جوان آنلاین: میگویند سالی که نکوست از بهارش پیداست، اما حال تابستان را باید از پاییز و زمستان سال قبل پرسید. امسال پاییز با بارندگیهای خوبی شروع شد، اما در ماههای آبان و آذر بارشها به شدت کاهش یافت. با افزایش به یکباره دمای هوا تبخیر و تعرق ذخیره آبی هم بالا رفت و از هم اکنون میتوان حال بهار و تابستان بیآب سال بعد را تصور کرد. به گفته کارشناسان سازمان هواشناسی، اگر این وضعیت ادامه یابد و در زمستان هم ذخایر برف کافی نداشته باشیم قطعاً سال آینده ایران با مشکل جدی آب مواجه خواهد شد. از عمق فاجعه همین بس که حدود نیمی از ۶۰۰ آبخوان دشتهای کشور در آستانه خشک شدن قرار دارند. مصرف آبهای سطحی به میزانی غیرقابل باور رسیده و این باعث شده است تقریباً اکثریت تالابهای کشور رو به خشکی بروند.
معلوم نیست چه اتفاقی در آسمان استانهای ایران میافتد که دیگر سازمان هواشناسی هم نمیتواند حتی هوای یک هفته آینده را پیشبینی کند.
ناگفته نماند از اواخر سال گذشته چنین اعلام میشد که سال پربارشی در پیش است و با فعال شدن پدیده «ال نینو» نزولات آسمانی بیش از حد نرمال خواهد بود. بر همین اساس گروهی از مسئولان هم به بارانهایی که قرار بود ببارند دل خوش کرده بودند.
مثل مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران که در آذرماه سالجاری با اشاره به تداوم شرایط تنش آبی در پایتخت گفته بود: «با وجود پیشبینیهای سازمان هواشناسی درخصوص بارندگیهای مناسب در پاییز امسال، تا زمانی که حاشیه امنیت دوسالانه برای تأمین آب از آبهای سطحی استان تهران فراهم نشود، از شرایط تنش آبی خارج نخواهیم شد و برنامهریزی و تلاش سخت برای رسیدن به این حاشیه امنیت و عبور از وضعیت قرمز آبی به وضعیت زرد و سفید ادامه خواهد داشت.»
آذرماه بود که محسن اردکانی مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران راهبرد و شعار آبفای استان تهران در سال آبی جدید را «تابستان ۱۴۰۳؛ تابستان بدون تنش آبی» عنوان و بر لزوم برنامهریزی و مدیریت مناسب و افزایش تلاشها برای ایجاد حاشیه امنیت در امر آبرسانی به جمعیت حدود ۲۰ میلیون نفری این استان تأکید کرد و با بیان اینکه سال آبی گذشته سال بسیار سختی از نظر تأمین آب مورد نیاز جمعیت حدود ۲۰ میلیون نفری پایتخت بود، تصریح کرد: «در سال آبی گذشته با سومین سال متوالی خشکسالی دوره اخیر مواجه بودیم و وضعیت ذخایر آبی سدهای شرق استان تهران بهگونهای بود که در صورت عدم برنامهریزی و مدیریت مناسب، امکان داشت مشکلاتی حادث شود.»
حالا پاییز به پایان رسیده بدون اینکه بارانی ببارد و شواهد از زمستان خشک خبر میدهند.
حفر چاه، معضل یا چاره!
ایران با چالشهای آبی قابل توجهی مواجه است که اکنون امنیت آب را به یک اولویت ملی تبدیل کرده است. با تخمین آبهای زیرزمینی در ایران بین سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۶ یک روند منفی ۴ هزارو ۴۰۰ میلیون متر مکعب نشان از برداشت اضافی از سفرههای زیرزمینی برای مصارف بیشتر کشاورزی در مناطق مختلف ایران است.
