
نویسنده: نيره ساري
هدايت تحصيلي دانشآموزان يكي از معضلات هميشگي نظام آموزشي و تربيتي در مدارس بوده است و در اين يكي دو سال اخير راهحلهايي ارائه شده كه هيچكدام به سرانجام مطلوبي نرسيده است. در حالي كه سند تحول بنيادين هدايت تحصيلي دانشآموزان را مشروط به محاسبه سابقه تحصيلي از شش سال اول دوره ابتدايي كرده است، اما هدايت تحصيلي دانشآموزان در پايه نهم بدون فراهمكردن زيرساختها انجام ميشود.
اواخر پاييز ۹۴ طرح پيشنهادي براي هدايت تحصيلي مطرح شد و بر اساس آن دانشآموزان بايد رشته خود را بهطور تدريجي (مرحلهاي) از بين دو سبد «نظري» و «فني و مهارتي» انتخاب ميكردند تا از اين طريق ميزان استعدادها و علايق هر دانشآموز بهتر سنجيده شود.
اما به يكباره تصويب آييننامه هدايت تحصيلي، طرح فوق از دستور كار شوراي عالي آموزش و پرورش خارج شد و بدين ترتيب آييننامه هدايت تحصيلي بر اساس انتخاب رشته دفعي در اسفندماه ۹۴ به تصويب رسيد. آييننامهاي كه به گفته كارشناسان با روال سابق تفاوت چنداني نداشت و به پرورش استعدادهاي دانشآموزان نيز توجه چنداني نميكرد. پس از اين نيز تابستان 95 موعد اجراي هدايت تحصيلي دانشآموزان فرا رسيد و با اجبار و پافشاري مسئولان آموزش و پرورش بر انتخاب رشته بر اساس شيوهنامه مذكور، سنجش تحصيلي و استعدادي دانشآموزان و نيز تعيين ظرفيت هر رشته بر اساس نيازهاي جامعه به اجرا درآمد. موضوعي كه اعتراض جدي بسياري از خانوادههاي دانشآموزان پايه نهم را به دنبال داشت و مدارس را به اجبار دانشآموزان نسبت به انتخاب رشته كار و دانش يا هنرستانها متهم كردند و روند انتخاب رشته را مورد نقد قرار دادند و معتقد بودند: مديران و مشاوران در روند هدايت تحصيلي تنها بنا بر وظيفه سازماني محول شده، سكانداري علائق و استعدادهاي دانشآموزان را بر عهده گرفتهاند.
ورود رئيسجمهور به ماجراي هدايت تحصيلي
نبود اطلاعات كافي مشاوران تحصيلي موجب شد كه بازخورد اين مهم در كوتاهترين زمان ممكن به حاشيهاي جدي تبديل شود تا جايي كه حتي تصميم مذكور مورد نقد رئيس دولت يازدهم نيز واقع شد و با ورود به ماجراي هدايت تحصيلي عنوان كرد:ما بايد در اين موارد افراد را آزاد بگذاريم، به عنوان مثال من در موضوع هدايت تحصيلي كه در آموزش و پرورش اجبار شده بود، ورود كردم و گفتم كه حق نداريد در اين مسئله بچهها را اجبار كنيد، بلكه ما بايد يك چارچوب و مقرراتي را بگذاريم، نه اينكه يك فرد بتواند براي ديگران تصميم بگيرد.
وعده تغييرات در بحث هدايت تحصيلي
تابستان سال قبل در حالي به پايان رسيد كه برخي دانشآموزان به دليل نقص عملكردي در اين حوزه از رفتن به رشته مورد علاقه خود باز ماندند و عملاً موش آزمايشگاهي آموزش و پرورش شدند. با ورود دانش آشتياني به آموزش و پرورش و تغيير در معاونت فرهنگي و پرورشي وزارتخانه بهعنوان متولي ساماندهي امور مشاوره و هدايت تحصيلي، اظهارنظرهاي مسئولان امر به استعداد و علاقه و نيز اجبار نكردن دانشآموزان در انتخاب رشته سوق داده شد و با اظهار نظر مسئولان مبني بر تغييرات عمده در بحث هدايت تحصيلي و شيوه ارائه آن به دانشآموزان، اميد آن رفت كه در سال جديد با بحران هدايت تحصيلي مواجه نباشيم.
