محمد خورشيدي | ماجراي تغيير عبدالله جاسبي و انتخاب فرهاد دانشجو به عنوان رئيس جديد دانشگاه آزاد، قصه هزار و يك شبي شده است كه هر روز، داستاني از دل آن خلق ميشود! پشت پرده اين قصه هزار و يك شب هم آيتالله هاشمي رفسنجاني، رئيس هيئت امناي دانشگاه آزاد است. پس از انتخاب فرهاد دانشجو با رأي اعضاي هيئت امناي دانشگاه آزاد به عنوان رئيس جديد اين دانشگاه در مرحله نخست، قصهسازي جريان مخالف اين انتخاب به رهبري آيتالله هاشمي رفسنجاني وارد فاز تازهاي شد. اين فاز تازه، زير بار روند دموكراتيك اين انتخاب بود. در مرحله دوم كه اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي با رأي قاطع خود، اين انتخاب را تأييد كردند، بازي تازهاي از سوي آيت الله هاشمي آغاز شد؛ بازي «من حكم رئيس جديد را امضا نميكنم»!
بازي «بترسي من برندهام»!
دو نوجوان در اتومبيلهايشان با سرعت به طرف يكديگر ميرانند، بازنده كسي است كه اوّل فرمان اتومبيلش را بچرخاند و از جاده منحرف شود. بنابراين:
- اگر يكي بترسد و منحرف شود، ديگري ميبرد.
- اگر هر دو منحرف شوند هيچكس نميبرد اما هر دو باقي ميمانند.
- اگر هيچكدام منحرف نشوند هر دو ماشينهايشان يا حتي احتمالاً زندگيشان را ميبازند.
بازي «اگر بترسي من برندهام» همان بازي جديدي است كه مخالفان انتخاب رئيس جديد براي دانشگاه آزاد به راه انداختهاند و عدهاي از مسئولان از رئيسجمهور گرفته تا ساير اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي ناخواسته و شايد هم بيخبر در آن درگير شدهاند. همانگونه كه از اصول و قواعد اين بازي پيداست، روحيه و رويكردي آميخته از «لجاجت كودكانه» بر آغازگر اين نوع از بازي حاكم است. در حقيقت، شروع اين بازي يا گرفتار شدن به آن از نظر منطق بزرگسالي مردود است.
حكم به دستمان نرسيده بود!
زماني آيت الله هاشمي كه خود طراح اين بازي است به طور آشكار وارد گود شد كه پس از تأييد انتخاب فرهاد دانشجو به عنوان جانشين جاسبي از سوي شوراي عالي انقلاب فرهنگي، اين خبر منتشر شد:«آيت الله هاشمي حكم فرهاد دانشجو را امضا نميكند».
طيف هاشمي پس از انتشار اين خبر، سكوت در پيش گرفتند و نظاره گر شدند. بلافاصله پس از انتشار اين خبر، طيف موافق رأي اكثريتي به فرهاد دانشجو، تشكلهاي دانشجويي، صاحبنظران و رسانهها پا به ميدان اين بازي گذاشتند و رفتار آيتالله هاشمي و طيف همراهش را به خاطر بياحترامي به رأي اكثريت به نقد كشيدند؛ غافل از اينكه وارد بازي «بترسي، من برندهام» هاشمي شدهاند!
كار تا جايي پيش رفت كه برخي اعضاي شورا اعلام كردند اگر حكم دانشجو امضا نشود، شورا در جلسه ۱۱ بهمن خود براي آيتالله هاشمي ضرب الاجل تعيين ميكند. همزمان، محمود احمدينژاد، رئيس شوراي عالي انقلاب فرهنگي هم مصوبه قانوني رياست فرهاد دانشجو را به آيت الله هاشمي ابلاغ كرد. پس از اين ابلاغ، بعضي اعضاي شورا اعلام كردند قرار است در جلسه تعيين ضرب الاجل، تبصرهاي به اساسنامه دانشگاه آزاد اضافه شود كه بر مبناي آن، اگر هاشمي حكم را امضا نكند، رئيسجمهور حكم دانشجو را ابلاغ ميكند.
سرانجام سكوت طيف هاشمي شكست و حميد ميرزاده، دبير هيئت مؤسس دانشگاه آزاد با اشاره به علت اصلي امضا نشدن حكم رياست فرهاد دانشجو گفت: مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در خصوص رياست فرهاد دانشجو تازه به دست رئيس هيئت امنا رسيده است!
چنين اظهارنظري در حالي كه خود آيت الله هاشمي در جلسه هيأت امنا حضور داشت و در جريان انتخاب فرهاد دانشجو بود، معنايي جز آغاز فاز ديگري از اين بازي نداشت.
ضربالاجل بيضربالاجل!
يازدهم بهمن ماه، جلسه شوراي عالي انقلاب فرهنگي تشكيل شد بيآنكه به رغم وعدهها، ضربالاجلي از درون آن بيرون بيايد! تنها نتيجهاي كه داشت اين بود كه چند نفر (حجتالاسلام محمد محمديان، دكتر علي اكبر ولايتي و دكتر محمدرضا مخبر دزفولي، غلامعلي حدادعادل و حجتالاسلام محسن قمي) به نمايندگي از شورا براي جلب رضايت آيتالله هاشمي به امضاي اين حكم با او مذاكره ميكنند! مذاكره براي امضاي حكمي كه نتيجه يك انتخابات و رأي اكثريت بوده است!
بازي ادامه دارد. . .
به هر رو، كارشكني بر سر تغيير جاسبي و آمدن رئيسي كه فكر و سليقهاش به مذاق آيت الله هاشمي خوش نميآيد تازه آغاز شده و بيترديد پس از آغاز به كار فرهاد دانشجو به عنوان رئيس دانشگاه آزاد هم كماكان ادامه خواهد داشت. اما سؤال اينجاست كه يعني واقعاً از رئيسجمهور گرفته تا بقيه اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي، نميدانند كه در بازي آيت الله هاشمي درگير شدهاند؟!
پاياني هست؟
بي ترديد، طراحي چنين بازيهاي كودكانهاي جز اتلاف وقت و سرمايههاي مديريتي نتيجهاي در بر نخواهد داشت. بدون شك، طراحي اين بازي و بزرگ كردن يك مسئله معمولي در شرايط كنوني، براي رسيدن به اهداف ويژه ديگري است كه مسئولان و مديران بايد نسبت به آن هشيار باشند. در چنين شرايطي، به نظر ميرسد كه بايد يك مرجع قانوني به اين مسئله ورود پيدا كند و اين بازي را پايان دهد.