جوان آنلاین: این یادمان قرار بود در هفته گذشته و به مناسبت سالروز ارتحال زندهیاد آیتالله سیدعبدالله فاطمینیا نشر یابد که شهادت رئیسجمهور خدوم و مردمی آن را به تأخیر افکند. از آن روی که ذکر فضائل و مناقب بزرگان تاریخ ندارد، هم اینک این صفحه به شما تقدیم میشود. یاد مرحوم فاطمینیا، شهید آیتالله سیدابراهیم رئیسی و همه پویندگان طریق عرفان و خدمت گرامی باد.
«سید عبدالله فاطمینیا» که بود؟
در آغاز این یادمان، مروری بر حیات علمی و عملی زندهیاد آیتالله سیدعبدالله فاطمینیا به هنگام مینماید. چه اینکه این زندگینامه نشان خواهد داد که تشخیصها و اقدامات پی آمده در چه بستری روی داده است. در اینباره بر تارنمای مرکز اسناد انقلاب اسلامی تک نگاشتهای وجود دارد که تصویری گویا از زندگی آن واعظ متعظ را نشان میدهد:
«آیتالله سیدعبدالله فاطمینیا از خطبای شهیر، استاد برجسته اخلاق، مورخ اسلامی و کتابشناس، در سال ۱۳۲۵ در خانوادهای روحانی و اهل علم در تبریز دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارشان آیتالله سیداسماعیل اصفیائی از علما و عارفان عصر خویش به شمار میرفت. سیدعبدالله از همان کودکی، تحت تربیت پدر بزرگوار خود قرار گرفت. اندکی بعد او را نزد آیتالله مصطفوی تبریزی از شاگردان آیتالله قاضی برای تربیت و تعلیم میفرستد که نزدیک به ۳۰ سال تحت تربیت ظاهری و باطنی این استاد قرار داشت. در همین زمان، تحصیلات حوزوی خویش را هم دنبال میکرد. معظمله پس از آیتالله مصطفوی تبریزی از محضر اساتید برجستهای، چون علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، آیتالله سیدمحمدحسن الهی برادر علامه طباطبایی، آیتالله محمدتقی آملی، آیتالله سیدرضا بهاءالدینی و آیتالله بهجت نیز کسب فیض کرد. میتوان گفت که ایشان با یک واسطه از شاگردان مکتب عرفانی آیتالله قاضی به شمار میرفت، چراکه تقریباً تمامی اساتیدشان از شاگردان صاحب سر حضرت آیتالله قاضی بودند. سیدعبدالله فاطمینیا از پژوهشگران علوم اسلامی در حوزه رجال و کتابشناسی بود. از دیگر فعالیتهایشان میتوان به تدریس در حوزه علمیه، حضور در برنامههای معارفی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان کارشناس و سخنرانی در مراکز حوزوی و دانشگاهی اشاره کرد. معظمله در مورد علم رجال و عرفان نظری، دارای آگاهی گسترده بود و در عین حال بیشتر به خطابه در منابر عمومی اشتغال داشت. بسیاری ایشان را یک خطیب توانا و استاد برجسته سخن میشناسند و از زوایای علمی استاد بیخبرند. استاد فاطمینیا از مفسران معروف و زبردست صحیفه سجادیه و نهجالبلاغه بهشمار میروند و در جلسات متعددی، در این موارد به سخنرانی پرداختهاند. از جمله تألیفات معظمله میتوان به نکتهها از گفتهها، فرهنگ انتظار، فرجام عشق، یک نکته از هزاران، بازنشر سخنرانیهای استاد فاطمینیا، ارمغان غدیر، چهل حدیث از منابع شیعه و سنی، شرح و تفسیر زیارت جامعه کبیره، متن ۱۰ سخنرانی استاد فاطمینیا پیرامون زیارت جامعه کبیره و نغمه عاشقی اشاره کرد. آیتالله فاطمینیا سرانجام پس از تحمل دورهای طولانی بیماری، در بامداد ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ و در سن ۷۶ سالگی دعوت حق را لبیک گفت. عصر روز سه شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، پیکر آیتالله فاطمینیا با حضور مجاوران و زائران کریمه اهلبیت (ع)، از مسجد امامحسن عسکری (ع) به سمت حرم حضرت فاطمه معصومه (س) تشییع و پس از اقامه نماز از سوی آیتالله جعفر سبحانی، در حرم آن حضرت آرام گرفت. به دنبال این ضایعه رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی، درگذشت این عالم واعظ درسآموز را به خاندان گرامی و همه صاحبان عزا و ارادتمندان و مستفیدان ایشان تسلیت گفتند و تأکید کردند: اطلاعات گسترده و بیان جذاب و لحن شیرین این عالم محترم، منبعی پرفیض برای جمع زیادی از جوانان و راهجویان بود و فقدان آن، مایه تأسف و اندوه است....»