وزارت آموزش و پرورش در همان بدو ورود تلاش كرد تا با برآوردي نسبت به اولويتهاي دانشآموزان پايه نهم، ميزان علاقهمندي آنها نسبت به رشتههاي نظري، فني حرفهاي و كار دانش را تخمين بزند و اينگونه نشان داد كه با كمك رسانهها، ضمن آگاهي دادن به خانوادهها، سند تحول بنيادين را به عنوان سند بالادستي آموزش و پرورش مورد توجه قرار ميدهد. اين در حالي است كه به گفته مدير كل سابق دفتر مشاوره وزارت آموزش و پرورش در سند تحول بنيادين در دو راهكار 3- 21 و 5- 13 دو تكليف براي آموزش و پرورش تعيين شده است و اين وزارتخانه موظف است نظام راهنمايي، مشاوره و استعداديابي را طراحي و اجرا كند. همچنين آموزش و پرورش موظف شده بحث راهنمايي و مشاوره را در تمام دوران تحصيلي برقرار كند. اين در حالي است كه هيچكدام از اين راهكارها كه ميتواند الزامات هدايت تحصيلي صحيح باشد، فراهم نشده است.
سند تحول بنيادين در مورد هدايت تحصيلي چه ميگويد؟
مدير كل سابق دفتر مشاوره وزارت آموزش و پرورش گفت است: در سال تحصيلي 72- 71 با تغييري كه در دوره متوسطه رخ داد، بار اصلي روي مشاوران مدارس قرار گرفت و از دهه 70 به بعد مشاوران به شكل جدي وارد مدارس شدند و تعامل ميان آنها و اولياي مدرسه شكل گرفت.
فولادي در ادامه ميافزايد: سال تحصيلي گذشته مشاوران دوره متوسط دوم را به متوسطه اول منتقل كردند كه اين مسئله چالشي را ايجاد كرد؛ چراكه مديران مدارس در دوره متوسطه اول، حدود وظايف مشاوران را به خوبي نميشناختند و از سوي ديگر پرونده الكترونيك دانشآموزان بدون مشاوره يك معضل است، چون شرايط ايدهآل اين است كه حداقل به ازاي يك مدرسه، يك مشاور داشته باشيم.
اين در حالي است كه مديركل دفتر مشاوره وزارت آموزش و پرورش خود معترف بر اين نقص بوده و گفته است: براي اجراي سند تحول بنيادين زيرساخت لازم فراهم نشده بود؛ چرا كه براي هدايت تحصيلي بايد در دوره ابتدايي حتماً مشاور داشته باشيم يا حداقل معلمان از آموزشهاي لازم در حوزه مشاوره برخوردار شوند.
وي در ادامه تأكيد كرده است: «سال تحصيلي 95-84 هيچ پيشبيني براي تأمين نيروي مشاور در مقطع متوسطه اول نشده بود، بنابراين ناچار بوديم از نيروهاي موجود استفاده كنيم كه مشاوران متوسطه دوم به اين دوره منتقل شدند.»
اكنون در آستانه پايان سال تحصيلي
96 -95آموزش و پرورش در حالي تأكيد ميكند كه در بخشنامه جديد خود به بحث رغبت، استعداد، تواناييها و ويژگيهاي شخصيتي دانشآموز توجه شده كه همچنان بيتوجهي به زيرساختهاي مطرح در سند تحول بنيادين در مورد هدايت تحصيلي مورد نقد واقع ميشود، چراكه به گفته مديركل سابق دفتر مشاوره وزارت آموزش و پرورش همچنين مشاور متخصص در شش سال اول دوره ابتدايي حضور ندارد، در حالي كه سند تحول بنيادين هدايت تحصيلي دانشآموزان را مشروط به محاسبه سابقه تحصيلي از شش سال اول دوره ابتدايي كرده است.
اينچنين است كه هدايت تحصيلي يا تحميلي دانشآموزان براي سال دوم مورد ترديد واقع است و مشخص نيست آموزش و پرورش امسال سبد خاليرشتههاي خود را با چه برنامهريزياي پر خواهد كرد؟!