جوان آنلاین: حامد عسگری در کانال تلگرامی خود نوشت: آقای رئیسجمهور آینده! سلام. هفته آینده این ساعتها شما انتخاب شدهاید، دارید تقسیم پست میکنید. بخشی از ما برای چهار سال آینده شما را انتخاب کردهاند که برای فرهنگ، اقتصاد، محیط زیست و مسکن و زیرساختها و بچههای همه ما هشتادوچندمیلیون نفر تصمیم بگیرید. هفته آینده این موقع خیلی از دوروبری هایتان کتوشلوارهای جدیدشان را میروند پیش خیاط برای بار آخر پرو میکنند، برچسبهای شیشهدودیشان را ۸۰ درصد میکنند، برای دفترشان قاب عکس خفن از حاجقاسم سفارش میدهند و توی بیوی اکانتهایشان چیزهای قشنگقشنگ مینویسند. دمشان هم گرم.
آقای رئیسجمهور نه که ناامید باشم، نه که غر بزنم، ولی فرض را میگیریم هشتسال رئیسجمهور شوید، پایان هشت سال آینده من ۵۰ ساله شدهام. دخترم ۲۳ساله و پسرم ۱۸ ساله، البته که خدایی دارند و خدایشان صدالبته رزاق است ولی بارها از ترس آیندهشان از خواب پریدهام و عرق سرد بر پیشانیام نشسته. من از مال دنیا چیزی برایشان نگذاشتهام جز چند تا کتاب و یک هارد متن نوشته و فیلمنامه نیمهکاره و داستانهای نطفه نبسته.
راستش آقای رئیسجمهور ۵۰ سالگی سنی است که برای بعضی کارها زود است و برای بعضی کارها دیر، دیگر نه ماشین حال میدهد، نه خانه و نه ویلا و نه سفر... شاید باورتان نشود ولی کوبیده و لوبیاپلو و قرمهسبزی و املت ۴۲سالگی هم طعمشان طعم ۳۰سالگیام نیست. پرزهای چشاییام هم انگار ۴۲ساله شدهاند و پیر... دنیایم بدمزه، نه بیمزه شده... از این به بعدش مهم نیست... مهم همین ۳۰ تا ۴۰ سالگی بود که آنقدری که دویدیم نرسیدیم، پرتوقع هم نبودیم، سربیقسطی میخواستیم و زندگی معمولیای که بشود چیزکی برای بچهها کنار گذاشت و چیزکی خرج سفر کرد و چیزکی را خوش گذراند... البته که همین شرایط الانم هم آرزوی میلیونها نفر است و ناشکر نیستم و همین نعمات خدا از سرم هم زیاد است.
آقای رئیسجمهور دم گوشی بگویم من هفتهای نیست که برای ایران گریه نکنم و روزی نیست برای این خاک بعد نمازم دعا نکنم... ولی خدا در کتاب محمدش گفته تغییر تقدیر هر قوم به دست خودش است و چارهای ندارد... بخشی از ما تغییر تقدیر این خاک را به شما سپرد... خیر است... میدانید آقای رئیسجمهور، با ما حرف بزنید، ما را محرم خود بدانید، ما را سر لج نیندازید، ما ملت منصفی هستیم، از مادرهایمان یاد گرفتهایم وقتی پدر پول نداشته باشد، ما بچهها دلمان قاقالیلی نخواهد، سیر باشیم، کفش فوتبالی و توپ چهلتکه و عروسک نخواهیم.
آقای رئیسجمهور دوچرخهای که قرار بود بعد از ۲۰شدن امتحانات نهایی خرداد کلاس پنجم جایزه بگیری را باید نهایتاً تا شهریور صاحب شوی و با لاستیکهای سنگبادش آسفالت جر بدهی... بگذرد لطفی ندارد، میشود تکه آهنی که وسیله خرید نان است، جناب پرزیدنت از ما گذشت ولی به فکر بچههایمان باشید... بچهها همیشه گناه دارند.