عارفان زمان و سیره سیاسی امامخمینی (ره)
عدهای عارفان را گوشهنشین پنداشته و خواسته اند! هم از این روی گمان بردهاند که اگر کسی از این روش عدول کرد و در پی اصلاح جامعه و حکومت روان شد، از زی عرفا خارج شده است! امامخمینی عارف بزرگ زمانه، اما این تصور را خنثی ساخت و بسا عرفای هم عصر خویش نیز به روش وی خوشبین بودند و آن را تأیید کردند. امام به الگوی عرفان متوجه به سیاست مبدل شد. آیتالله سیدعبدالله فاطمینیا در این فقره، روایتی شگفت و خواندنی ارائه کرده است:
«من مرحوم آقای حاجآقا حسین فاطمی از شاگردان مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی را در ۱۰۰ سالگی زیارت کردم. او میگفت: آقا میرزا جواد در من تصرفی کرد و من دیگر غیبت نکردم! حاج آقاحسین فاطمی به دنبال نگارش کتابی علیه کارهای حضرت امام (ره) بود. ایشان بعد از قیام امام خمینی، یک کتاب در رد کارهای انقلابی امام نه در رد خود ایشان مینویسد. چه بسا او معتقد بود در عصر غیبت نباید اقداماتی اینچنین کرد. افرادی که به دیدار ایشان میرفتند، میدیدند که در حال نگارش کتابی با مضمون مخالفت با امور انقلابی حاج آقا روحالله بودند. یک عارف درحال نگارش کتابی علیه عارف دیگری بود تا بگوید کار این آقا را نمیپسندم! افراد دیگری هم بودند که میگفتند این آقا را قبول داریم، اما کارهایش را نمیپسندیم. پس از مدتی، حاجآقا حسین فاطمی کتاب ۳۰۰ صفحهای خود را پاره کردند! آقایی به نام سنجیده در قم یکی از راویان این ماجراست که میگوید روزی به منزل حاجآقا حسین رفتم و دیدم کتاب را پاره کرده و دور انداختهاند! از ایشان ماجرا را پرسیدم که گفتند: کتاب من به ۳۰۰ صفحه رسیده بود. در خواب دیدم که حرم خانم حضرت معصومه (س) را قرق کردند و میگفتند که امام زمان (ع) در حال زیارت هستند و کسی نباید وارد شود. من التماس کردم و راهم دادند. حاجآقا حسین افزود: من وارد شدم و دیدم امام زمان در حرم هستند و حالتی دارند که گویی منتظر کسی هستند. یک دفعه حاج آقا روحالله آمد و امام زمان احترامش کردند. به من فرمودند: ایشان را رد میکنی؟ ایشان مؤید از جانب ماست. از خواب بیدار شدم. دیدم عجب خطایی کردم و تمام کتاب را پاره کردم! آدم حسابی نمیتواند مخالف امامخمینی باشد. علامه آیتالله سیدمرتضی عسکری بعد از رحلت امام خمینی، تجلیل ویژهای در یک کنگره بینالمللی از ایشان داشت که این امر موجب شد برخی از افراد که با انگیزه ضدیت با نظام دور علامه جمع شده بودند از ایشان فاصله بگیرند. آقامیرزا جواد تهرانی قدش خمیده و به حد رکوع رسیده بود و با امام ۱۸۰ درجه اختلاف مبنایی داشت، اما حتی به جبهه هم رفت، زیرا فهمیده بود که ایشان برای خدا قیام کرد. مرحوم آیتاللهالعظمی بهاءالدینی میفرمود، تمام انبیای الهی (ص) به وجود امامخمینی مبتهج هستند. یک آدم حسابی و پاکیزه نمیتواند مخالف امام باشد، افراد مخالف یا پاکیزه نیستند یا غافل هستند که امیدواریم خدا هدایتشان کند....»
