کد خبر: 1225934
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
۷۴ نفر از مخلان امنیت در پایتخت بازداشت شدند
تازه فهمیدم در دام چه شیادی گرفتار شده‌ام. از ترس اینکه آبرویم پیش فرزندانم و نوه‌هایم نرود، اسیر وی شدم. تمامی طلاهایم را که ۵۰۰ میلیون تومان بود، به او دادم، اما این پایان ماجرا نبود
 غلامرضا مسکنی 
جوان آنلاین: صبح دیروز مأموران پلیس آگاهی پایتخت ۷۴ سارق، زورگیر، اخاذ و کلاهبردار را که در چند عملیات دستگیر کرده‌بودند، در محوطه پلیس آگاهی پایتخت به صف کردند. بیشتر متهمان سابقه‌دار بودند و قبل از این هم چند باری به اتهام سرقت و زورگیری به دام افتاده‌بودند و زندان هم برای آن‌ها درس عبرتی نشده‌بود. یکی از شگفتی‌های این طرح، بازداشت موبایل قاپ سابقه‌داری است که با پابند الکترونیکی به سرقت رفته‌بود و نامش به عنوان نخستین سارق پابند‌دار ثبت شد. یکی دیگر از متهمان شاخص دستگیر شده، مرد شیطان‌صفتی است که در پوشش مؤسسه خیریه‌ای تقلبی زنان را فریب می‌داده و پس از تهیه فیلم وعکس سیاه از آن‌ها اخاذی سریالی می‌کرده‌است. 
سردار علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در حاشیه طرح برخورد با سارقان و زورگیران گفت: همکاران من در پلیس آگاهی تهران بزرگ پس از چندین روز کار اطلاعاتی، موفق به شناسایی تعدادی از سارقان به عنف و قاپ‌زن شده و در نهایت طی ۴۸ ساعت گذشته با هماهنگی مقام قضایی، عملیات متعددی را به اجرا گذاشته و در مجموع ۷۴ نفر از سارقان به عنف حرفه‌ای و قاپ‌زن را در قالب ۲۱ باند دستگیر کردند. 
این افراد در بازجویی‌های اولیه به سرقت بیش از ۵۰۰ دستگاه تلفن همراه اعتراف کردند. از آنجایی که افراد دستگیر شده، سابقه‌دار و جزو سارقان حرفه‌ای هستند با هماهنگی خوبی که با دستگاه قضایی داریم، این افراد روانه زندان و بعد از آزادی هم با پابند‌های الکترونیک کنترل خواهند شد. 
 ماجرای هولناک 
در گوشه‌ای از حیاط پلیس آگاهی چند زن میانسال هم به عنوان شاکی ایستاده‌اند. آن‌ها فالوور‌های پیج اینستاگرامی به نام «مادرانه» بودند که مرد شیاد شیطان‌صفتی آن را می‌گرداند. آن‌ها ماجرا‌های هولناکی را از گرفتار شدن خود در دام مرد شیاد تعریف می‌کردند که بیشتر شبیه داستان‌های خیالی بود. یکی از آنها، زن میانسالی است که وقتی با متهم روبه‌رو می‌شود هنوز آثار ترس در او پیدا است. او به خبرنگار ما می‌گوید: «دو سال قبل در فضای مجازی با پیج اینستاگرامی به نام مادرانه آشنا شدم. صاحب پیج عکس قبر مادرش را که با گل تزئین کرده‌بود، گذاشته‌بود و زیر عکس هم حرف‌های احساساتی و مطالب قشنگی نوشته‌بود. من مادرم را به تازگی از دست داده‌بودم و تحت‌تأثیر آن صفحه قرار گرفتم و پیج او را دنبال کردم. صاحب پیج مدعی بود برای مادرش خیرات می‌کند و از دنبال‌کنندگانش می‌خواست برای کار‌های خیر کمک کنند. من مبلغی به حسابش واریز کردم و مدتی بعد با من تماس گرفت و گفت خیریه تصمیم دارد از من قدردانی کند. اول قرار شد به بهشت زهرا برویم و در آنجا با اعضای خیریه آشنا شوم. وقتی سر قرار رفتم، آبمیوه‌ای به من تعارف کرد و وقتی خوردم گیج شدم و او هم با دست ضربه‌ای به سرم زد و بی‌هوش شدم. وقتی به هوش آمدم، داخل قبر تازه کنده شده‌ای بودم و مرد جوان تهدید کرد از من فیلم و عکس سیاه تهیه کرده‌است.»
 
 سکته کردم 
شاکی ادامه داد: «تازه فهمیدم در دام چه شیادی گرفتار شده‌ام. از ترس اینکه آبرویم پیش فرزندانم و نوه‌هایم نرود، اسیر وی شدم. تمامی طلاهایم را که ۵۰۰ میلیون تومان بود، به او دادم، اما این پایان ماجرا نبود. او هر چند وقتی به بهانه‌ای از من اخاذی می‌کرد. اگر مخالفت می‌کردم، مرا شکنجه می‌داد. آنقدر در این مدت ضربه به سرم زد که نزدیک بود بینایی چشمانم را از دست بدهم و حتی سکته مغزی کردم و الان هم تحت‌نظر پزشک هستم. چک‌هایش را پاس می‌کردم. برای خودش و همسرش کفش و لباس می‌خریدم. 
 
 می‌ترسم 
زن دیگری گفت: «به صورت اتفاقی با متهم در فضای مجازی آشنا شد. او خودش را مرد خیری معرفی کرد و مدعی بود برای آرامش روح مادرش خیرات می‌کند. من فریب او را خوردم و به او کمک کردم تا اینکه روزی قرار شد سر خاک مادرش برویم. در بهشت زهرا مرا مسموم و بی‌هوش کرد و بعد هم از من فیلم و عکس سیاه تهیه کرد. از آن روز به بعد من برده او شدم و او از من اخاذی می‌کرد. او حتی مرا شکنجه هم می‌داد. الان با دیدنش می‌ترسم و دست و پایم به لرزه می‌افتد.»
 
 رمال 
شاکی دیگری هم گفت: «در اینستاگرام با او آشنا شدم و برای آرامش روح مادر و پدرم به او که مدعی بود خیر است، کمک کردم. روزی برای مراسمی به خانه‌اش رفتم که در دامش گرفتار شدم. دو زن هم با او همکاری می‌کردند و مدعی بودند رمال هستند. مرد شیطان‌صفت پس از تهیه فیلم و عکس به من گفت رمال‌ها گفته‌اند من شمش طلا دارم و باید به او بدهم. شمش طلا نداشتم، اما از ترس آبرویم خریدم و به او دادم. 
 
 
 
 سرقت موفرفری با پابند الکترونیکی 
 
در میان سارقان و زورگیرانی که در حیاط پلیس آگاهی به صف ایستاده‌اند، یکی از آن‌ها از دیگران متمایز‌تر است. این متهم ۲۴ ساله معروف به «اشکان موفرفری نخستین سارق سابقه‌داری است که با پابند الکترونیکی به سرقت می‌رفته، اما خیلی زود هم دستگیر می‌شود. متهم که دو عصا زیر بغل دارد در گفتگو با خبرنگار ما اظهار پشیمانی می‌کند و مدعی است تصمیم گرفته توبه کند و دور خلاف را خط بکشد. 
 
اشکان پابند الکترونیکی داری؟ 
بله، من سابقه دارم و سومین روز عید که از زندان آزاد شدم، پلیس این پابند را به پایم زد تا همیشه در رصدشان باشم. 
 
چند بار سابقه داری؟ 
من الان پنجمین‌بار است که دستگیر می‌شوم. قبل از این چهار بار دستگیر شده‌بودم. 
 
تمامی سابقه‌هایت برای سرقت است؟ 
بله، من کلاً سرقت موبایل انجام می‌دهم. البته گاهی از دست شهروندان می‌قاپم و گاهی هم زورگیری می‌کنم و چند سالی است که به این شیوه سرقت می‌کنم. 
 
چرا شیوه دیگر را امتحان نمی‌کنی؟ 
من در این شیوه حرفه‌ای هستم و دوست ندارم سرقت جدیدی را تجربه کنم. چون احتمال می‌دهم خطایم بیشتر شود و زود دستگیر شوم. 
 
اما بار پنجم خیلی زود دستگیر شدی؟ 
بله، چون پابند الکترونیکی داشتم، به همین دلیل خیلی زود و در صحنه حادثه رصد و بازداشت شدم. 
 
چه شد که تصمیم گرفتی با پابند الکترونیکی به سرقت بروی؟ 
فکر نمی‌کردم این رصد واقعی باشد. چون تعداد ما زیاد بود، فکر کردم پابند زدن به ما شبیه یک نمایش باشد. با خود گفتم چطور پلیس می‌تواند این همه مجرم سابقه‌دار را رصد کند و احتمال دادم می‌خواهند ما را بترسانند تا خلاف نکنیم. واقعیتش می‌خواستم خودم امتحان کنم و ببینم واقعاً ما تحت کنترل هستیم یا نه. دوستانم هم مرا تشویق کردند و می‌گفتند رصد پلیس دروغ است. 
 
یعنی دوستان هم تو را ترغیب کردند؟ 
بله. به هر حال دوستان ما هم خلافکار هستند. وقتی از زندان آزاد شدم و پابند به پایم بسته شد، دوستانم مرا مسخره می‌کردند که از ترس سرقت نمی‌کنم. آن‌ها می‌گفتند پلیس با این سیستم فقط قصد ترساندن ما را دارد و اصلاً سیستم‌شان خراب است. صحبت‌های آن‌ها خیلی در من تأثیر گذاشت و در نهایت تصمیم گرفتم با پابند به سرقت بروم و امتحان کنم و ببینم آیا پلیس ما را تحت کنترل دارد یا نه. 
 
پس متوجه شدی طرح پابند الکترونیکی برای نمایش نیست؟ 
خوب ما عادت کردیم تا چیزی را امتحان نکنیم، باور نکنیم و اول فکر می‌کردم رصدش دروغ است، اما الان نتیجه‌اش را می‌بینی که با پابند الکترونیکی دوباره دستبند به دستانم خورده و بازداشت شده‌ام. 
 
 می‌دانی اسمت به عنوان اولین سارقی که با پابند الکترونیکی دستگیر‌شده ثبت شده‌است؟ 
الان متوجه شدم که من اولین سارقی هستم که با پابند الکترونیکی سرقت کردم و دستگیر شدم. البته دوست داشتم اولین نباشم، اما الان هم ناراحت نیستم، به هر حال من هم اینطوری معروف شدم و فکر می‌کنم الان در بین سارقان رکورددار شدم. 
 
چند روز بعد از اینکه پابند به پایت خورد، شروع به سرقت کردی؟ 
من سوم فروردین امسال از زندان آزاد شدم و پابند به پایم زده‌شد و درست یک ماه بعد، روز سوم اردیبهشت ماه تصمیم گرفتم سرقت کنم، اما در صحنه سرقت به دام افتادم. 
 
درباره روز سرقت توضیح بده؟ 
به هر حال بعد از شب‌نشینی که با دوستان خلافکارم داشتم، تصمیم گرفتم صبح روز سوم اردیبهشت موبایل‌قاپی کنم. با موتورسیکلتم به یکی از خیابان‌های جنوبی تهران رفتم و مرد جوان را به عنوان طعمه تحت‌نظر گرفتم. غافل از این بودم که به صورت نامحسوس تحت کنترل بودم. هنوز می‌خواستم موبایل را از دست مرد جوان بقاپم آژیر خودروی پلیس به صدا در‌آمد و من هم ناکام شروع به فرار کردم، اما خیلی زود در دام مأموران گرفتار شدم. 
 
چرا عصا داری؟ 
من با موتورسیکلتم شروع به فرار کردم و پلیس هم مرا تعقیب می‌کرد. برای اینکه دستگیر نشوم، علاوه بر حرکات خطرناک خلاف جهت هم رانندگی می‌کردم، اما در نهایت پلیس به من رسید. وقتی دیدم در محاصره هستم با قمه به پلیس حمله کردم تا راهی برای فرار پیدا کنم که پلیس پایم را هدف قرار داد و با شلیک تیری پایم زخمی شد و گرفتار شدم. 
 
چرا با این همه سابقه دوباره دست به سرقت می‌زنی و درس عبرت نگرفتی؟ 
نیاز به پول دارم. پدرم معتاد است و همسر و فرزندم هم خرجی می‌خواهند. من هم کاری ندارم و سابقه‌دارم و کسی هم به من کاری نمی‌دهد. تخصصی هم ندارم و برای تأمین هزینه زندگی‌ام سرقت می‌کنم. 
 
همسرت اعتراض نمی‌کند؟ 
نه. چاره‌ای ندارد. به هر حال او هم نیاز به پول دارد. 
 
چه شد که اصلاً سارق شدی؟ 
رفت و آمد با دوستان ناباب باعث شد وارد جرگه خلافکاران شوم. اولین بار ۱۶ سال سن داشتم که با دوستان سرقت کردم. البته خانواده نابسامان هم در خلافکار شدنم بی‌تأثیر نبود. 
 
معتادی؟ 
گل مصرف می‌کنم. 
 
حرف آخر؟ 
خیلی پشیمان هستم و تصمیم دارم توبه کنم و دور خلاف را خط بکشم. 
 
