جوان آنلاین: تا به حال د قت کرد ید؟! رانند ه تاکسیهایی که عجله میکنند و جلوی بقیه میپیچند و ترمز میکنند و خیابان را بند میآورند تا مسافر سوار کنند یا حتی این مثال برای ماشینهای سواری هم صد ق میکند. یا مثلاً برایتان پیش آمد ه بخواهید مقابل مغازهای پارک کنید و با مخالفت صاحب مغازه روبهرو شوید که «ای بابا اینجا جلوی د ید مشتریها را میگیرد و برو جای د یگری پارک کن» یا حتی مثال ساد هتر د ر محل کار از هر سمتی که میخواهیم به بالاتر پیشرفت کنیم، یک نفر د ر حال خالی کرد ن زیر پایمان است. مثال د یگر میزنیم منتها با نگاه مثبت. تا به حال شد ه هوس خوراکی و غذایی کنید و د ر مد تی کوتاه به گونهای که فکرش را نمیکرد ید برایتان مهیا شود؟
از این مثالها زیاد است که اگر بخواهیم اد امه د هیم بد ون اغراق بخش قابل توجهی از این صفحه که هیچ حتی سایر صفحات را هم د ر بر میگیرد. موضوع امروز خود مانی ساد ه است: روزی! اصل زند گی را از امام صاد ق (ع) پرسید ند و د ر پاسخ شنید ند : د انستم ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ نمیخورد، ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ!
انگار د وره رجبعلی خیاطها و مرشد چلوییها سر آمد ه و تصور عمومی د ر مورد پول منحرف شد ه است. کسب د رآمد پایان باز د ر ذهن افراد رسوخ پید ا کرد ه است د ر حالیکه مشخص نیست بالاخره به د رآمد حد اکثری رضایت د ارند یا خیر؟!
سالها پیش بر اساس تحقیقات د انشگاه پرینستون روی خانواد ههای امریکایی، تنها ۹ د رصد از خانواد ههای با د رآمد بالا از زند گی خود رضایت بیشتری د اشتند. این به این معناست که د ر خانواد ههایی با د رآمدهای سالانه هنگفت د و برابر شد ن د رآمد منجر به د و برابر شد ن خوشبختی نمیشود و این هالهای است که اغلب مرد م از کسب د رآمد بیشتر برای خود ترسیم میکنند.
هم من و هم شما بسیار د ید هایم افرادی را که از وضع زند گی خود و خرج و مخارج و گرانی ناله میکنند. افرادی که اتفاقاً سطح د رآمد شان از طبقه متوسط بالاتر و حساب بانکیشان برای روز مباد ا پر است، اما از فردای گرانی و ارزانی سکه و د لاری که ذخیره کرد ند، ترس د ارند. امروزشان با د لهره و استرس است و فرد ایشان نامعلوم و پر استرستر!
حضرت امیر (ع) به ما نهیب میزند کهای بچه آد م! آد م باش. اینقد ر حرص و اند وه مال د نیا را نخور. اینقد ر به فکر جمع کرد ن پول برای فرد ایت نباش؛ و به زبان امروز، اینقد ر غم فردای بازار سکه و ارز را د ر د لت نخور.
ما هم قبول د اریم که اگر د رآمد ماهانه کسی د ر ایران از ۱۰ میلیون به ۱۰۰ میلیون تومان و حتی یک میلیارد برسد، تغییر زیادی د ر زند گیاش رخ خواهد د اد، اما ماجرا اینجاست که از این به بعد هر چه بر میزان د رآمد فرد اضافه شود، میزان رضایتش از زند گی د قیقاً به اند ازه میزان د رآمد ش بالاتر نخواهد رفت. شاید با خود بگویید قبول و به همان میزان برسید و رها کنید، اما غافل از این نباشید که همین زیاد هخواهی بود که مسیر زند گی آد میت را تغییر د اد. ذات ما سیریناپذیر است. تلاش کرد ن برای کسب مال حلال یک چیز است و حرص زد ن برای جمع کرد ن پول چیز د یگری. تلاش، جایگاه ویژهای د ر طلب روزی د ارد و بیکاری، مذموم است، اما د ر تلاش هم باید میانهروی د اشت و د رآمد حلال کسب کرد. آنچه ما د رباره آن حرف میزنیم حرص نزد ن است، چون با حرص زد ن چیزی اضافه نمیشود. بخشی از وضعیت اقتصادی و مشکلات هم به خود ما برمیگرد د. به ما د ستور د اد هاند به همد یگر رحم کنید تا خد ا به شما رحم کند. کثرت مال هست ولی برکت نیست، چون به هم رحم نمیکنیم. رحم، اصلیترین مسئله د ر این قضیه است. به اند ازه وسعمان به د یگران برسیم. چندی پیش د وستی میگفت یک قرص ساد ه سیستم ایمنی بد ن که اتفاقاً ایرانی هم است، احتکار شد ه و د ر بازار با قیمت میلیونی به فروش میرسد و این همان مصد اق رحم نکرد ن به یکد یگر است.
قصد ما از این چند سطر نفی تلاش و کوشش برای کسب روزی حلال نیست، چه بسا که باید و ضرورت و الزام هم برای این کسب حلال وجود د ارد. حالا که به زبان خود مانی مینویسیم، این را د لم نیامد که ننویسم. اگر مجالی د اشتید از تعقیب آخر نماز عشا غافل نشوید که بخشی از ترجمه آن را مینویسیم و مابقی را خود تان بخوانید و لذت ببرید.
«خد ایا! روزی خود را بر من گسترد هساز و به د ست آورد نش را برایم آسانکن و جای د ریافتش را نزد یک قرار د ه و با جستوجوی آنچه برایم د ر آن روزی مقد ر نکرد های به زحمتم میفکن.»
و شاید همه حرف همین باشد که اگر خد ا نخواهد زحمت و حرص و طمع ما به جایی نمیرسد!