رابطه سید با آقا ارتباط عاشق و معشوق بود
بیشک زندهیاد سیدعبدالله فاطمینیا در عداد حامیان نظام اسلامی و رهبری معظم آن بود. با این همه او به سان عدهای دیگر، این حمایت را به سبک و سیاقی که میپسندید، انجام میداد. وی در بزنگاههای مهم و خطیر انقلاب اسلامی به اظهار نظر میپرداخت و جمع زیادی از علاقهمندان و مستفیدانش را به حقیقت رهنمون میگشت. هم از این روی بود که رهبر انقلاب نیز به وی به مثابه دوستی عزیز و همدل مینگریست. حجتالاسلام سیدحسین فاطمی نیا فرزند آن فقید سعید در این موضوع میگوید:
«پیام رهبر معظم را جا دارد که درباره آن کار و مقالهها نوشته شود، چون این مبنایی میتواند باشد که یک واعظ چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟ باید عالم باشد، اطلاعات او وسیع باشد، درسآموز باشد، شیرینلحن باشد، مخاطب گسترده از همه اقشار خصوصاً جوانان داشته باشد. باید روی این کار شود. اوایل رهبری حضرت آیتالله خامنهای، ایشان یک سخنرانی جالب در مسجد سیداصفهان انجام دادند. مجلس معظمی در مسجد سید بود و ایشان در آنجا خط خودشان را کاملاً شفافسازی کردند. در واقع اینطور میتوان بیان کرد، خدا شاهد است که رهبر عزیز تجسم صفات اجدادشان هستند، اینقدر در حق ما بزرگی کردند. حالا از این میگذریم و من گمانم این بود و از دوستان دیگر نیز پرسیدم، آنها هم غیر از این فکر نمیکردند. احساس من این بود، رهبر معظم دیدند که یکی دیگر از یاران ایشان رفت و یکی دیگر از دوستان ایشان رفت، واقعاً من این احساس را داشتم. خب این غم برای من خیلی سنگین بود، غم از دست دادن پدر از یک حیث، استاد از حیث دیگر، ولی آن لحظه زیارت رهبر، تسلی خاطر ما بود، ولی وقتی این حالت را در ایشان دیدیم، برای ما سنگین بود، یعنی غصه ما به واسطه این حالتی که در صورت مهربان ایشان میدیدیم، مضاعف میشد. یکی از چیزهایی که پدر سینه به سینه برای ما به ارث گذاشت، عشق به رهبر عزیزمان بود. خود ایشان میگفتند: ما منکر مشکلات نیستیم، ولی هر چیزی باید در جای خودش بررسی شود، هر چیزی در جای خودش باید رسیدگی شود. هر چیزی را نمیتوان به چیز دیگری ربط داد. ایشان هم در همین کشور بودند، جزو همین مردم بودند، با همین مردم بودند، مشکلات خودشان و مشکلات مردم را میدیدند و میشنیدند، با مردم بودند. من از رابطه پدر و آقا تعبیر به رابطه عاشق و معشوق میکنم. تعبیر من این است و گمان میکنم که این تعبیر درستی است. حتی این رابطه قبل از نماز که آقا محبت بفرمایند بیایند، آن زمان هم دیده بودم. یکی از دوستان به من گفت، من بعد از اینکه حاجآقا از دنیا رفتند، این عکس این عاشق و معشوق را گذاشته بودم و یک ربع با این عکس گریه میکردم! دیگه من به ایشان نگفتم که این عکس در خانه ماست، من هم با آن عکس گریه کردم....»
