جوان آنلاین: اجرای قوانین جدید در فوتبال نیازمند بررسیهای کارشناسی و درنظرگرفتن همه جوانب کار است. زیر و بم مقررات باید ارزیابی شود و تأثیرات و عواقب آن را نیز باید مدنظر قرار داد. باید دید قانون مدنظر از سوی باشگاهها پذیرفته میشود یا نه و اینکه قابل دورزدن است یا نه. متأسفانه در فوتبال ما همه استاد دورزدن قانون هستند! بعد از آنکه قانون سقف قراردادها را اعمال کرد، گفتم اجرای آن فقط باعث افزایش تخلف، دورزدن قانون و گرفتن زیرمیزی میشود. همین اتفاق هم افتاد و پیشبینی درست از آب درآمد. همان زمان به جای دستمزدها، خانه، ماشین، زمین و چیزهای دیگر میدادند و اینگونه تعیین سقف قرارداد به جایی نرسید. فصل پیش هم داستان سقف بودجه را مطرح کردند و دوباره گفتم بعید است اجرای این قانون تداوم داشته باشد. یک باشگاه وضعیت مالی خوبی دارد و با دستودلبازی خرج میکند، اما یک باشگاه دیگر بودجه ندارد و مخارجش را کاهش میدهد. برای آنکه نشان دهند در اجرای قوانین مصمم هستند چهار امتیاز از سپاهان کم کردند و باعث بهم ریختگی این تیم شدند و بعد هم شش بازیکن را محروم کردند. در آخر هم امتیازات کسر شده را به سپاهان برگرداندند. همین مسئله باعث شد، هواداران سپاهان، فدراسیون را عامل ناکامی این تیم در کسب جام بدانند. هرچند که من این ادعا را خیلی قبول ندارم، اما حرکت اول فدراسیون در نتایج ضعیف سپاهان بیتأثیر هم نبوده است. اگر قانونی با چکشکاری و بررسی کارشناسی اجرایی شود، قطعاً مشکلساز نخواهد شد. باید ببینیم در فوتبال روز دنیا چهکار میکنند. ببینید کشورهای پیشرفته در عرصه فوتبال چنین قانونی دارند و چه محدودیتهایی برای باشگاهها گذاشتهاند. در صورتی که این موارد در نظر گرفته شود، تازه میرسیم به مرحله اجرا، چراکه اجراییکردن یک قانون مهمتر از تصویب آن است. در اجرای قانون هیچ شخص یا گروهی نباید حق اعمالنظر داشته باشد و تفاوت، تبعیض بین باشگاهها، افراد و مدیران قائل نشوند، در حالی که تجربه ثابت کرده در فوتبال ایران هیچکدام از این موارد رعایت نمیشود و در موارد مختلف برخورد فدراسیون هم متفاوت بوده است! صدور احکام متفاوت و متناقض برای افراد و باشگاههای متفاوت این ادعا را ثابت میکند. برای اجرای چنین قوانینی باید از باشگاهها ضمانت گرفته شود و فدراسیون قدرت کنترل فوتبال را داشته باشد. این هم کار بسیار سختی است. راههای دور زدن آنقدر زیاد است که فدراسیون به سختی میتواند شرایط را کنترل کند. اوایل انقلاب حضور بازیکنان بالای ۲۷ سال را ممنوع کردند و حالا هم حرف از اعمال محدودیت برای بازیکنان بالای ۳۰ سال میزنند، در حالی که در فوتبال حرفهای بازیکنان ۳۸ –۴۰ ساله نیز مشغول بازی هستند. معتقدم تصویب چنین قوانینی حرفهای نیست و فقط میتوان با اعمال زور آن را به اجرا درآورد، وگرنه هماهنگی با واقعیتهای روز فوتبال جهان ندارد. در صورتی که از قوانین حرفهای دنیا الگوبرداری کنیم قطعاً باشگاهها نیز راحتتر آن را میپذیرند؛ و الا اعلام قوانین جدید خندهدار به نظر میرسد. تصمیمات فوتبال ما بعضاً خلقالساعه و بدون بررسی گرفته میشوند. یک زمانی هم ورود دروازهبان خارجی را ممنوع کردند و اینگونه قوانین خودسرانه مدام در حال تغییر و دگرگونی هستند. از آنجا که مدیرانمان اهل مشورت، کمکگرفتن از کارشناسان و استفاده از تجارب کشورهای صاحب سبک نیستند، اجرای قوانین تداوم ندارد. یکسال اجرا میشوند و سال بعد ملغی. بدون شک قوانین مندرآوردی برای عدهای سودآور هستند و هرکاری هم کنیم دلالان باز هم با برنامهریزی به سودشان میرسند. هر قانونی که گذاشتند و اعمال کردند، عدهای فوراً آن را دور زدند و راه فرارش را پیدا کردند. اجرای قوانین بسیار سخت است، چراکه فدراسیون فوتبال قدرت کنترل بودجه باشگاهها و میزان هزینهکرد آنها را ندارند. در نتیجه به سختی میتوان محدودیت اجرا کرد. باشگاهها قراردادهایشان را با ارقامی که میخواهند، امضا میکنند، در حالی که فدراسیون محدودیت میگذارد. آن وقت باشگاهها از راههای دیگر مابهالتفاوت دستمزدها را به افراد پرداخت میکنند. از آنجا که دست افراد برای قانونگریزی و دورزدن بسیار باز است، پیگیری این تخلفات برای فدراسیون مشکل خواهد بود. در نتیجه هر قانونی که در فوتبال ایران گذاشته شود، همه میدانند باز هم راهی برای دور زدن و عبور از آن وجود دارد، در حالی که میتوان قوانین را پیش از اجرا حسابی بررسی و چکشکاری کرد تا دیگر جای هیچ بحث و بهانهایی باقی نماند. جامعه نیز راحت آن را میپذیرد و اجرای آن نیز از نظر همه منطقی است. در نتیجه کار به خوبی به مرحله اجرا درخواهد آمد. منتها نه خبری از کارشناسی میشود و نه الگو گرفتن از قوانین فوتبال حرفهای.