سرويس سياسی جوان آنلاين: مهدی جهان تیغی فعال رسانهای در کانال تلگرامی خود نوشت: از همان دقایق اول که موج اظهار نظر شخصیتها و حتی بیانیههای رسمی صادر شده دستگاههای نظامی درباره شهادت سپهد سلیمانی آغاز شد، بیانیه رهبر معظم انقلاب با لحن و ادبیاتی صریحتر صادر شد. لحن بیانیه ایشان درباره شهادت حاج قاسم سلیمانی درونمایه خاص و گاه متفاوتی دارد. درباره مواضع شفاف رهبری پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی نکاتی قابل عرض است:
۱. واقعیت این است که در حوادث سهمگین سالهای اخیر رهبری پناه مسئولان سیاسی و نظامی بودهاند. روایت صلابت و آرامش رهبری در حوادث مختلف همواره زبانزد مسئولان سیاسی و امنیتی کشور است. درباره حادثه سهمگین از دست دادن حاج قاسم سلیمانی نیز این موضوع به خوبی دیده میشود و در بیانیه ایشان نیز این آرامش و صلابت کاملاً نمایان است. بیانیه متفاوت رهبری در همان ساعات اولیه مصیبت و شوک، از دست دادن فرمانده افسانهای سپاه قدس را تفسیر به انگیزه مضاعفتر برای جبهه مقاومت و پیروزی قطعی میکند.
۲. رابطه سردار سلیمانی با رهبر معظم انقلاب در تمام این سالها رابطهای خاص بوده است. در خاص بودن این رابطه همینقدر میتوان سربسته گفت که ایشان اصلیترین مجری طرحهای راهبردی رهبری برای منطقه و جهان اسلام و در میادین مواجهه مستقیم و رودررو با امریکا در نقاط مختلف نقشه جهان محسوب میشد. او مأموریتهایی را برای رهبری به پایان برد که کاملاً واضح است که برخی خواص در این کشور یا کماعتقاد به آن مأموریت و هدف بودهاند یا اساساً انگیزه حضور در چنین میادین پرخطری را نداشتهاند. بدیهی است که این مأموریتهای بزرگ که همواره با احتمال از دست دادن جان همراه بوده، بدون اعتقاد بسیار فوقالعاده از طرف حاج قاسم سلیمانی به رهبر معظم انقلاب نیز امکانپذیر نبوده است.
۳. در میان انبوه اظهارنظرها و مواضع گرفته شده افراد و حتی برخی نهادهای مهم، موضع قاطعانه و صریح رهبری و سخن از «انتقام سخت» واقعاً حقیقیتر به نظر میرسد، البته میشود موارد و دلایل زیادی را برای پیشرو بودن رهبری از دیگران برای انتقام خون سردار سلیمانی بیان کرد. درباره پیشروتر بودن رهبری، واقعیت این است که تجربه ۳۰ سال اخیر نشان میدهد، هر وقت دشمن در ظاهر سختترین شرایط نظامی و امنیتی را برای انقلاب بهوجود آورده، آیتالله خامنهای با قاطعیت و شجاعت بزرگتری آن را پاسخ داده است، به همین دلیل مشاهده میشود که از دیروز (جمعه) بلااستثنا همه مسئولان سابق امنیتی، نظامی و سیاسی امریکا گفتهاند قطعاً ایران انتقام خواهد گرفت. نکته جالب اینکه همین تجربه نیز نشان میدهد رهبر ایران جسارت نظامی و امنیتی بزرگ دشمن را چنان مدبرانه پاسخ میدهند که جبهه مقاومت چندین سال جلوتر از حد معمول خود جهش میکند. همچنان که قاطعیت خاص ایشان در برابر دشمن به ظاهر چندین برابر مجهزتر به تسلیحات و ادوات نظامی پیشرفته صهیونیستی- امریکایی، سبب شد که در جنگ ۳۳ روزه حزبالله سالها جلوتر از حد پیشرفت و توانمندی طبیعی خود برود یا تصمیم تاریخی برای جنگ با لشکر ترسناک و مجهز شده داعش، سبب تبدیل شدن ایران به مولد و رهبر نظم جدید منطقهای در حساسترین منطقه جهان یعنی خاورمیانه شد. به نظر میرسد انتقام شهادت حاج قاسم سلیمانی نیز یکی از همین بزنگاههاست. بیراه نیست که پیشاپیش اینک بر همگان مسجل شده که روند انتقامهای احتمالی ایران، به کمتر از خروج امریکا از عراق و بعد از آن منطقه منجر نخواهد شد. انشاءالله...
۴. اما لحن بیانیه درباره حاج قاسم آنجایی که سخن از شهادت است بسیار صمیمی و خاصتر است؛ ادبیاتی که نشان میدهد در این سالها چه گپ و گفتهای خاصی درباره آرزر و لذت شهید شدن میان این دو بزرگ گذشته است. بماند که این همه صلابت و تدبیر گفته شده برای فرماندهی است که مالک اشتر از دست داده...