
نویسنده: هادي محمدي
با گذشت يكصد روز از رياست ترامپ در كاخ سفيد و تجربه كردن فشارهاي بيسابقه داخلي و خارجي، تدريجاً سكان سياستهاي منطقهاي و جهاني كاخ سفيد در اختيار رويكردهاي سنتي جمهوريخواهان قرار ميگيرد و برخلاف وعدههاي انتخاباتي، حضور نظامي و رفتارهاي نظاميگرانه ترامپ در سوريه و عراق براي تأثير بر روندهاي مبارزه با تروريسم روشنتر ميشود. ترامپ و بقيه نهادهاي اصلي امريكايي از اينكه بازيگران اصلي در سوريه و عراق نيستند و مديريت آن را از دست دادهاند، بسيار ناراضي هستند و لذا با تكيه بر مؤلفههاي از پيش تدارك شده نظامي در عراق و سوريه، رويكردهاي فعالتر و علنيتري را براي اقدامات نظامي فوري در دستور كار قرار دادهاند. حضور هزاران نظامي در شمال و غرب عراق كه در سكوت كامل رسانهاي انجام گرفته، به موازات پروژه سپر فرات كه در كنار نيروهاي كرد ـ عرب در محور رقه در حال اجراست، با گامهايي در جنوب سوريه در حال تكميل است.
تجربه تاريخي ـ استعماري انگليسيها در غرب آسيا كه مناسبات ديرينهاي با عشاير عرب دارند، مديريت پروژه عملياتي از مرزهاي اردن را به بهانه مبارزه با تروريسم، به نظاميان انگليسي داده است. حضور فعال امريكاييها در سطوح فرماندهي و يا يگانهاي عمليات ويژه در كنار انگليسيها و نيروهاي اردني كه فرماندهاني از رژيم صهيونيستي و عربستان را در ستاد فرماندهي خود جاي دادهاند، يك نيروي نظامي از تروريستهاي به اصطلاح معتدل به استعداد 4 تا 5 هزار نفر كه قبلاً آموزش ديدهاند را به عنوان يك سازمان نظامي شكل دادهاند و هزينههاي كامل آن توسط آلسعود پرداخت خواهد شد.
كار شناسايي و تعيين محورهاي عملياتي در استانهاي قنيطره و درعا و سويدا از بيش از يك ماه قبل انجام گرفته و اكنون در قالب دو مانور نظامي به نام شير آماده و شير آبي مراحل آمادهسازي براي آغاز تجاوز از مرزهاي اردن را سپري ميكند تا با تكرار مدل تركيه در شمال حلب و يا امريكاييها در شمال رقه، مناطقي از استانهاي جنوبي سوريه را به اشغال و كنترل خود درآورند. اين برنامه نظامي بخشي از پروژه امريكاست تا در مناطق مرزي سوريه و اردن و سوريه و عراق، در مناطق شمالي عراق و سوريه مستقر شده و آن را به كارت مذاكراتي و چانهزني در نشستهاي ژنو تبديل كند. كاركرد اين پروژه گسترده اين است كه شانس امتيازخواهي اساسي در مذاكرات را به امريكا خواهد داد و از يك بازيگر منفعل به بازيگر فعال با تكيه بر جغرافياي قابل توجه تبديل ميكند. اين امتياز به امريكاييها فرصت خواهد داد تا مكانيزم اجبار را در اختيار داشته و امكان تجزيه بخشهايي در عراق و سوريه را در دست داشته باشند.
در عراق، به موازات تحريك بارزاني براي جدايي طلبي و نشستي كه نظاميان امريكايي، انگليسي و كانادايي در روزهاي گذشته با نيروهاي بارزاني داشتهاند، با كمك انگليس و همراهي قطر، روي يك پروژه مشترك كردي–سني در عراق كار ميكنند تا اقليم مشتركي را سامان دهند و امكان حفظ داعش در بخشهاي غربي و بياباني نيز فراهم شود. در سوريه، تنها با در اختيار گرفتن يك جغرافياي بزرگ كه حضور مستقيم امريكايي را در خود دارد، امكان توليد ابتكار عمل در مديريت بحران خواهند داشت. ساعت صفر آغاز عمليات در جنوب سوريه چندان تأخير ندارد و بنابه برخي شواهد، در طي مراحل متعدد به اجرا در ميآيد و خواص و منافع گوناگوني براي امريكا و شركاي آن توليد خواهد كرد. يكي از خواص و منافع اين عمليات، توليد حاشيه امنيتي براي رژيم صهيونيستي و راندن تروريستهاي داعش و القاعده به سمت مناطق مركزي سوريه و يا بيابانهاي شرق اين كشور است تا مأموريت فرسايش نيروهاي نظامي سوريه را استمرار بخشيده و با ادامه بحران، فرصت چانهزني براي امريكا به وجود آورند.