کد خبر: 1212515
تاریخ انتشار: ۰۶ بهمن ۱۴۰۲ - ۲۲:۳۵
نگاهی به یک پژوهش
موضوع پوشش زنان مدت‌هاست توجه رسانه‌ها و دانشگاه‌ها را به خود جلب کرده است، با این حال، مسئله پوشش زنان زمانی مشکل‌ساز می‌شود که ما این عامل ارتباطی مهم را به یک تکه پارچه صرف مانند حجاب، پوشش سر یا چادری که عمدتاً از سوی زنان مسلمان می‌پوشند، نسبت دهیم.
دکتر سیده‌فاطمه نعمتی

جوان آنلاین: موضوع پوشش زنان مدت‌هاست توجه رسانه‌ها و دانشگاه‌ها را به خود جلب کرده است، با این حال، مسئله پوشش زنان زمانی مشکل‌ساز می‌شود که ما این عامل ارتباطی مهم را به یک تکه پارچه صرف مانند حجاب، پوشش سر یا چادری که عمدتاً از سوی زنان مسلمان می‌پوشند، نسبت دهیم.
حجاب یک کلمه عربی و به معنای «پوشش» است و به پوشش بدن زن به جز دست‌ها، پا‌ها و صورت اشاره دارد. به رغم استفاده ابزاری برای زنان در دوران پیش از اسلام، جایی که زنان مرفه عمدتاً آن را برای گردش‌های عمومی می‌پوشیدند، معنای حجاب یا پوشش در طول تاریخ از سوی گفتمان سیاسی- اجتماعی تخصیص یافته و واسطه شده است. پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، افزایش شدید خشونت علیه افرادی که تصور می‌شد عرب یا مسلمان هستند، با بیش از ۷۰۰ حادثه طی ۹ هفته گزارش شد. کمیسیون فرصت‌های شغلی برابر (EEOC) ۵۰۰ شکایت مبنی بر تبعیض مذهبی در محیط کار از زنانی که روسری را رعایت می‌کردند، دریافت کرد. منتقدان استدلال می‌کنند این افزایش اسلام‌هراسی نگرش‌های منفی نسبت به حجاب را مشروعیت می‌بخشد و آن را با ستم و غیریت زنان برابر می‌داند و در نتیجه ترس فزاینده‌ای را از قرار گرفتن اسلام در کشور‌های غربی آشکار می‌کند، با این حال، زنان مسلمانی که حجاب را انتخاب می‌کنند، بر اساس ابزاری که معنای حجاب برای آن‌ها دارد، این کار را انجام می‌دهند. تحقیقات کروچر (۲۰۰۸) نشان می‌دهد زنان مسلمان در فرانسه احساس می‌کنند حجاب به آن‌ها کمک می‌کند تا با بدن خود احساس راحتی بیشتری کنند، در برابر دولت مقاومت و در سکوت ابراز هویت کنند. معنای ابزاری حجاب تحت تأثیر درک افراد و جامعه از آن است. این یک سازه فیزیکی است که می‌تواند تأثیرات را شکل دهد و به عنوان یک نشانگر هویت عمل کند. تحقیق اندرسون (۱۹۹۹) نشان می‌دهد ساختار‌های فیزیکی می‌توانند بر نحوه استنتاج افراد بر اساس ظاهر تأثیر بگذارند. نشانه‌های غیرکلامی حجاب یک هویت بصری را به بیننده منتقل می‌کند و بر نحوه درک و تعامل مردم با زنانی که از آن استفاده می‌کنند، تأثیر می‌گذارد.
