین خانواده وزنهبرداری آنقدر عمیق و قدیمی شده است که دیگر هیچکس نمیتواند آن را تکذیب کند. اینکه عدهای گروههایی در واتسآپ و دیگر پیامرسانها تشکیل دهند یا از طریق صفحات خود در اینستاگرام علیه مدیریت فعلی فدراسیون موضعگیری و انتقاد کنند، قطعاً سودی به حال این رشته نخواهد داشت. از سوی دیگر فدراسیون نیز بلافاصله پس از بازیهای المپیک کنفرانس خبری تشکیل و جواب همه منتقدانش را با جملاتی تند داد. قطعاً این واکنش سجاد انوشیروانی و اطرافیانش نیز نه تنها کمکی به وزنهبرداری نخواهد کرد بلکه آتش اختلافات و تفرقه شعلهورتر از قبل خواهد شد. این اختلافات سالهاست پابرجاست و در زمان مدیریت علی مرادی نیز جریان داشت. متأسفانه در هیچ دورهای تلاشی برای ایجاد همدلی، وفاق و عبور از اختلافات نشد و طرفین صرفاً در گفتگو با رسانهها و با مطرحکردن اتهامات مختلف سعی در محق جلوهدادن خود داشته و دارند.
۲۰ مدال وزنهبرداری طی ۱۵ دوره حضور در بازیهای المپیک، عملکردی است که باعث شده طی چند دوره اخیر مردم و جامعه ورزش حساب ویژهای روی مدالهای پولادمردان باز کنند، در حالی که در پاریس نیز منتظر تکرار این افتخارآفرینیها بودیم، اما نه مصطفی جوادی و نه علی داودی هیچ کدام پای سکو نرسیدند و حسرت مدال سیودومین دوره بازیها به دلشان ماند، این در حالی است که تیمملی وزنهبرداری در المپیک ریو دو مدال طلا (با پنج نماینده) و در المپیک توکیو یک مدال نقره (با دو نماینده) برای کاروان ورزش به ارمغان آوردند، ولی در پاریس داودی با داشتن نقره المپیک توکیو، چهارم شد! تکرار خاطره تلخ المپیک پکن (ناکامی هر سه نماینده در کسب مدال) یک بار دیگر وضعیت بغرنج وزنهبرداری کشورمان را نشان داد و زنگ خطر را بلندتر از قبل به صدا درآورد.
اصلیترین بخش صحبتهای رئیس فدراسیون و سرمربی تیمملی در کنفرانس خبری پس از بازیهای المپیک، تحویل گرفتن یک ویرانه از مدیریت قبلی فدراسیون، فاصله زیاد با قدرتهای دنیا و زمانبر بودن بازگشت به دوران اوج بود. انوشیروانی به عنوان نفر اول فدراسیون بارها تأکید کرده یک ویرانه را از مرادی تحویل گرفته و تأکید دارد ۹۰ درصد منتقدان دروغ میگویند! نصیرشلال نیز مدعی است برای بازگشت به رکوردهای جهانی حداقل هشت سال زمان نیاز است.
درست است ایرادات زیادی به عملکرد هفت ساله مرادی رئیس قبلی فدراسیون وارد است، اما فراموش نکنیم که در همان سالها مدالهای خوشرنگی نیز به ارمغان آمده است. از طرفی سه سال از رفتن مرد پرحاشیه گذشته و اهالی وزنهبرداری همچنان منتظر شکوفایی و پیشرفت این رشته هستند. انوشیروانی خود از قدیمیها و مدالآوران وزنهبرداری است و به خوبی میداند جدال لفظی با فلان منتقد و مصاحبه تند و تیز علیه رئیس قبلی، نمیتواند کشتی به گِل نشسته وزنهبرداری را نجات دهد. تکرار مکرر واژه «ویرانه» از سوی آقای رئیس، اعتبار این رشته را بیشتر زیر سؤال میبرد و بهتر است از این پس روی تحولات و پیشرفتها تمرکز کند. پشتوانهسازی و کشف استعدادهای جدید یکی از حلقههای گمشده ورزش ما بوده و است و اتفاقاً وزنهبرداری نیز طعم بیتوجهی به این مقوله را چشیده است، ضمن اینکه بسیاری از منتقدان پروپاقرص انوشیروانی از قدیمیها هستند و حق و آب و گل دارند. امیدواریم مدیریت فعلی و بیشتر از همه اطرافیان رئیس، شرایطی را برای صحبت رودررو با منتقدان فراهم کند تا نقدهای منصفانه و دلسوزانه به گوش سجاد انوشیروانی، سرمربی و سایرین برسد چراکه ادامه این جنگ و جدلها به سود وزنهبرداری نیست و شیب سقوط این رشته را تندتر میکند.
