داشتن اهداف ملی و مورد حمایت مردم از یک سو و از سوی دیگر، برخورداری مردم ایران از عنصر بصیرت و آگاهی ملی درباره موقعیت خود و دشمنان و اهداف آنها در قبال ایران و در همین زمینه، وحدت و انسجام ملی، یک عنصر مهم موازنهبخش در برابر تهدیدها و فشارهای خارجی علیه دولت و ملت ایران در ۴۶ سال گذشته بوده است. درواقع، اگر تعادل و بقای جامعه و نظام سیاسی در ایران بعد از انقلاب اسلامی با وجود انواع و اقسام فشارها و توطئهها حفظ شده است، یکی از مهمترین دلایل این مهم، به حمایت ملت بصیر و متحد ایران از نظام برمیگردد. بر همین اساس، در راهبرد دشمنی نظام سلطه با جمهوری اسلامی ایران، با فلجکننده شدن تحریمهای ضدایرانی، این تحریمها علاوه بر فراسرزمینی شدن، از فاز هدفمند به تحریمهای جامع تغییر کردند. بدین ترتیب که به جای نهادهای حاکمیتی مرتبط با فعالیتهای هستهای و نظامی ایران، مردم ایران هدف مستقیم تحریم قرار گرفتند. در ادامه نیز نظام سلطه در جنگ ترکیبی، ضمن حفظ فشارهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی، جنگ شناختی را نیز به راه انداخته که طی آن تلاش میشود تا با تخریب ایدهها، ساختارها، کارگزاران، راهبردها، سیاستها و کنشهای نظام جمهوری اسلامی ایران، محاسبات مردم در قبال نظام اسلامی تغییر کند.
در یک نگاه اجمالی هدف دشمن از هدف قرار دادن مردم ایران اعم از تحریمهای جامع و جنگ شناختی، تهیسازی یکی از مهمترین ظرفیتها و حوزههای قدرت نظام اسلامی بوده که همانا حمایتهای مردمی میباشد. درواقع، از آنجا که نظام سلطه با بهکارگیری شیوهها و ابزارهای مختلف دشمنی نتوانست جمهوری اسلامی ایران را در برابر خود وادار به تسلیم کند، مصمم شد تا با هدف قرار دادن محیط داخلی ایران، اعمال فشار بر مردم ایران و تغییر محاسبات مردم ایران، میان مردم و نظام فاصله انداخته و با قرار دادن جامعه در برابر نظام، جمهوری اسلامی ایران را با فعالسازی مکانیسمهایی در داخل کشور محدود و مسیر آن را در راستای موردنظر خود کانالیزه کند.
نکته مهم در این میان آن است که در برهه کنونی نیز دشمن با علم کردن مذاکره دقیقاً درصدد است تا با ترویج روایت خود در باب مذاکرهای که در خلال آن خلع سلاح و تسلیم وجود دارد، بهزعم خود با اغوای بخشهایی از جامعه ایران، وحدت و انسجام ملی در ایران را تبدیل به واگرایی و گسست کند تا از این طریق، زمینه را برای تحقق توطئهها و اهداف شوم خود فراهم سازد. بنابراین، همانند همیشه، باید با نمایش بصیرت و انسجام ملی در برابر توطئههای دشمن، مانند آنچه در راهپیمایی ۲۲ بهمن به نمایش گذاشته شد، به محاسبات غلط دشمنان در قبال دولت و ملت ایران حمله شود تا همانند موارد مشابه در گذشته، این محاسبات غلط دشمنان به هم بریزد. بنابراین، آنچه امروز برای کشور ضروری به نظر میرسد، دقت در ارتقای وحدت و انسجام ملی و ترسیم اراده تسلیمناپذیر ملت ایران در برابر دشمنان از جمله خودداری از مذاکرات غیرعاقلانه، غیرشرافتمندانه و غیرهوشمندانه آن هم تحت فشار است. بدون شک، ایران امروز از ظرفیت و قابلیت کافی برای حل مشکلات خود با اتکای به استعدادهای داخلی برخوردار است. بنابراین، مسئله اصلی برای ایران نه مذاکره با فلان قدرت سلطهگر، بلکه همت گماردن بر شکوفایی این استعدادهای داخلی میباشد؛ اقدامی که در شرایط کنونی، مصداق عمل «بموقع» و «در لحظه لازم تصمیم گرفتن» محسوب میشود. ضمن اینکه باید توجه داشت که گام برداشتن مسئولان در این زمینه، ضمن تقویت وحدت و انسجام ملی، موجب تقویت و توسعه همراهی مردم با مسئولان هم خواهد شد و بیش از پیش میتواند پیام قدرت را به دنیای خارج صادر کند.