
نویسنده: وحید حاجیپور
مديرعامل شركت نفت و گاز پارس روز گذشته در نشستي خبري عنوان كرد خروجي دولت قبل در پارس جنوبي چيزي جز يك آشوب صنعتي نيست و با چنگ زدن بر اين ريسمان، برجام را نسخه نجاتدهنده صنعت نفت دانست و برابري توليد ايران و قطر از پارس جنوبي را محصول تدبير دولت يازدهم دانست.
محمد مشكين فام مانند ساير مديران نفت كه طي دو روز اخير و در جريان برگزاري بيست و دومين نمايشگاه بينالمللي نفت تهران به گذشته پرداخت و با به پيش كشيدن مديريت صنعت نفت در دولت گذشته عملكرد دولت يازدهم در صنعت نفت را به آسمانها برد.
شنيدن اين سخنان از هر مدير ديگري ميشد مطلب قابل تاملي باشد ولي با توجه به فاصله قانونمند مديرعامل شركت نفت و گاز پارس با سمت فعلي خود، شنيدن اين سخنان كمي عجيب بود چراكه مشكينفام از نظر سلسله مراتب سازماني و مديريتي در پوزيشن اين جايگاه قرار ندارد و به يكباره مانند بسياري ديگر از مديران امروز نفت به سمتهاي بالا دست يافته است.
اين چند خط براي همشهري وزير نفت نوشته شده است. آقاي مشكينفام، اينكه در دوران گذشته آشوب صنعتي وجود داشته يا خير چندان محل بحث نيست ولي به مدد همان پروژهها بود كه شما در مراسم افتتاحيه پنج فاز پارس جنوبي حضور داشتيد ولي علاقه داريد اين موفقيت را به نام خود قبول كنيد. اگر دوران گذشته را آشوب صنعتي ميدانيد و مثلاً فاز 12 را اشاره ميكنيد حتماً به اين بحث هم اشاره كنيد كه يكي از همان مديران با حكم شما سمتي بزرگتر دريافت كرده و چند سمت ديگر را هم در اختيار دارد به يمن مديريت شما.
در زمان تحريمها و كمبود منابع مالي، پارس جنوبي در اولويت قرار گرفت و با هر مكافات و سختي كه بود، پروژههاي عظيمي به دولت يازدهم رسيد كه با زحمات اين دولت، پروژهها به سرانجام رسيد و افتخارش براي كسي ماند كه كار را تمام كرد ولي آيا جفا نيست كه در يك بازي سياسي، انصاف و وجدان را فراموش كرده و چنان بر كوس خودشيفتگي ضرب زنيم كه گويي يك نفت و گاز پارس بود و يك دولت يازدهم؟!
قطعاً همه دولتها زحمت كشيده و نقش خود را در پارس جنوبي ايفا كردند ولي اگر دولت گذشته مانند دولت فعلي فكر ميكرد آيا اساساً پروژهاي به مرحله اجرا ميرسيد؟ بهطور قطع پاسخ شما هم خير است ولي سهم شما در دوران اين آشوب صنعتي چيست؟ شايد گفته شود مشكين فام در آن دوره جزو مديران ارشد نبود كه اگر بخواهيم اين موضوع را قبول كنيم بايد افسوس خورد كه چگونه يك مدير نفتي با سابقه كاري نه چندان قابل قبول به يكباره مديرعامل شركتي ميشود كه گردش مالياش بالاي 10 ميليارد دلار در سال است.
از قضا يكي از همين آشوبهاي صنعتي مربوط به فاز 12 است كه مجريآن با احكام سريالي آقاي مديرعامل يك شبه صاحب چند سمت شد. مشكين فام براي نشان دادن ضعف در مديريت دولت قبل به ميزان بركناريها و انتصابات اشاره كرده است ولي دوست ندارد به اين واقعيت اشاره داشته باشد كه در همين مديريت كوتاه خود، قطار بركناري و انتصاب را به راه انداخت و زلزله مديريتي پارس جنوبي را به لرزه درآورد.
قطعاً ايشان بهتر از هر فرد ديگري ميدانند در پارس جنوبي چه كردند ولي علاقه دارند در پازلي «منقش» شود كه اگر از صحنه روزگار پاك شود، چارهاي جز گوشهنشيني نميماند. نفت يك حوزه تخصصي است و اين تخصص بهحدي مقدس است كه افراد شرافتمند حاضر نيستند آن را زير پا بگذارند پس استعفا ميكنند و ميروند. شايد اين اظهارات حرف دل وي نبوده است كه اگر اينگونه است بايد متأسف شد و اگر حاصل تفكرات ايشان بوده، دو صد چندان بايد افسوس خورد كه چنين بيمحابا نكاتي بيان ميشود كه مصداق كامل بيانصافي است.
براي آنان كه ميدانند در نفت چه خبر است هضم اين موضوعات به يك لبخند ساده بسنده ميكند ولي حيف است اين چند سطر را براي مديران سياست زده نفت ننويسيم. ما هم ميگوييم پارس جنوبي حاصل دم مسيحيايي دولت يازدهم است. آنچه تا پيش از دولت يازدهم بود، تلي از خاك و خاكستر بود كه با ظهور دولت يازدهم، تبديل به گلستان شد. همه بد و دولت يازدهم خوب...!