رخ دادن یک حاشیه یا اتفاق در یک نهاد، اصولاً نباید دیگر بخشهای آن را تحت تأثیر قرار دهد یا موجب توقف و روی زمین ماندن کارها و برنامهها شود. درست است که فوتبال ایران اسیر پرونده سیاه فساد شده، اما امورات این رشته نباید متوقف شود. بااینحال اظهارنظرها و بلندپروازیهای برخی مدیران فدراسیون، آن هم در برهه حساس کنونی، بیشباهت به فیلمهای تخیلی نیست.
ریاست کمیته توسعه و پیشرفت فدراسیون فوتبال برعهده مجید جلالی است، همان کسی که سابقه سالها سرمربیگری در لیگبرتر را دارد و به خوبی میداند عوامل بیرونی و غیرفوتبالی تا چه اندازه روی عملکرد تیمها و نتایجشان تأثیر میگذارد. جلالی از چشمانداز بلندمدت فوتبال ایران گفته است: «برنامه ۱۴۱۴، برنامهای وسیع در تمام حوزههای مرتبط با توسعه و پیشرفت است و قطعاً میتواند کمک شایانی به برنامهریزی ارکان فوتبالی کند و اتفاقات مثبتی را هم به همراه خواهد داشت.»
عمیقاً دوست داریم ما هم مثل مجید جلالی نسبت به آینده فوتبال کشورمان خوشبین باشیم و افقهای دوردست را مدنظر قرار دهیم، ولی شرایط به قدری پیچیده و خراب است که حتی دستاندرکاران این روزهای فوتبال نیز جرئت حرف زدن از آینده این رشته را ندارند. اگر وضعیتمان عادی بود، حرف زدن از یک دهه آینده و برنامههای آتی فوتبال، امری عادی و مرسوم بود، اما با افشاگریهای اخیر، فردای فوتبالمان نیز مشخص نیست، چه برسد به سال ۱۴۱۴. در فوتبالی که انتخاب محل برگزاری فینال جامحذفیاش نیز بیحاشیه نیست، حرف از زدن برنامه و آینده باورپذیر نیست.
از وقتی داستان باشگاه مسرفسنجان منتشر شده همه منتظرند ببینند اینبار تکلیف پرونده فساد چه میشود و آیا این دفعه خبری از برخورد قاطع و جدی با مفسدان هست یا نه. البته داستان هنوز به آخر نرسیده و باید برای افشای بخشهای دیگر آن صبر و حوصله به خرج دهیم. در این شرایط فدراسیون برای امورات یومیهاش نیز نمیتواند برنامهای داشته باشد و چه بسا جنجالهای اخیر تغییراتی را نیز به همراه داشته باشد. سالهاست که این رشته پرحاشیه و زیانده در حسرت برنامهریزی روزگار سپری میکند، ولی حالا که معلوم شده در لیگبرتر چه خبر است، آقایان یک دفعه به فکر آینده افتادهاند! رئیس کمیته توسعه فدراسیون بیتجربه نیست و بهتر از ما میداند فوتبال ایران در چه منجلابی فرو رفته است. سالهاست که رقبای آسیایی با همین برنامههای بلندمدت و ترسیم اهداف بزرگ از ما فاصله گرفتهاند و جهانی فکر میکنند. در عینحال ما همچنان اندرخم فساد و زدوبندهای مدیران و باشگاههایمان هستیم. دیگر چه فرقی میکند برنامه داشته باشیم یا نداشته باشیم. در نهایت دلالان دستمزد و رقم قراردادها را تعیین میکنند، چسبیدهها به فوتبال نیز درصد و سودشان را میگیرند و مدیران هم در اتاقهای امن خود با قدرت به صندلیهایشان تکیه میزنند. جلالی معتقد است با اجرای برنامه ۱۴۱۴، اتفاقات مثبتی رخ خواهد داد. باید به این مربی و مدیر فوتبالی بگوییم بدون این برنامه نیز میتوان اتفاقات مثبت را رقم زد. منتها رسیدن به این هدف عزم راسخ، مسئولیتپذیری، وجدان کاری و جربزه نیاز دارد؛ همان ملاکهایی که به ندرت در مدیران فوتبالی دیده میشود. همین خلأها و به کار گرفتن مدیران نالایق است که باعث شده امروز همه از چالشهای زیاد فوتبال ایران بگویند و آوازه این مشکلات به گوش همه رسیده باشد و مردم را نسبت به این رشته ناامید و بدبین کند.