اثری که هماینک در معرفی آن سخن میرود، مجلدی از مجموعه نفیس «شخصیتهای مانا» ست، که از سوی انتشارات سورهمهر، به علاقهمندان ارائه شده است. در این دفتر، زندگی علمی و عملی استاد دکتر سیدجعفر شهیدی، با زبانی ساده و قلمی روان، روایت میشود. اکبر خوشزاد نویسنده این اثر، در باب شکل و محتوای آن و در دیباچه، چنین آورده است: «کتاب حاضر، درباره زندگی و فعالیتهای علمی و فرهنگی، یکی از شخصیتهای ماندگار این سرزمین است. زندگی سیدجعفر شهیدی سرشار از تکاپو و تلاش مستمر در تعلیم و تعلم بود. محدوده زمانی این اثر، از دوران کودکی وی، یعنی از ابتدای قرن حاضر تا زمان فوت او، در سال ۱۳۸۶ است. او در زندگی پربارش، شاهد حوادث و رویدادهای مهمی در ایران بود. ویژگی مهم زندگی شهیدی، فعالیت خستگیناپذیر او در راه کسب علم و پرورش شاگردانی بنام است. شهیدی تحصیلکرده حوزه و دانشگاه بود، و در هر دو به اوج رسید. او با تحمل سختیهای بسیار، به تحصیل علوم دینی در حوزه علمیه نجف پرداخت و با کسب درجه اجتهاد، به ایران بازگشت. ابتدا در دبیرستانی در تهران شروع به تدریس کرد. همزمان تحصیلات دانشگاهی را هم پی گرفت. شهیدی در دو رشته معقول و منقول (الهیات) و زبان و ادبیات فارسی، مدرک لیسانس دریافت کرد. سپس دکتری زبان و ادبیات فارسی را، از استادان صاحبنام دانشگاه تهران دریافت کرد و بلافاصله عضو هیئت علمی دانشگاه شد. او در آنجا، بسیاری از متون دشوار ادبیات فارسی و عربی را تدریس کرد. تدریس برای او یک شغل نبود، او به این کار عشق میورزید. خاطرات دانشجویانش، که هر یک اکنون از استادان بنام ادبیات فارسی هستند، گواه این امر است. او برای تدریس، زمان و مکانی قائل نبود. در خارج از دانشگاه و حتی در منزل شخصی خود نیز، پذیرای دانشجویان بود. دوران تدریس و فعالیت او در دانشگاه تهران، دوران طلایی دانشکده ادبیات بود. در دهه ۱۳۵۰، شهیدی و استادان جوان دانشکده، محیط آنجا را به یک آکادمی علمی تبدیل کردند، چنان که بسیاری از دانشمندان و دانشجویان خارجی، به ایران رو آوردند و حتی عدهای از دانشجویان ایرانی، از رشتههای دیگر تغییر رشته دادند و ادبیات فارسی را برگزیدند، دورانی که دیگر تکرار نشد! او همزمان با تدریس در دانشگاه، در مؤسسه لغتنامه دهخدا، با علیاکبر دهخدا و دکتر محمد معین همکاری داشت و پس از بیماری و فوت دکتر معین، ریاست این مؤسسه را بر عهده گرفت. با تلاش او بود که لغتنامه به سرانجام رسید. شهیدی در بسیاری از کنفرانسهای علمی و مذهبی، حضور فعالی داشت. از آنجا که او تحصیلکرده هر دو روش حوزوی و دانشگاهی بود و بر هر دو زمینه تسلط داشت، پیشنهادهایی برای اصلاح نظام تحصیلی در ایران ارائه کرد، که در بخش آرا و دیدگاهها، مفصل در این باره پرداختهام. آثار مکتوب او نیز بسیار است. شهیدی مقالات بسیاری در مجلههای مختلف ایرانی و عربی منتشر ساخت و بیش از ۳۰ کتاب در موضوعات گوناگون تألیف، ترجمه و تصحیح کرد. کتابهای او را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: آثار ادبی و آثار تاریخی. تألیفات ادبی او، بیشتر در زمینه شرح و تصحیح متون ادب فارسی است، که در این اثر برخی از آنها معرفی و بررسی شدهاند. او، که به تاریخ نیز علاقهمند بود، مطالب زیادی در این باره نگاشت. حوزه علاقهمندی و مطالعات وی، درباره تاریخ اسلام، به خصوص صدر اسلام و تاریخ تشیع بود. کتابهای پس از ۵۰ سال و تاریخ تحلیلی اسلام، از مهمترین تألیفاتش درباره حوادث قرون اولیه اسلاماند. او نگاهی نقادانه به منابع اصلی تاریخ اسلام داشت و بسیاری از مطالب نوشته شده مستشرقان را، در این باره نمیپذیرفت».