جوان آنلاین: یک جامعهشناس تشیع و پژوهشگر دینی معتقد است میدان اربعین یکی از بسترهای مساعد برای نزدیکشدن زنان به زینب (س) به عنوان الگوی هویتی زنانهاست. به گفته نسیم کاهیرده «همذاتپنداری زنان زائر با حضرت زینب (س) - به عنوان الگویی که رنجهای فراوانی را در راه انجام رسالت الهی اش متحمل شده - یکی از مهمترین عوامل انگیزشی حضور چشمگیر آنان در پیادهروی اربعین است.»
ماحصل گفتوگوی ما با این جامعهشناس تشیع در ادامه میآید.
یکی از مهمترین اشکال پایدار تعین مادی امر مذهبی، فضاها و مکانهای مقدس است. در بیشتر سنتهای مذهبی، اگرچه نه در همه آنها، مکان برای اعتقادات و نیایش بسیار مهم است، و بیشتر مکانها، مکانهای تصادفی نیستند، بلکه فضا و مکانی هستند که در آنها پدیدهای وجود دارد؛ در برخی مواقع هم مکانها، جایی هستند که اتفاق خاصی در آنها رخ داده است. کربلا برای ما شیعیان چنین مکانی است.
مکانی که در آن نبردی ظلم ستیزانه و خونین میان امامحسین (ع) و جبهه باطل در گرفت و روایت آن تا به امروز ماندگار شد. از آنجا که این ماندگاری با نام بانوی بزرگ مکتب تشیع حضرت زینب گره خورده است، لذا شیعیان در مکان مقدس کربلا علاوه بر تقرب جستن به وجود قدسی امامحسین (ع) تلاش میکنند ارتباطی روحی و مقدس با حضرت زینب (س) برقرار کنند. در فضای مناسکی پیادهروی اربعین این رابطه روحی مقدس به ویژه در میان زنان شدیدتر است، چراکه زنان بهخاطر زن بودنشان، امکان همذات پنداری بیشتری با حضرت زینب (س) دارند.
میدان اربعین، یکی از بسترهای مساعد برای نزدیکشدن زنان به زینب (س) به عنوان الگوی هویتی زنانهاست، چراکه در این فضای مناسکی، طبیعتاً انسان به لحاظ روحی بیشترین تأثیرات معنوی را دریافت و درونی میکند. ضمن اینکه چنین تجربهای برای فرد زائر در جمع رخ میدهد، یعنی شرایطی که بیشترین ایدهآل سازیها آموخته میشود.
اغلب مشاهده میشود زنان زائر، موقعیتهای راحتتر- غیر از پیادهروی ایام مناسکی اربعین- را برای زیارت امامحسین (ع) انتخاب نمیکنند و چنین سختی را خود داوطلبانه متحمل می شوند. همذاتپنداری زنان زائر با حضرت زینب (س) - به عنوان الگویی که رنجهای فراوانی را در راه انجام رسالت الهی اش متحمل شده - یکی از مهمترین عوامل انگیزشی حضور چشمگیر آنان در پیادهروی اربعین است. در این فضا بخش قابل توجهی از زنان زائر ضمن تأمل و اندیشه در هویت خود به عنوان زن شیعه، مهیای مواجههای زینبگونه با سختیهاییمی شوند که برای زنده نگاه داشتن نهضت امامحسین (ع) و در امتداد آن، یاریگری امامعصر و زمینهسازی ظهور، بر تمامی شیعیان، چه مرد و چه زن، فرض شده است. مداومت برطی این طریق هدفمند و ایدئولوژیک و تکرار هرساله آن، به درونیشدن این احساس وظیفه و به تبع آن، شکلگیری شاخصههای هویتی جدید برای سوژهها میانجامد که یکی از مهمترین دستاوردهای حضور آنها در پیادهروی زیارتی اربعین است؛ چراکه مناسک، عرصهای است که اعتقادات به رفتارها پیوند میخورند و امر دینی برساخته میشود. این فضا نقشی کلیدی، در صورتبندی سبکهای دینداری و ادراک هویتی اقشار مختلف اجتماعی دارد.
زنان زائر با حضورشان در فضای مناسکی اربعین به واسطه ارتباط و تعامل با طیف گستردهای از مؤمنین و کانونهای تبلیغ مذهبی در بازگشت به زندگی عادی و روزمره، مبلغین مذهبی بالقوهای خواهند بود. زنان زائر با حضور فاعلانه و نه منفعلانه خود در چنین فضای مناسکی، ضمن اینکه ارزشهای هویتی را که برایشان به عنوان زن شیعه درونی شده است تقویت میکنند به خود این فرصت را میدهند که در فضای مذهبی مساعد و در جمع سایر شیعیان با نگاهی تأملی و بازاندیشانه، معانی و شاخصههای هویتی جدیدی را درونی کنند.
از این منظر یکی از خلاقانهترین نقشهایی که یک زن شیعه اهل اندیشه و انتخاب میتواند در میدان اربعین ایفا کند، همراهکردن فرزندان و استفاده از این بستر مناسکی مساعد برای تربیت عملی آنهاست؛ تربیتی متکی بر آموزههای قرآن و اهل بیت (ع). در این ایده تربیتی که شیعیان عراق هم سالهاست نسل به نسل، به کار بستهاند، کودک در کنار مادر و به پشتوانه عطوفت و مهر او کم کم عشق به حسین (ع) را تمرین میکند و در فضایی شورانگیز با همراهی کودکان دیگر، زوار و خادمان اباعبدالله، به مرور و با گذشت سالها، احساس محبت و تعلق خاطر نسبت به اهلبیت (ع) پیدا میکند. این احساس محبت نقطه شروع و اتصال کودک به الگو و مرجع تربیتی الهی است که در سایه دریافت آگاهی و آموزشهای مناسب به شناختی با ثبات منتهی میشود.
این نقش را زنان عراقی به صورت سنتی سالهاست که ایفا کردهاند. آنها بر خلاف ایام غیرمناسکی- که معمولاً در حاشیه و تابع مردان هستند_ در اربعین نقش محوری بر عهده میگیرند، با این تفاوت که آنها به جز رتق و فتق امور میزبانی مانند پختوپز و مدیریت آشپزخانه موکبها، فعالیت اجتماعی و فرهنگی خاصی در ارتباط با اربعین انجام نمیدهند. اما آنچه حائز اهمیت است هم زنان عراقی و هم ایرانی هر دو در مناسک عاشورایی فعالیت اجتماعیپررنگتری از خود بروز میدهند، چراکه مناسک در بستری از احساس و عاطفه شدید به انجام میرسد؛ عنصر وجودیای که طبیعتاً در میان زنان بیشتر از مردان به چشم میخورد. این تأثیرگذاری تا آنجاست که گاهی از تشیع به عنوان دینداری زنانه یاد میکنند.