بر اساس گزارشها حدود نیمی از ۶۰۰ آبخوانهای آب زیرزمینی دشتهای کشور در آستانه خشک شدن قرار دارند. مصرف آبهای سطحی به میزانی غیرقابل باور رسیده و این باعث شده است تقریباً اکثریت تالابهای کشور رو به خشکی و کاهش سطح بروند. مجدد آمار از کاهش آبهای قابل استحصال و استفاده به کمتر از ۱۰۰ میلیارد مترمکعب میگویند. در همین توان ذخیرهسازی حاصل از سدسازیها نیز به سختی ۵۰ میلیارد مترمکعب را نشان میدهد.
در این میان مشکلات مرتبط با سیستمهای توزیع آب، انتقال بین حوضهای، کیفیت آب، تأمین آب شرب، قیمت واقعی آب، تولید انرژی برقابی، ریزگردها، دریاچه ارومیه، شبکههای آبیاری و زهکشی، دیپلماسی آب، رودهای مرزی و تغییر اقلیم نیز همگی از مشکلاتی است که آن را به نام بحران آبی تا ورشکستگی مینامیم.
شاید مشکل بزرگ ما ایرانیان این باشد که «آب» را فقط برای رفع نیاز، «آب» میدانیم و هنوز باور نکردهایم که اساس حیات و مبنای ارتزاق و مؤید سلامتی و توازن محیطزیست همین مایع است. البته ادبیات عامه مردم و برخی مسئولان هم در مورد آبهای زیرزمینی به حدی کم و سطحی است که هنوز بسیاری بر این باورند حفر چاه بیشتر و استخراج آب بیشتر موجب توسعه و خودکفایی در تولید میشود.
دسترسی سخت به آب
آنطور که معاون راهبری و نظارت بر بهرهبرداری شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور اعلام کرده بارشهای پاییزی محقق نشده و از هم اکنون برنامهریزی برای مقابله با خشکسالی و تأمین آب مورد نیاز مردم در تابستان ۱۴۰۳ آغاز شده است.
جمعیت ایران در سال ۱۳۰۰ کمتر از ۱۰ میلیون نفر بوده که امروز به بیش از ۸۰ میلیون نفر افزایش یافته و پیشبینی میشود در سال ۲۰۵۰ جزو ۱۰ کشور پرجمعیت دنیا به شمارآید. میزان سرانه آب تجدیدپذیر در سال ۱۳۰۰ حدود ۱۳ هزار متر مکعب بوده که هم اکنون به حدود ۱۴۰۰ مترمکعب تقلیل یافته است.
روند کاهشی دسترسی به سرانه آب در تمام دنیا با توجه به روند رشد جمعیت وجود دارد، بیش از ۸۰ درصد وسعت ایران در مناطق نیمه خشک، خشک و فراخشک قرار گرفته که باید بازنگری در تمام اصول استفاده از آب در کشور انجام شود.
آمارهای سازمانها و وزارتخانههای متولی یا متاثر از منابع آبی کشور بیان کننده شرایط نامساعد و گاه خطرناک درباره عدم توجه به آب و استفاده از آن است. این آمار به ویژه در آبخوانها، سفرههای آب زیرزمینی، چاههای مجاز و غیر مجاز یا فرونشست زمین چنان نگران کننده است که از یک جنگ نظامی ترسناکتر به نظر میرسد.
فرونشست زمین به دلیل کاهش آبهای زیرزمینی در حال حاضر یک ریسک انسان ساز برای زیرساختهای حیاتی و ساکنان دشتهای آسیبپذیر است. افزایش استرس بر معیشت روستایی و افزایش تنش در میان مصرف کنندگان آب زیرزمینی خطرات امنیت غذایی و آب را بدتر میکند و مسائل مربوط به مهاجرت روستاییان به شهرها را ایجاد کند. علاوه بر این، رشد سریع تقاضا برای محصولات زراعی، مقامات را برای صدور مجوز حفر چاههای جدید تحت فشار قرار داده است.