جوان آنلاین: جواد موگویی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: در اتاق ایرانیها نشسته بودیم که دکتر مهاجرانی سررسید! پیرمرد از خیابانهای لندن پا شده آمده در خرابههای بیروت، روایت مقاومت بنویسد! بسته گز از کیف درآورد: «از لندن آوردم! شنیدم چنین جمع ایرانی در اینجا جمع شده، آمدم حرفهایتان را بشنوم.» هرکسی قصه آمدنش را گفت. سیدداوود خواست ۱۸تیر و دهه۷۰ را بکشد وسط، سیدکمیل در گوشی اشاره کرد: «دکتر الان خودی و انقلابیه. باید جذب بشه!» من دکتر را انداختم به خاطرهگویی. از نامه معروف آقای خامنهای به او در سال۶۹ پرسیدم: «جنگ تمام شده بود، بوشپدر به ایران پیام مذاکره داده بود. من مقالهای با تیتر «مذاکره مستقیم» نوشتم. حرفی از رابطه نزدم. آیتالله خامنهای در نمازجمعه نسبت به رابطه با امریکا واکنش نشان داد. ناگهان موجی از توهین و تکفیر علیهام به راه افتاد. میداندار هم مهدی نصیری سردبیر کیهان بود. از بیت رهبری زنگ زدند گفتند آقا بین دونماز نامهای در حمایت از شما نوشته. آقا بزرگوارانه به خاطر توهینهای سایرین از من عذرخواهی کردند.» دنیا چرخشها دارد! حالا مهاجرانی در خرابههای بیروت فریاد مقاومت سر میدهد و نصیری رابطه که هیچ، میگوید باید تسلیم شویم! حرف بچهها به زدن و نزدن موشکها رسید، دکتر گفت رهبری در نمازجمعه حرف آخر را زد: «نه تعلل میکنیم نه شتابزده.» بحث رسید به جلیلی- قالیباف. دکتر گفت «الان وقت این حرفها نیست. بچسبید به مقاومت.» این جنگ عجیب ما را دور هم جمع کرده است.