امروز تضعیف رهبری، بالاترین گناه است
گفتیم که حمایت از رهبری به عنوان نقطه کانونی نظام، همواره مطمح نظر مرحوم فاطمینیا بود. در این بخش مناسب است که به سبک استدلال وی در این فقره نظر کنیم. خوشبختانه او واعظ و سخنوری توانا بود و در این موضوع، توانایی سادهسازی مفاهیم را داشت. آن مرحوم بین معاصی فردی و اجتماعی تفکیک مینمود و دومین را که مخالفت با رهبری در عداد آن است، از اولین بس فاجعه بارتر و پربسامدتر میدانست و به شدت آن را مذمت میکرد. علی گلستانی از مراودان آن بزرگ، ماجرا را به ترتیب پی آمده تبیین کرده است:
«در زمان زعامت رهبری معظم انقلاب نیز مانند برخی نیست که از مسیر انقلاب برگشته و به مبانی انقلاب پشت کنند، بلکه همچنان به دفاع از آرمانهای انقلاب میپردازند و صریح و بیادعا، این جملات معروف قابل تأمل و شیرین را بیان میکنند: خدا انشاءالله به ما توفیق دهد یار رهبرمان باشیم، خدا توفیق بدهد قدر این آقا را بدانیم، نه پستی دارم نه مقامی دارم، یک طلبهای هستم، اما جسارت نشود، ممکن است چیزی بگویم، بگویند مگر تو اهل فتوا هم هستی؟ چیکار داری هستم یا نیستم! همین قدر بدان که در محضر خدا میگویم: امروز تضعیف رهبری بالاترین گناه است، از این بالاتر گناهی نیست، بعضی مقدسها متوجه نمیشن، میگویند: یعنی چی؟ بله! یعنی شرب خمر! از شرب خمر هم حرامتر است!ای آقا! از عرق خوردن (هم حرامتر است؟)، بله! برای چی؟ برای اینکه شرب (شارب) خمر اگر عرق بخورد، میرود گوشه خانهاش زهرمار میکند، جان از او جهنم از خدا خودش میداند، ریهاش هم خراب میشود، دندانهایش خراب میشود، خودش بیمار میشود، اما کسی رهبری را تضعیف کند، یعنی یک کشتی ۷۰ میلیون نفری را دارد سوراخ میکند... خدا شاهد است گناهی بالاتر از تضعیف رهبری نیست، تضعیف نظام حرام است، بله! کم و کسر هست، میدانیم یک جاهایی است که (انسان) اداره میرود، ممکن است مورد ستم قرار بگیرد، مورد بیلطفی قرار بگیرد، اما با همه این حرفها، اینها توجیه نمیکند نظام را تضعیف کند، توجیه نمیشود که رهبری را تضعیف کند... چه صریح و جانانه از نظام و رهبری حکیم آن دفاع میکنند و هشدار میدهند که همگان باید در این مسیر حرکت کنند، چه در سخنان خود و چه در انتهای منبر، همیشه متذکر عظمت رهبر الهی انقلاب میشوند و برای آن شخصیت معظم دعا میکنند. در بزنگاه فتنه ۸۸ با انتشار و پخش سخنان روح افزای ایشان، قلوب بسیاری هدایت و مسیر حق بر آنها روشن میشود: بنده روی منبر امامحسین (ع)، در خانه خدا آن هم در مجلس حضرت زهرا (س)، اگر چیزی را یقین نکنم، نمیگویم. بدانید و آگاه باشید، هرکس کوچکترین حرفی در تضعیف مقام رهبری بزند، هرکس اندیشهای داشته باشد که ضد مقام رهبری باشد، خدا او را نخواهد بخشید. این را یقین بدانید. قدردان رهبر باشید، اگر افکار پاشیدهای، پوسیدهای به شما عرضه کردند، قبول نکنید. این مرد بزرگ عز اسلام است و هرکس با این مرد بزرگ، با مقام معظم رهبری مخالفت کند، خدا از او نمیگذرد. اگر کسی خدای نکرده با این مرد بزرگ که امروز آبروی اسلام است، عز اسلام است، این فرزند حضرت زهرا (س)، بخواهد مخالفت کند، عاقبت بخیر نمیشود. حواستان باشد، یک چیزی میدانم و میگویم امروز از اوجب واجبات یکپارچگی و تأیید حضرت آیتالله خامنهای است... چه زیبا نایب امام عصر و ولی امرمسلمین، ایشان را با رضایت خود بدرقه مینمایند و بر بالای پیکر مطهرشان، شهادت به خیر و خیرخواهی ایشان میدهند: اللهم انّا لا نعلم منه الّا خیراً و انت اعلم به منّا....»