حاشیههایی که مدال المپیک را از شمشیربازی گرفت
موانعی که شمشیر ایران را کُند کرد
دنیا حیدری
رفته بودند برای یک افتخارآفرینی جانانه. المپیک یک مدال به شمشیربازی ایران بدهکار بود چراکه پای ایران از سال ۱۹۰۰ با اعزام تنها یک ورزشکار آن هم در شمشیربازی بود که به المپیک باز شد؛ المپیکی که اتفاقاً میزبانی آن را پاریس به عهده داشت و تنها نماینده ایران تا مرحله یکچهارم آن هم رفت، اما از رسیدن به نیمهنهایی باز ماند. این بار، اما شمشیربازان ایران نمیخواستند با دست خالی پاریس را ترک کنند و هدفشان این بود که بعد از گذشت ۱۲۴ سال از اولین حضور شمشیربازی ایران در المپیک، پایشان به سکو برسد؛ اتفاقی که، اما باوجود تمام تلاشهای انجامشده و در عین شایستگی ایران باز هم رخ نداد تا تیم شمشیربازی ایران (علی پاکدامن، محمد رهبری، محمد فتوحی، فرزاد باهر) با ایستادن بر سکوی چهارم، باز هم در حسرت مدال المپیک بماند.
شمشیربازی ایران در المپیک ۲۰۱۶ ریو شانس کسب برنز انفرادی را از طرف مجتبی عابدینی داشت، اما در نهایت این ورزشکار با ایستادن در جایگاه چهارم به کار خود خاتمه داده بود. در توکیو نیز این شانس در بخش تیمی وجود داشت، اما در نهایت ایران با قبول شکست ۴۴ بر ۴۵ مقابل ایتالیا به کار خود پایان داد. در پاریس، اما اوضاع میتوانست متفاوت باشد اگر عملکرد فرزاد باهر اندکی بهتر بود و حاشیهها و ناداوریها بیش از حریفان شمشیربازان ایران را به چالش نمیکشیدند. هرچند علیرضا پورسلمان، رئیس فدراسیون شمشیربازی ایران با بیان اینکه مردم خوب قضاوت میکنند، تأکید دارد که عملکرد شمشیربازی در المپیک خوب بود، اما پیمان فخری که در اندک زمان باقیمانده تا المپیک پاریس هدایت تیم ایران را به عهده گرفت، بر این باور است که تیم ایران میتوانست در پاریس موفق باشد، اما زحمات ۱۴ ساله شمشیربازان ایران به دلیل نداشتن برنامهریزی بود که به بار ننشست: «تیم سابر شش ماه مربی نداشت و کریستین بائو فقط به اسم مربی بود چراکه در مسابقات مقابل تیم قرار میگرفت نه در کنار آن، به همین دلیل ملیپوشان با فشار به فدراسیون پیگیر بازگشت من به تیمملی بودند، وقتی شرایط را دیدم تصمیم گرفتم آنها را در المپیک تنها نگذارم، اما تیمی که تحویل گرفتم، وضعیت آمادهسازی خوبی نداشت و به فدراسیون تأکید کردم زمان طلایی بدنسازی را با حضور در اردوی فرانسه از دست میدهیم، خصوصاً که مسابقات قهرمانی آسیا را هم در پیش داشتیم.».