تئوری تهدید کلیشه‌ای استیل و آرونسون (۱۹۹۵) نشان می‌دهد کلیشه‌های منفی مرتبط با گروه‌های اجتماعی می‌تواند به عملکرد ضعیف مطابق با کلیشه منجر شود. «اثر حجاب» بسط این پدیده است، زیرا انتظار برخی از ویژگی‌های شخصیتی برای زنان با حجاب، نگرش‌های اجتماعی را نسبت به آن‌ها شکل می‌دهد و به طور بالقوه فرصت‌های شغلی آن‌ها را محدود می‌کند. مقایسه اجتماعی پیش‌نیازی برای رخ دادن تأثیرات اجتماعی است و زمینه می‌تواند بر پاسخ‌ها تأثیر بگذارد، به ویژه در مقایسه‌های درون‌گروهی/ برون‌گروهی. معنای حجاب به طور گسترده‌ای در درون و بین گروه‌ها متفاوت است، زیرا تحت تأثیر روایت‌های اجتماعی- سیاسی و فرهنگی است.
تحقیقات در مورد کلیشه‌های منفی، سوگیری و تبعیض نسبت به زنان با حجاب عمدتاً در کشور‌های غیرمسلمان مانند بریتانیا و ایالات‌متحده انجام شده است، با این حال، مطالعات معدودی که در زمینه اکثریت مسلمان وجود دارد نشان می‌دهد برداشت‌ها و کلیشه‌های منفی نسبت به زنان حجاب‌دار با آن‌هایی که در زمینه‌های اکثریت غیرمسلمان وجود دارد، همخوانی دارد. به عنوان مثال، اورت و همکاران (۲۰۱۴) مطالعه‌ای روی دانشجویان انگلیسی سفیدپوست و غیرمسلمان انجام داد و پاسخ‌های منفی نسبت به حجاب و حتی بیشتر از آن نسبت به نقاب یافت. این مطالعه نشان داد وجود حجاب به رد سریع‌تر در درخواست شغل یا فرایند استخدام منجر می‌شود؛ پدیده‌ای که به عنوان «اثر حجاب» شناخته می‌شود. علاوه بر این، تحقیقات نشان داده است داشتن حجاب می‌تواند تأثیر منفی بر قضاوت‌های بین فردی زنان، به ویژه در بین ناظران غربی و غیرمسلمان داشته باشد. سوامی (۲۰۱۳) دریافت که زنان با حجاب از نظر شرکت‌کنندگان مردان بریتانیایی از نظر جسمی جذاب، محبوب، اجتماعی و شایسته رتبه‌بندی می‌شوند. جالب این است که مردان غیرمسلمان، زنان با حجاب را به طور قابل توجهی کمتر از مردان مسلمان در دسترس قرار می‌دهند. به طور مشابه، محمود و سوامی (۲۰۱۰) نشان دادند نشانگر‌های هویت اسلامی، مانند پوشش اسلامی، به ادراک منفی بیشتری در بین ناظران غربی و غیر مسلمان منجر می‌شود. تأثیر حجاب بر جذابیت فیزیکی و اشتغال‌پذیری در فرهنگ‌های مختلف نتایج متفاوتی به دنبال دارد.
سه محقق با توجه به رویکرد‌های متفاوت به زنان با حجاب و بی‌حجاب در کشور‌های مختلف، پژوهشی را در پاکستان انجام دادند تا بررسی کنند که چگونه حجاب می‌تواند بر ادراک زنان در مورد شایستگی، صمیمیت و نسبت‌های جذابیت اجتماعی و شغلی در یک کشور با اکثریت مسلمان تأثیر بگذارد. مطالعه در دو بخش انجام شد:
الف) نمونه‌ای از دانشجویان دانشگاه مورد بررسی قرار گرفتند و مشخص شد زنان با حجاب در مقایسه با زنان بی‌حجاب از نظر شایستگی و صمیمیت، بالاتر تلقی می‌شدند. علاوه بر این، شرایط حجاب در جذابیت اجتماعی و شغلی در مقایسه با شرایط بی‌حجابی بالاتر تلقی شد.
ب) مطالعه ۲ با هدف تکرار یافته‌های مطالعه ۱ و تمرکز بر متخصصان منابع انسانی بود. نتایج از نظر آماری معنی‌دار بود و نشان می‌دهد زنان با حجاب نسبت به زنان بی‌حجاب مثبت‌تر تلقی می‌شوند. این یافته‌ها کاملاً با یافته‌های نمونه دانشجویی قابل مقایسه بود. یافته‌های مطالعه ۱ و مطالعه ۲ نشان می‌دهد زنان باحجاب با شایستگی و گرمای محبت رابطه‌ای مثبت دارند، در حالی که زنان بی‌حجاب با شایستگی و گرمای محبت کم همراه هستند.
