جوان آنلاین: اثری که هماینک در معرفی آن سخن میرود، خاطرات خواندنی شهید «علی خوشلفظ» را در خویش دارد. این یادمانها از سوی حمید حسام تجمیع، تدوین شده و «سوره مهر» به انتشار آن همت گماشته است. اینچنین روایتها در مجموع، نمادی از یک صیرورت است که در انقلاب اسلامی، فراوان تجربه و تکرار شد و پیامدهایی بزرگ را موجب شد. سایت رهبر معظم انقلاب اسلامی «وقتی مهتاب گم شد» را به ترتیب پی آمده توصیف کرده است:
«وقتی مهتاب گم شد قبل از آنکه شرح زندگی علی خوشلفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعه تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوشلفظ که نامش را به خاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی جمشید گذاشتهاند، سالها بعد در نوجوانی و همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمانها میشود. همین انقلاب درونی باعث میشود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگیاش هم تغییر کند. علی ۱۵ ساله در عنفوان جوانی با اصرار فراوان خود به جبهه اعزام میشود و آنجاست که در مییابد، شهادت ارمغانی است که با ترک خود به دست میآید، اما گویی قرار است علی خوشلفظ با تنی مجروح و خسته زنده بماند تا سالها بعد ماجرای وصل حدود ۸۰۰ دوست و برادرش را برای ما روایت کند. کتاب وقتی مهتاب گم شد را میتوان در همان سه شرطی که راوی قبل از انتشار کتاب برای نویسنده گذاشت، خلاصه کرد. جایی در مقدمه که نویسنده، در وصف علی خوش لفظ مینویسد: در قید و بند لفظ و تکلف گفتار و آرایههای کلامی نیست و به شدت دور از بزرگنمایی، ریب، ریا و صادق در روایت و دقیق در نقل حوادث؛ بنابراین با صاحب این قلم چند شرط را برای بازنویسی و نگارش خاطراتش گذاشته است. اول اینکه قول بدهم، اگر برای خدا نیست، ننویسم. دوم اینکه برای تأیید مطالب، به ویژه فراز و نشیبها در عملیاتها یا چند و، چون گشت و شناساییها، مطالب را از چند همرزم دیگر بپرسم و اگر تأیید کردند، بنویسم و سوم اینکه به روایت او چیزی نفزایم که شائبه تخیل پیدا نکند... کتاب به خوبی نشان میدهد که جوانان و نوجوانان یک شهر، چگونه به واسطه انقلاب تغییر مسیر دادند و این تحول نه امری فردی و محدود که انقلابی همهگیر بود. تا آنجا که حتی خلافکاران و بزهکاران شهر را نیز شامل شد. کتاب به خوبی نشان میدهد که در وهله اول، این انقلاب بود که باعث شد خوشلفظ و خوشلفظها بیدار شوند و روی به سوی هدفی والاتر و بالاتر از این زندگی مادی داشته باشند. از جذابترین ویژگیهای کتاب، رعایت صداقت در تمام لحظات و اتفاقات است. به طور کلی نه راوی و نه نویسنده کتاب هیچ ابایی از گفتن حقیقت ندارند. حقیقتی که با زبانی مردانه و از زاویه دید یک جوان مبارز و شجاع بیان میشود و ممکن است حتی در مواردی تلخ باشد و به مذاق خواننده خوش نیاید، اما در نهایت خواننده مطمئن است که کتاب به تخیل و اغراق گرفتار نشده است. روایتی که هرچه به انتهای کتاب نزدیک میشویم، شورانگیزتر و حماسیتر میشود، اما همچنان، واقعی و صادق است....»