اما از ناداوریها و حاشیههای رخداده در پاریس هم نمیتوان به سادگی گذشت؛ حاشیههایی، چون حضور مسعود فتوحی با آیدیکارت برادرش در دهکده بازیها تا حضور رئیس فدراسیون در کنار زمین که صدای سرمربی را هم درآورده بود: «به پیشنهاد پورسلمان قرار بود مسعود فتوحی کارهایی مانند هماهنگی برای برگزاری اردو یا کارهای مربوط به پاسپورت ورزشکاران را انجام دهد، اما بعد او را در جایگاه کچ تیم دیدم و سپس بحث حضور او در المپیک مطرح و باعث شد مشکلاتی برای قربانی پیش بیاید. در واقع اسم بائو تنها به دلیل اینکه دوستان رئیس فدراسیون بتوانند به المپیک بروند، مطرح شده بود که کمیته ملی المپیک متوجه ماجرا شد و فهمید او از لحاظ فنی نمیتواند تیم را تمرین دهد، اما هیچ یک از این اتفاقات مانع حضور فتوحی در پاریس نشد و او با آیدی برادرش به دهکده آمد که ۴۸ ساعت درگیر جمع و جور کردن این ماجرا بودیم و اگر کمیته برگزاری بازیها متوجه این اتفاق میشد، معلوم نبود چه اتفاقی برای کاروان ایران رخ میداد. با وجود تمام اتفاقات، اما رئیس فدراسیون بدون اینکه سررشتهای از اسلحه سابر داشته باشد، در روز مسابقه در کنار پیست قرار گرفت تا از کمک قربانی، مربی تیم محروم شویم، البته از اینکه در پاریس دو بازیکن شرایط آمادگی خوبی نداشتند، نمیتوان به سادگی عبور کرد، اما متأسفانه در پاریس سلاخی شدیم و به همین دلیل نتوانستیم به هدفی که داشتیم، برسیم و با ایستادن در جایگاه چهارم به کار خود خاتمه دادیم. در توکیو اگر تنها ضربه آخر را به ما ندادند، در پاریس از ابتدا هر آنچه از دستشان برمیآمد، انجام دادند و دست آخر هم پنج ضربه حین بازی را به ما ندادند. در واقع در خارج از کشور وقتی متوجه میشوند ما سرمایههای داخلی خود را تخریب کرده و مانع اعزام بینالمللی آنها میشویم و لایسنس آنان را تأیید نمیکنیم، به خودشان اجازه میدهند چنین اتفاقاتی را در داوری برای ما رقم بزنند.»
بدون تردید تیمملی زمان زیادی را با انتخاب بائو از دست داد، هر چند فخری هم نمیتوانست از خیلی قبلتر هدایت تیم را به عهده بگیرد، اما آنچه مسلم است اینکه عدمبرنامهریزی و انتخابهای نادرست بود که اجازه نداد شمشیربازی ایران در پاریس پایش به سکو برسد.
گراییها باختند و ملیپوش شدند
باد حاشیه بر بادبان کشتی
فریدون حسن
رقابتهای انتخابی تیمهای ملی کشتی آزاد و فرنگی در وزنهای غیرالمپیکی برای شرکت در مسابقات جهانی آلبانی اولین حاشیه ورزش اول ایران بعد از المپیک ۲۰۲۴ پاریس بود، هر چند کشتی با مدیریت علیرضا دبیر طی سالهای گذشته کمترین حاشیهها را داشته و تقریباً نمیتوان کشتیگیری را پیدا کرد که در خصوص مدیریت دبیر و ریاست او در کشتی نگاه منفی داشته باشد، اما اتفاقاتی که در مسابقات انتخابی به خصوص در کشتی فرنگی رخ داد و در نهایت باعث شد برادران گرایی به ترکیب نهایی تیم ملی اعزامی به آلبانی راه پیدا کنند، باعث بروز حاشیههایی شد که به نظر میرسد فدراسیون کشتی برای حفظ آرامش ورزش اول ایران باید با دقت بیشتری به آنها توجه کند.
