به گزارش جوان آنلاین، شبه رسانه ملکه پس از اجرای نشست خزر در بخش خبری شصت دقیقه خود در گفتوگو با رجب صفروف که وی را عضو هیئت کارشناسی روسیه در مذاکرات قزاقستان میخواند بیان داشت: «در سال ۱۹۹۶ که اولین جلسه بررسی سهم کشورها از دریای خزر تشکیل شد همه ما توقع داشتیم ایران بر اساس قرار داد ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ درخواست ۵۰ درصدی حق خود را از آبهای خزر اعلام کند، اما ما در کمال تعجب دیدیم که ایران از ابتدا روی سهم پنجاه درصد پافشاری نکرد و خواستار سهم برابر همه کشورها یعنی زیر ۲۰ درصد را داشت.»
چیزی نگذشت کلیپ چند دقیقهای این گفتوگو به بسیاری از گروهها و کانالهای فضای مجازی راه پیدا کرد و سوار بر موج هیجانات و عواطف، بدون هیچ گونه سنجش دقیق علمی و تاریخی، دست مایهای گشت تا مخالفین و معاندین، حتی آنها که در فروش خاک ایران به حزب بعث یا جدایی بحرین از ایران نقش داشتهاند، در محکوم نمودن جمهوری اسلامی ایران به آن استناد کنند.
اما حال نه تنها مشخص شده است آن شخص که او را عضو هیئت کارشناسی روسیه میخواندند، در ترکیب مذاکره کنندگان روس نبوده بلکه رجب صفروف که بار دیگر در برابر دوربین بیبیسی ظاهر شده با ابراز تعجب از طرح سهم ۵۰ درصدی ایران از دریای خزر در رسانهها، گفته است: «در هیچ قراردادی و هیچ سندی نیامده که شوروی یا ایران سهم 50درصدی از دریای خزر را داشتهاند. بعد از فروپاشی شوروی اگر دولت ایران دعوای 50 درصد را داشت نه جمهوری آذربایجان نه قزاقزستان و نه ترکمنستان حق استفاده از یک مترِ دریایِ خزر را هم نمیتوانستند داشته باشند. بنابراین هیچ منطقی برای دعوای پنجاه درصد توسط ایران وجود ندارد و من از طرح این بحث در ایران تعجب میکنم»!
This is a modal window.
هر چند که کلیپ دوم نیز توسط بیبیسی منتشر گردیده تا چهره سربازان ملکه را منصف، بیطرف و مستقل بزک کرده و این گاف را پیش از آنکه توسط رسانهها برجسته شود لاپوشانی کند اما نتوانست فریبکاری و دروغ پردازی این رسانه را در بیان مطالب غیر واقع پنهان سازد.
آنچه که از این گونه خبر سازیها و موجب سواریهای بیبیسی بر میآید دستان خالی سربازان ملکه است. میتوان گفت آنقدر کف گیر شبه رسانه بیبیسی که مدعی براندازی ایران از طریق جنگ روانیست، به ته دیگ خورده است که به اعمال غیر اخلاقی و غیر انسانی چون تحریف تاریخ (اینجا)، دخل و تصرف در بیانات مقامات جمهوری اسلامی ایران (اینجا) و استفاده از فیلمهای آرشیوی و کارشناس نُماها (اینجا) رو آورده و منتظر سوژهای هر چند دروغ و مبهم است تا موج سواری را آغاز کند.
اگر مردید، واقعیت را شرح دهید!
خوب است سربازان ملکه برای یکبار هم که شده همچون شعارهایی که سر میدهند ژست استقلال گرفته و واقعیت را در خصوص سهمیه بندی دریای خزر و کم کاریهای پهلویها در احقاق حق ملت ایران را به زبان آورند.
در این باره دکتر عبدالله شهبازی، پژوهشگر و استاد دانشگاه، در کانال تلگرامی خود نوشته است: «حکومت رضا شاه اندکی پس از انقلاب ۱۹۱۷ و صعود بلشویکها در روسیه و گسترش آن به باکو و همسایگی ایران مستقر شد که مقارن بود با پایان جنگ «روسهای سفید» ... این جنگ شالوده تخاصم شوروی با غرب است... در این فضا، رضا شاه میتوانست سهم ایران از دریای خزر را با حکومت جدید شوروی تعیین کند، ولی نکرد و این مسئله مهم و حیاتی برای ایران مبهم ماند... در زمان استالین این امکان هم برای رضا شاه و هم برای حکومتی که محمدرضا شاه جوان در رأس آن بود پس از شهریور ۱۳۲۰ (در زمان احیای ماجرای جنجالی نفت شمال پس از پایان جنگ دوم جهانی) وجود داشت که طی قراردادی سهم ایران را در دریای خزر بهطور کاملاً مشخص تعیین کنند، ولی نکردند. اگر آن زمان، بهخصوص زمان رضا شاه، سهم ایران در دریای خزر تعیین میشد، اگر ۵۰ درصد سهم ایران نمیشد بالاخره میتوانست ۳۰ درصد باشد، به این دلیل، پس از فروپاشی اتحاد شوروی و تبدیل دریای خزر به حوزه مالکیت ۵ کشور مجاور آن، سهم ایران بهشدت کاهش یافت... اگر ایران در دوران پهلوی حکومتی «ملی» بود و روابطی مشابه با هند دوران نهرو با شوروی داشت، سهم ما از دریای خزر در چند موقعیت استثنایی و عالی بهسود ایران میتوانست تعیین شود و سهمی البته نه ۵۰ درصد، ولی مثلاً ۳۰ الی ۴۰ درصد برای ایران کسب کند. ولی حکومت رضا شاه و محمدرضا شاه پهلوی خط مقدم جبهه غرب علیه شوروی و در تحریکات و «جنگ سرد» علیه شوروی بهشدت فعال بودند و بنابراین منافع ملی ما را هم در دریای خزر و هم در خلیج فارس به باد دادند.»