حجاب به عنوان یک نشانه بصری برای اسلام، دین مسلط در پاکستان عمل می‌کند و با کلیشه پیش‌فرض زنان باحجابی که به عنوان باهوش و قابل اعتماد شناخته می‌شوند، مرتبط است. طبق پیش‌فرض‌های تعیین‌شده از سوی جامعه برای این گروه‌ها، سطح خاصی از غرور و تحسین گزارش شده است. نظریه هویت اجتماعی تاجفل توضیح می‌دهد که چرا افراد به بازنمایی بصری لباس مذهبی، مانند پوشیدن حجاب، تمایل نشان می‌دهند. تحقیقات انجام شده در خاورمیانه در مورد تأثیر حجاب به دلیل شباهت زمینه، از سؤالات تحقیق آزمایش شده مطالعه ۱ و مطالعه ۲ پشتیبانی می‌کند، زیرا هم پاکستان و هم خاورمیانه کشور‌هایی با اکثریت مسلمان هستند. جوامع مسلمان تمایل دارند زنان با حجاب را مثبت‌تر ارزیابی کنند که احتمالاً به دلیل احساس تعلق به گروه مذهبی خود و نیاز به حفظ عزت نفس آنهاست. تئوری تهدید نمادین و نشانه‌های موقعیتی ممکن است تفاوت درون‌گروهی مشاهده شده در دانشجویان و متخصصان منابع انسانی در مطالعات ما را توضیح دهند؛ جایی که شرایط حجاب بر ادراک شایستگی، گرما و جذابیت اجتماعی/وظیفه‌ای تأثیر می‌گذارد. توضیحی برای این خط پاسخ می‌تواند از گفتمان فراگیر پیرامون «کلیشه‌سازی» و «دیگری» ناشی شود. استفان و همکاران (۲۰۰۲) پیشنهاد می‌کند که نظریه تهدید نمادین انطباق گروه را افزایش می‌دهد، در حالی که مورفی و همکاران (۲۰۰۷) نشان می‌دهد نشانه‌های موقعیتی ممکن است تهدید هویت اجتماعی را فعال کند. به نظر می‌رسد هم دانشجویان و هم متخصصان منابع انسانی که ۹۷ درصد آن‌ها به عنوان مسلمان خود گزارش می‌دهند، بخشی از فرایند فعال گروهی دیگر زنان در هر شرایط بر اساس شرایط حجاب شده‌اند. با تلاش برای افزایش انطباق و قرابت گروهی مذهبی، این امکان نیز وجود دارد که هر دو گروه درصدد حفظ عزت نفس مذهبی خود بوده و در این راه، زنان بی‌حجاب را کم‌صلاحیت‌تر و کم‌خونگرم‌تر و همچنین نامناسب‌تر معرفی کرده‌اند. برای جذابیت اجتماعی و شغلی با توجه به اینکه رفتار غیرکلامی و شکل‌گیری برداشت می‌تواند بر این فرایند‌های استخدامی در سطح سازمانی تأثیر بگذارد، می‌توان سؤال کرد که آیا این کلیشه‌سازی در استخدام زنان بر اساس وضعیت حجاب نیز شکل می‌گیرد؟
یافته‌ها نشان می‌دهد قضاوت‌های فوری، نگرانی‌های جذابیت بین فردی و مهارت‌های مبتنی بر SCM برای زنانی که حجاب دارند به طور مثبت ارزیابی می‌شوند. (۲۰۱۲) یافته‌هایی که در آن زنان حجاب را مانعی برای اشتغال‌پذیری خود می‌دانستند و حتی ممکن است اثرات منفی بر تمایل آن‌ها به کار به رغم واجد شرایط‌بودن داشته باشد. اگرچه یافته‌های مطالعه ما ممکن است پیامد‌های منفی برای زنان از نظر کنترل بدن خود از طریق حجاب داشته باشد، زیرا بسیاری از زنان در پاکستان حجاب دارند، این احتمال وجود دارد که در زمینه فرهنگ محلی خود کمتر مورد تبعیض قرار