در اینکه برادران گرایی طی یکیدو سال گذشته با فاصله گرفتن از شرایط آرمانی و آمادگی کامل بیشتر حاشیهساز بودهاند تا کشتیگیر هیچ شکی نیست. محمدرضا گرایی بعد از کسب طلای المپیک توکیو با افت فاحشی روبهرو شد؛ افتی که هنوز کسی به درستی نمیداند چرا صورت گرفته است و چگونه قهرمان جهان از آن کشتیگیر با تکنیک و فنبلد به فرنگیکاری کمآزار تبدیل شد. برادر بزرگتر هم که وقتی دستش به مدال نرسید با یک حاشیهسازی عجیب و غریب برای خودش یک سال محرومیت خرید!
حتماً یادتان هست که محمدعلی گرایی در رقابتهای جهانی صربستان با پرتاب بطری آب به داخل تشک کشتی میان محمدرضا گرایی و کشتیگیر ژاپنی، کاری کرد تا اتحادیه جهانی کشتی اقدام به صدور رأی در کمیته انضباطی و اخلاقی کند و او را به مدت یک سال از حضور در میادین کشتی محروم و مبلغ هزار فرانک سوئیس جریمه کند.
حالا بعد از گذشت یک سال برادران گرایی که یکی به خاطر محرومیت و دیگری به دلیل عدمآمادگی و موفقیت در مسابقات انتخابی، حضور در المپیک ۲۰۲۴ پاریس را از دست دادند، در مسابقات انتخابی شرکت کردند. تا اینجای کار هیچ اشکالی وجود ندارد، اما حاشیهها زمانی آغاز شد که هر دو برادر به رغم شکست مقابل حریفان خود به تیم ملی راه پیدا کردند و دو کشتیگیری که آنها را شکست داده بودند، راهی تیم امید شدند!
محمدعلی گرایی بعد از سپریشدن دوران محرومیت مقابل محمدرضا مختاری قرار گرفت و شکست خورد و با توجه به اینکه مختاری دومین حریف خود را هم شکست داد، اعلام شد که او صاحب دوبنده تیم ملی کشتی فرنگی در وزن ۸۲ کیلوگرم شده است، اما در عین ناباوری این رأی عوض شد و کار دو کشتیگیر به بازی دوم کشیده شد تا این گرایی باشد که مسافر آلبانی و مختاری راهی تیم امید شود.
اما اتفاق جالبتر در وزن ۷۲ کیلوگرم افتاد، جایی که دانیال سهرابی هم محمدرضا رستمی را برد و محمدرضا گرایی را شکست داد. باز هم اعلام شد سهرابی با توجه به دو پیروزی کسبشده صاحب دوبنده تیم ملی شده ولی در عین ناباوری اتفاق وزن ۸۲ کیلوگرم تکرار شد و محمدرضا گرایی بعد از اعتراض و برگرداندن یک امتیاز که باعث شد نتیجه کشتی ۷ بر ۷ مساوی شود، مسافر آلبانی شد. جالبتر اینکه در همین حالت مساوی هم باز سهرابی برنده بود، چون با اجرای فن سنجابپرنده در لحظات آخر کار را به تساوی کشانده بود، اما بازهم گرایی برنده اعلام شد. به این ترتیب سهرابی هم مثل مختاری به ترکیب تیم امید اضافه شد.
حاشیههای زیادی در این خصوص ایجاد شد و اعتراضهایی هم شکل گرفت ولی هیچ کدام ثمری نداشت تا برادران گرایی با خیال راحت به ترکیب اصلی تیم ملی راه پیدا کنند. بروز چنین اتفاقی در رشتهای که با مدیریت علیرضا دبیر و زحمات کادر فنی دو تیم آزاد و فرنگی سالهای آرامی را پشت سر گذاشته است، میتواند شروع یک نابهنجاری باشد. در اینکه نظر نهایی در پایان مسابقات انتخابی با کادر فنی تیمهاست شکی نیست، اما اینکه برادران گرایی بعد از شکست به تیم ملی راه پیدا کنند، سؤالی است که حتماً مسئولان کشتی باید به آن پاسخ دهند.