میراث نظری- سیاسی واعظ متعظ
نخبگان دینی و تبلیغی با حیات خویش مکتبی را پایه مینهند و میراثی از خود بر جای میگذارند که این امر درباره فاطمینیا نیز صادق است. وی با رویکردها و اظهارنظرهای سیاسی خویش به شکلگیری یک مکتب رفتاری در میان داعیان و مبلغان دینی دست زد که میتواند مورد استناد و استفاده همگنانش قرار گیرد. این مقوله از سوی حجتالاسلام عیسیزاده مورد تببین و توضیحی بیشتری قرار گرفته است:
«آیتالله فاطمینیا در تمام دوران، یکی از مدافعان سرسخت ولایت و نظام مقدس جمهوری اسلامی بود. ایشان از بزرگانی همانند آیتالله بهاءالدینی، آیتالله اراکی و دیگران اجازه اجتهاد داشت. ایشان پیرامون اصل رهبری، یک سخن سترگی دارند که میفرمایند: من امروزه گناهی بالاتر از تضعیف رهبری نمیبینم و حتی آن را بدتر از گناه شرب خمر میدانست! بنابراین لازم است که طلاب جوان و اساتید و مسئولان حوزههای علمیه از این شخصیت و برجستگیهای علمی و معنوی او درسهای بزرگی بگیرند، چراکه این شخصیت وقتی پای دفاع از اسلام، ولایت و ارزشهای آن پیش میآمد، در بالای منابر با تمام قوت و شدت از نظام مقدس که حاصل خون پاک هزاران شهید است، دفاع میکرد. آیتالله فاطمینیا یک شخصیت تبلیغی نیز بود. همانطور که در پیام مقام معظم رهبری نیز آمده است، ایشان علاوه بر علمآموز بودن، تدریس و شخصیت ممتاز علمی، دست از منبر نکشید و الحمدلله هم صداوسیما هم مراکز علمی و فرهنگی و... از ایشان استفاده میکردند. بنده طلبهها و دانشجویان بسیاری را میشناسم که تربیت شده این عالم بزرگ میباشند....»
کلام آخر
آنچه گفتیم، گزارشی از فکر و حیات سیاسی زندهیاد آیتالله سیدعبدالله فاطمینیا بود. این کوشش مستمر و ارجمند پس از رحلت وی، اینگونه مورد توصیف و تجلیل رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفت:
«درگذشت عالم واعظ درسآموز، جناب حجتالاسلام آقای حاج سیدعبدالله فاطمینیا (رضواناللهعلیه) را به خاندان گرامی و همه صاحبان عزا و ارادتمندان و مستفیدان ایشان تسلیت عرض میکنم. اطلاعات گسترده و بیان جذاب و لحن شیرین این عالم محترم، منبعی پر فیض برای جمع زیادی از جوانان و راهجویان بود و فقدان آن مایه تأسف و اندوه است. از خداوند متعال مسئلت میکنم که رحمت و غفران خود را شامل حال ایشان فرماید و پاداش وافر به ایشان عنایت کند....»