گیرند، چه بسا الگوی تعلق و وابستگی به دین آنان از طریق حجاب بر انتساب شایستگی و گرمی و نیز جذابیت اجتماعی و وظیفه‌ای تأثیر مثبت داشته باشد. علاوه بر این، از آنجا که اکثر نمونه‌های ما مسلمان بودند، برای حفظ ارتباط‌شان با مذهب‌شان، به حجاب در همه ابعاد امتیاز مطلوب‌تری دادند. این تبیین با مفهوم درون‌همسری فرهنگی و مذهبی مطابقت دارد. نتایج مطالعه ما با مطالعه محمود و سوامی (۲۰۱۰) در تضاد است؛ جایی که مردان غیرمسلمان و مسلمان شرایط پوشیدن حجاب را جذاب‌تر و باهوش‌تر ارزیابی کردند. در مورد مطالعه ما؛ جایی که بیشتر مردم از یک پیشینه مسلمان هستند، درون‌همسری فرهنگی نظرات دانشجویان و متخصصان منابع انسانی را تا حدی، اگر نه به طور کامل، شکل داد. با این حال، مطابق تحقیقات در شین و همکاران (۲۰۱۸)، حتی با وجود اینکه در بافت اکثریت مسلمان امارات انجام شد، زنان باحجاب به اندازه کسانی که حجاب نداشتند، جذاب تلقی نمی‌شدند. همانطور که پاشا زیدی (۲۰۱۵) اشاره کرد، پاسخ افراد تحت تأثیر بافت اجتماعی است که در آن قرار دارند. شرکت‌کنندگان در هر دو مطالعه ما ممکن است احساس نیاز به اجتناب از احساس بیگانه‌بودن داشته باشند و همچنین ممکن است احساسات احترام به حفظ خود را درونی کرده باشند که در نتایج منعکس شده است. این یافته‌ها همچنین حاکی از آن است که نگرش‌های اجتماعی مثبت نسبت به هویت‌های مذهبی و جمعی زنان مسلمان که در خارج از طریق حجاب آن‌ها ارتباط برقرار می‌کند، هدایت می‌شود. هنگامی که افراد بازخورد مثبتی در مورد هویت خود دریافت می‌کنند، تمایل دارند با این نگرش‌ها به عنوان تأییدی بر ارزش خود برخورد کنند. این انتظارات اجتماعی همچنین به فرایند‌های فکری برای نشان دادن قرابت و نمایندگی بیشتر برای ارزش‌های دینی و هنجار‌های افتخارآمیز دین و فرهنگ منجر می‌شود. لباس‌هایی که افراد در حوزه عمومی می‌پوشند، نشان‌دهنده عضویت آن‌ها در گروه است و این بر عملکرد اجتماعی، فرصت‌های شغلی و ارتباطات آن‌ها تأثیر می‌گذارد.
این تحقیق نشان داد حجاب می‌تواند بر فرایند‌های شناختی و نگرش‌های بین فردی نسبت به زنان تأثیر بگذارد و تأثیرات مثبتی بر شایستگی درک شده و مهارت‌های بین فردی آن‌ها ایجاد کند. با این حال، نگرش منفی و تبعیض می‌تواند مانعی برای اشتغال‌پذیری، فرصت‌ها و رشد زنان در محیط کار باشد. یافته‌ها حاکی از آن است که حتی بی‌حجابی می‌تواند به تغییر نظرات در مورد شایستگی و گرمی منجر شود که نشان‌دهنده تأثیر بالقوه کلیشه‌های مذهبی بر برداشت اولیه است. به طور کلی، این مطالعه به درک ما از تأثیرات حجاب بر ادراکات اجتماعی کمک می‌کند و بینش‌هایی را در مورد ماهیت پیچیده اولین تأثیرات در یک جامعه چندفرهنگی ارائه می‌دهد.
* منابع در دفتر روزنامه موجود است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار