جوان آنلاین: خیلی از ما ممکن است کتابخانهای بزرگ از کتابهایی داشته باشیم که به امید یک روز خوانده شدن خریداری شدهاند؛ با این حال باز کتاب میبینیم دست و پایمان شل میشود و شروع به خرید میکنیم. برخیها هم به کتابباز بودن معروف هستند و سعی میکنند روی موضوعات مختلف یا خاصی تمرکز کنند و معمولاً اینطور کتاب میخوانند در مطلب پیشرو که خلاصهای از گزارش پایگاه «تبیان» است به این جنون پرداخته شده و روایتهایی از افراد مبتلا به جنون کتاب آمده است:
کتاب هم جنون دارد!
Bibliomania (بیبلیومانیا) به معنای واقعی کلمه، جنون کتاب است. افراد مبتلا به این اختلال، وسواس جمع آوری و نگهداری از کتاب را دارند، حتی اگر علاقهمند به خواندن آنها نباشند. این اختلال هنگامی که با زندگی روزمره فرد در تداخل باشد؛ جنبه بیماری روانی پیدا میکند. جنون کتاب ویژگیهای خاصی دارد: آنها عادت به دست آوردن تعداد زیادی کتاب دارند، این کتابها مربوط به موضوعات مورد علاقه فرد نیست یعنی برای او اینکه فقط کتاب باشد کافی است؛ ممکن است به یک نسخه بسنده نکند و از یک کتاب چند نسخه داشته باشد، کتابها به طور مناسب طبقهبندی نشدهاند، اما در هر فضای ممکن، از جمله فضاهای اداری یا وسایل نقلیه ذخیره میشوند
شروع جنون کتاب از تروماهای کودکی
اختلال جنون کتاب ممکن است ریشه در زندگی گذشته یا دوران کودکی بیمار داشته باشد. این احتمال وجود دارد که بیمار در کودکی ترس از دست دادن کتابهایش را داشته است. یا افراد دارای جنون کتاب اغلب در سنین جوانی به جمعآوری کتاب معتاد میشوند تا راهی برای کنار آمدن با یک سختی دشوار باشند. برخی روانپزشکان توضیح میدهند که جنون کتاب ممکن است یک مکانیسم دفاعی برای مقابله با یک تروما جدی یا سوءاستفاده مکرر باشد بهویژه چنین ضربهای باعث میشود که مبتلایان نسبت به مسائل اساسی به شدت شک کنند. آنها درد خود را با انباشتن کتابها در اطرافشان پنهان میکنند؛ زیرا نمیخواهند گذشته آسیبزایشان فاش شود. اعتیاد یک روش بسیار رایج برای مقابله با درد است. وقتی این وسواس در دوران کودکی و بزرگسالی کنترل نشود؛ شروع به تبدیل شدن به یک مشکل بزرگتر میکند
درمان جنون کتاب
بیماران با اختلال جنون کتاب شاید متوجه شوند که از یک بیماری روحی رنج میبرند. این افراد معمولاً خودشان از پس درمان برنمیآیند و حتماً باید از درمانگر در این روند کمک بگیرند. درمانگر از رفتار درمانی شناختی برای درمان بیبلیومانیا یا جنون کتاب استفاده میکند. در ادامه روایتهایی را میخوانیم از چند فرد معروفی که به جنون کتاب مبتلا شدهاند:
راهزن بدنام کتاب
استفان بلومبرگ به عنوان «راهزن کتاب»، مردی که بیش از ۲۳ هزارو ۶۰۰ کتاب جمع آوری کرد. کتابهایی که از ۳۲۷ کتابخانه و موزه در ۴۵ ایالت، دو استان در کانادا و ناحیه کلمبیا بودند. بلومبرگ عشایری ناآرام بود که مدام در حرکت بود، اما هرگز کتابهایش را نفروخت. او فقط به جمع آوری بیشتر کتاب ادامه میداد. یکی از دوستان او برای ۵۶ هزار دلار جایزه او را تحویل دادگستری داد، fbi مجبور شد از یک تراکتور تریلر ۱۲ متری (۴۰ فوتی) استفاده کند تا گنجینه ادبیات بلومبرگ (همه ۱۹ تن آن) را به فهرست موجودی برساند. مجموع این کتابها ۳/۵ میلیون دلار ارزش داشت. در طول محاکمه، روانپزشک قانونی به دادگاه توضیح داد که بلومبرگ از اختلال جنون کتاب رنج میبرد که شامل توهمات اسکیزوفرنی است و مطمئناً، پس از ۵/۴ سال پشت میلههای زندان، بلومبرگ آزاد شد و بلافاصله به رشد مجموعه کتابهای حماسی خود یک بار دیگر ادامه داد.
امپراتوری کتاب
آشوربانیپال خود را «پادشاه جهان» مینامید و امپراتوری او جزء بزرگترین امپراتوری جهان بود. او در اوقات فراغت خود یک کتابدار و اولین کسی بود که به جنون کتاب شناخته شده بود. او اولین کتابخانه فهرستنویسی سیستماتیک در جهان را ایجاد کرد. آشوربانیپال میخواست هر کتابی (به جای لوح گلی) که پیدا میکرد به مجموعه عظیم کتابخانهاش اضافه شود. چنان وسواس داشت که کتابها غنائم مورد علاقه او در جنگ بودند. او توانست صدها هزار لوح را جمع آوری و از آنها محافظت کند. حتی برای برافروختن ترس در دل دزدان احتمالی کتاب، لعنهای کتاب مینوشت.