 
 انکار عجیب 
بهزاد متهم ۴۲ ساله است که با تشکیل پیج اینستاگرامی به نام «مادرانه» ادعا می‌کرده فرد خیری است و برای شادی روح مادرش به افراد نیازمند کمک می‌کند. او با این ترفند زنان میانسال را که فالوورهایش بودند، فریب می‌داد و به بهانه اینکه در مؤسسه خیریه قصد دارد از آن‌ها تقدیر و تشکر کند، قرار ملاقات می‌گذاشت. متهم در محل قرار، آن‌ها را با آبمیوه مسموم بی‌هوش می‌کرد و پس از تهیه فیلم سیاه، طلا‌ها و جواهرات آن‌ها را سرقت می‌کرد، اما این پایان ماجرا‌های وحشتناک مرد شیطان‌صفت نبود و وی با تهدید انتشار عکس‌ها و فیلم‌های سیاه و همچنین شکنجه آن‌ها دست به اخاذی‌های سریالی از زنان میانسال می‌زد. وی با اینکه تمامی مدارک و دلایل علیه او است، جرم خود را انکار می‌کند. 
 
بهزاد به چه جرمی بازداشت شدی؟
به خاطر پیج اینستاگرامی که داشتم. 
 
چه پیجی؟ 
من در اینستاگرام پیجی به نام مادرانه داشتم و برای مادرم عزاداری و خیرات می‌کردم. 
 
حتماً در این پیج جرمی مرتکب شدی، درسته؟ 
من جرمی مرتکب نشدم، اما اتهام من اخاذی و فریب زنان است. 
 
 اما پنج شاکی داری که همه آن‌ها هم زنان میانسال هستند؟ 
سکوت می‌کند و بعد از مکث طولانی می‌گوید بله آن‌ها از من شکایت کرده‌اند. 
 
به چه جرمی؟ 
می‌گویند آن‌ها را فریب دادم و از آن‌ها اخاذی کردم. البته بعضی از آن‌ها هم می‌گویند من با آبمیوه یا چا‌ی مسموم آن‌ها را بی‌هوش کردم و پس از تجاوز، از آن‌ها فیلم برای اخاذی تهیه کرده ام، اما من قبول ندارم. 
 
 چه ارتباطی با آن‌ها داشتی؟ 
من مغازه لوازم الکتریکی داشتم و آن‌ها مشتری من بودند. 
 
شاکی‌ها می‌گویند دنبال‌کنندگان پیج اینستاگرامی شما بودند؟ 
بله، آن‌ها اول از طریق پیج اینستاگرامم با من آشنا شدند و بعد هم مشتری من شدند. 
 
در پیج اینستاگرامی چه فعالیتی داشتی؟ 
در پیج مادرانه من برای مادرم خیرات می‌کردم و پست مادرانه می‌گذاشتم. 
 
شما در پوشش مؤسسه خیریه تقلبی که در اینستاگرام تبلیغ می‌کردی، از شاکی‌ها اخاذی می‌کردی، درسته؟ 
نه، من اخاذی نکردم. 
 
اما سند تراکنش حساب شما نشان می‌دهد به حساب شما پول واریز کرده‌اند. 
بله درسته. آن‌ها خودشان با رضایت به من پول می‌دادند. 
 
قبول داری آن‌ها را به اطراف بهشت زهرا می‌بردی و آنجا بی‌هوششان می‌کردی؟
من با آن‌ها در بهشت زهرا قرار می‌گذاشتم سر خاک مادرم برویم و آن‌ها هم با پای خودشان می‌آمدند. 
 
اما در آنجا با آبمیوه مسموم بی‌هوش و فیلم سیاه تهیه می‌کردی برای اخاذی؟ نه. 
پلیس فیلم‌ها و عکس‌های سیاهی که از شاکی‌ها تهیه کردی کشف کرده درسته؟ 
سکوت می‌کند. 
 
یکی از نیرو‌های خدماتی بهشت زهرا هم به عنوان شاهد تأیید کرده شما زن میانسالی را داخل قبر شکنجه می‌دادی؟ 
شاکی‌ها خودشان سر خاک مادرم می‌آمدند و من شکنجه ندادم. 
 
چطور شما با این همه دلایل و شواهد جرمت را انکار می‌کنی؟ 
شاکی‌ها دروغ می‌گویند و از من کینه به دل دارند. 
 
مدارک و شواهد را چطور انکار می‌کنی؟ 
قبول ندارم. برای من پاپوش درست کرده‌اند. 
 
اگر جرمت ثابت شد، چه؟ 
با دستان خودم اعدامم را امضا می‌کنم.
برچسب ها: پلیس ، سرقت ، سارقان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۵۷ - ۱۴۰۳/۰۲/۰۶
0
1
چاره کار فقط اعدام این شیطان صفتان است
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار