کد خبر: 759201
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۳۹۴ - ۲۱:۴۷
گشت و گذاري در بازار داغ خريد و فروش حيوانات
اگر يك خانواده از طبقه متوسط باشيد، همان خانواده‌هايي كه با حقوق بخور و نمير كارمندي اول ماه‌شان را به زور به روز سي‌ام هر ماه سنجاق مي‌كنند؛
زينب شكوهي‌طرقي

اگر يك خانواده از طبقه متوسط باشيد، همان خانواده‌هايي كه با حقوق بخور و نمير كارمندي اول ماه‌شان را به زور به روز سي‌ام هر ماه سنجاق مي‌كنند؛ از همان خانواده‌هايي كه بيشترين سهم ساكنان شهر و كشور را دارند، دخل و خرج خانه‌تان با همه اعضايش را جمع ببنديد رقمي به‌دست مي‌آيد كمي بيشتر از همان دريافتي كارمند با چند ده ساعت اضافه‌كاري هر ماه، يعني مبلغي بين يك ميليون و 500 هزار تومان تا 2 ميليون و 500 هزار تومان. خرج‌تان را كه ناديده بگيريد، اغلب ما كساني هستيم كه سرمايه‌هاي چند ده ساله كاركردن و پس‌اندازمان خلاصه مي‌شود به يك آپارتمان چند متري و يك ماشين ساده كه روي هم رفته 200 ميليون تومان هم نمي‌شود. باورتان مي‌شود درست در همان شهر و زيرآسماني كه ما زندگي مي‌كنيم هستند كساني كه همين مبلغ را فقط و فقط براي خريدن يك سگ هزينه مي‌كنند؟ باورش سخت است اما حقيقت دارد. اين روزها بازار فروش سگ‌هاي 150‌ميليون توماني و بالاتر در كلانشهرهايي مثل تهران بسيار داغ است. جالب‌تر اينكه برعكس آن اتفاقي كه در بازار مسكن، ماشين، طلا و بورس رخ مي‌دهد و هراز چندگاهي دچار ركود يا نزول مي‌شود در بازار خريد و فروش سگ و گربه تهران هيچ خبري از كاهش و نزول قيمت نيست بلكه هر روز قيمت اين حيوانات بيشتر از روز قبل مي‌شود، به طوري كه قيمت توله‌ سگ‌ها و بچه گربه‌هاي خاص گاهي اوقات با قيمت يك واحد مسكوني در تهران برابري مي‌كند.

 

مركز فروش سهل‌الوصول‌ حيوان در ‌ پايتخت

اين روزها بازار خريد و فروش سگ و گربه با وجود ممنوعيت‌هاي قانوني و معذوريت‌هاي شرعي كاملاً علني و مشهود است. اگر پيش از اين بايد مسيري پرترافيك و شلوغ را تا دروازه غار در محدوده شوش طي مي‌كرديد تا به مركز خريد و فروش سگ و گربه مي‌رسيديد اين روزها مي‌توانيد با خيال راحت صبح جمعه جايي در كنار يكي از بزرگ‌ترين و پرتردد‌ترين اتوبان‌هاي پايتخت به اين مركز دست پيدا كنيد.

اينجا بزرگراه آزادگان ازسمت شرق به غرب است. درست بعد از خروجي خليج فارس مركز فروش انواع و اقسام حيوانات به اصطلاح خانگي ايجاد شده است؛ مركز فروشي كه آنقدر بزرگ است كه اگر شما در حال گذر از كنار آن باشيد قطعاً مدل‌هاي خاص، قيمت و حجم اتومبيل‌هاي پارك شده توجه شما را به خودش جلب مي‌كند. هر جانوري كه فكرش را بكنيد در اين بازار مي‌توان پيدا كرد از مرغ عشق و بلبل گرفته تا مار!

شنيده‌ام اينجا قيمت گربه‌ها و سگ‌ها گاهي تا مرز 200 ميليون تومان هم مي‌رسد. همين حس رسيدن به حقيقت باعث شده تا دو روز پشت سرهم به اينجا بيايم تا به نتيجه برسم. تا چشم كار مي‌كند فضاي خاكي اين به اصطلاح مركز فروش پر است از قفس، قلاده و قوزك‌بندهايي كه حيوانات را دربند كرده است.

با صداي بلند ترمز به خودم مي‌آيم و متوجه مي‌شوم كه هنوز از دور نگاه مي‌كرده‌ام و در كنار اتوبان در مسير پارك خودرو‌ها ايستاده‌ام. سر مي‌چرخانم تا ببينم اين صداي ترمز از كدام ماشين بوده كه مي‌بينم يك مازراتي 2014 بوده كه درست پشت پاي من پارك كرده است. جوان بيست و چند ساله كه انگار مالك مازراتي است از ماشين پياده مي‌شود و به سرعت خود را به سمت صندلي كناري راننده مي‌رساند. در را باز مي‌كند و با در دست گرفتن قلاده يك سگ نسبتاً بزرگ مسير رسيدن به مركز فروش را پيش مي‌گيرد.

هنوز در شوك ماشين و قيمت و صاحبش هستم كه با يك نگاه جزئي تازه متوجه مي‌شوم اينجا در مسير خودروهاي پارك شده، هم مي‌شود پيكان جوانان و پژو ديد هم مي‌شود پورشه، بوگاتي و مازراتي ديد. اگرچه فصل مشترك همه اينها اكثراً سگ‌هايي است كه دارند، اماً قطعاً كسي كه بوگاتي سوار مي‌شود سگي كه دارد با سگ يك پيكان سوار يكي نيست.

«بعضي‌ها به اين كار به چشم منبع درآمد نگاه مي‌كنن يعني زندگيشون از اين راه مي‌گذره. دو جفت سگ يا گربه خاص مي‌خرن بعد از جفت‌گيري بچه‌‌ گربه‌ها يا توله سگ‌ها رو مي‌فروشن و پول به دست ميارن. اينطوري چند برابر پولي رو كه براي خريد جفت اول هزينه كردن رو با چندبار فروش بچه‌ها به‌دست ميارن. بعضي از همين پيكان سوارها و وانتي‌ها از اين دسته هستن، البته بقيه كه از مدل ماشينشون هم مشخصه فقط براي لذت و تفريح مي‌خرن و پول هزينه مي‌كنن». اين را ميثم يكي از فروشنده‌هاي بازار مي‌گويد. بلافاصله هم نگاهي به سر و وضعم مي‌كند و ادامه مي‌دهد: ‌«ببخش آبجي جسارته اما به شما نمياد اهل سگ‌بازي باشي.» لبخند مي‌زنم و رد مي‌شوم، وقت زيادي ندارم تا برسم انتهاي اين بازار فروش.

تفرجگاهي خانوادگي ساخته‌اند

كمتر از 10 قدم كافي است تا برسم به گروهي كه خانوادگي آمده‌اند تا فقط سگ ببينند! باورتان مي‌شود؟ يك خانواده همراه با كودك‌شان بيايند به چنين معركه‌اي تا فقط انواع مختلف سگ را ببينند؟ دست كودكشان در دست‌شان قدم مي‌زنند، مي‌چرخند و با رسيدن به هر سگي چند دقيقه مي‌ايستند تا هم ورانداز كنند هم از شيرين كاري‌هايش لذت ببرند. مادر و پدر گرم ديدن و لذت بردن خودشان هستند، غافل از اينكه كودكشان بعد از رسيدن به هر سگي از ترس دست پدرش را فشار مي‌دهد و مانتو‌ي مادرش را مي‌كشد.

من مي‌بينم كه كودك ترسيده است. با لبخندي تظاهري كه مبادا مادرش از حرفم ناراحت شود جلو مي‌روم و آهسته مي‌گويم: «خانم، فكر كنم بچه ترسيده و از اينجا بودن ناراحته.»بعد از چند ثانيه نگاه كردن به من مي‌چرخد دست كودكش را مي‌گيرد از پشت ما به جلو مي‌آوردش و مي‌پرسد: «آيدا، مامان جان ترسيدي؟» مطمئنم كه ترس را در صورت كودكش مي‌ديد اما با كمال تعجب برمي‌گردد و مي‌گويد: «سگ ترس ندارد بايد بيايد، ببيند تا ترسش بريزد. حيوان به اين نازي چه ترسي دارد!»

كاري كاملاً تخصصي با حضور كارشناس!

«فكر نكني اينجا فقط بازار فروش سگ و گربه است، نه اينجا يك مركز تخصصيه» اين را مهدي، يكي از فروشنده‌هاي ثابت بازار سگ و حيوانات خانگي مي‌گويد، بعدهم با دستش به يك مرد ميانسال كه آن‌طرف‌تر ايستاده اشاره مي‌كند و ادامه مي‌دهد: «اون مَردَ رو مي‌بيني، آقا سيفه خبره است. براي هر سگي چنان قيمتي مي‌ذاره كه باورت نميشه. براي خودش تخصص داره، ميتونه سگ اصيل و كمياب رو از سگ ولگرد تشخيص بده. براي سگ‌هاي شكاري و نگهبان يك سري ملاك داره و براي سگ‌هاي زينتي و فانتزي هم ملاك‌هاي خاص ديگه، نه اينكه همينطوري بگه‌ها نه، دامپزشكي خونده و ميتونه تشخيص بده جنس اصل رو از فرع.»

با اين تعريف‌ها واجب شد بروم سراغ آقاي سيف. بدون هيچ مقدمه‌اي خودم را معرفي مي‌كنم و مي‌خواهم بگويد اصلاً ضرورت اين بازار چيست و چرا قيمت‌ها تا اين اندازه متفاوت و بالاست.

انگار بدش نمي‌آيد در اين مورد صحبت كند. بلافاصله شروع مي‌كند «بستگي دارد اينجا هركس براي خريد سگ چه هدفي داشته باشد. بخواهد آن را كجا نگه دارد. من براي كسي كه باغ دارد و مي‌خواهد يك سگ نگهبان بخرد يك ليست پيشنهادي دارم كه براساس قيمت متفاوت است.

اما براي كساني كه مي‌خواهند در شهر زندگي كنند و در خانه‌هاي آپارتماني سگ نگهدارند، پيشنهادهاي ديگري دارم. حتي سگ‌هايي كه براي خانم‌ها پيشنهاد مي‌دهم با سگ‌هايي كه براي مردهاست متفاوت است، مثلاً من براي يك مرد با درآمد متوسط كه يك سگ نگهبان مي‌خواهد گريت دين و ژرمن‌ها را پيشنهاد مي‌دهم اگر كمي وضع مالي‌اش بهتر باشد هاسكي، پيت بول، سرابي و دوبرمن را پيشنهاد مي‌كنم. اما براي كساني كه مي‌خواهند در خانه آپارتماني سگ نگهداري كنند قفقازي و پاگ را پيشنهاد مي‌دهم، البته هدف هم مهمه، اينجا مشتري‌اي داريم كه با پورشه مي‌آيد و مي‌خواهد يك سگ خاص بخرد كه هرجا مي‌رود همه اسمش را بپرسند و كسي نشناسدش. چند وقت پيش من مشتري‌اي داشتم كه وقتي سگش را براي فروش آورد همه دورش جمع شده بودند چون هم سگش خوشگل بود هم كسي نمي‌شناخت و همه با تعجب از همديگر آمار سگ را در مي‌آوردند. من كه سگ رو ديدم متوجه شدم ماستيف تبتي است. از سگ‌هاي خاص وارداتي كه پارسال قيمتش 160 ميليون تومن بود امسال قطعاً به 200 تومن رسيده چون كلاً وارداتيه و در ايران وجود نداره.»

200 ميليون تومان؟ آن هم براي خريد سگ؟! كسي كه اينقدر براي خريد يك سگ هزينه مي‌كند هزينه دخل و خرج ماهانه‌اش، ‌قيمت ماشين و خانه‌اش چقدر است؟

در معركه دغل‌بازي بازار فروش سگ‌ها هستند كساني كه نه خريدارند نه فروشنده. اينها از همان گروهي هستند كه پول‌هاي كلان بابت خريد و تربيت حيوان‌شان هزينه كرده‌اند، هر جمعه فقط و فقط به عشق به رخ كشيدن هنر و قيمت حيوان‌شان به اين بازار مي‌آيند! اين را آقاي سيف مي‌گويد و تأكيد مي‌كند اين گروه هم اغلب جزو قشر مرفه هستند كه به دنبال كسب درآمد نيستند و تنها براي به رخ كشيدن حيوان‌شان به بازار مي‌آيند.

در فكر و خيالات خودم هستم كه يكدفعه مي‌بينم سگي با زباني بيرون زده به سرعت از گوشه‌اي از بازار رد مي‌شود چند ثانيه بعد هم جوان 18 ساله‌اي با سرعتي كمتر به‌دنبال سگ مي‌دود. فرياد مي‌زند آقا بگيرش، بگيرش داداش. سگ اما بي‌خيال فقط مي‌دود به اين سو و آن سو. جوان به فكر گرفتن سگ، سگ به فكر فرار و در گوشه‌اي ديگر آيدا كه با خانواده‌اش آمده بود بغض تركيده و فقط جيغ مي‌كشد. آقاي سيف با چهره‌اي نگران نگاهم مي‌كند و مي‌گويد: «خدا كنه كسي رو گاز نگيره من به اين پسره گفتم سگت هاره بايد واكسن بزني و دارو بگيري اما گوش نداد...».

سگ هار؟! در بازار فروش سگ در كنار خانواده‌ها و كودكان؟!

بقيه هم سهم خودشان را دارند

همه ماجراهاي بازار سگ فروشان را كه كنار بگذاريم بقيه فروشندگان حيوانات هم در اين غائله كاسبي خودشان را مي‌كنند. بساط فروش روباه، ميمون، عقاب، سنجاب، مار، خرگوش، آفتاب‌پرست و گربه هم اينجا براي خودش رونق خاصي دارد. كنار بازار سگ فروش‌ها هستند كساني كه فراغت يك روز جمعه‌شان و ميليوني از پول‌شان را صرف خريد مار مي‌كنند تا از داشتنش به اصطلاح لذت ببرند.

همه جا دردسر‌ساز شده‌اند

كافي است يك جست‌و‌جوي اينترنتي بزنيد تا ببينيد همين ميهمان‌هايي كه به زور خواسته‌ايم خانگي و آپارتماني‌شان كنيم چه مشكلاتي براي خودشان، صاحبانشان و ساير همسايه‌ها ايجاد كرده‌اند.

در يكي از اخبار صفحه حوادث جرايد آمده كه خانمي در خانه ويلايي سه طبقه خيابان فرشته اقدام به نگهداري، تكثير و بزرگ كردن سگ‌ها براي فروش مي‌كرده است كه با شكايت همسايه‌ها تحت تعقيب قضايي قرار گرفته است. همسايه شاكي مرد جواني بوده است كه در دادخواست شكوائيه‌اي كه در دادگاه شميران مطرح كرده نوشته: «بوي تعفن، صداي بلند و پارس كردن سگ‌ها و حتي دويدن‌شان در راه پله باعث شده خانم‌هاي ساختمان بترسند و سلامتي ما به خطر بيفتد. همسايه ما يا توله سگ‌هاي كوچك مي‌خرد و بزرگ مي‌كند تا بفروشد و سود كند يا دو سگ جفت مي‌خرد تا از آنها توله بگيرد و كاسبي كند. ما همسايه‌ها با اين شرايط نمي‌توانيم زندگي كنيم درخواست پيگيري دارم.»

در صفحه شوك روزنامه ايران در مرداد ماه خبري چاپ شده از سكته كردن يك همسايه با ديدن سگ همسايه ديگر. در توضيح خبر نوشته شده كه پيرزن همسايه مدام به همسايه جوان پسر و مجرد خود توضيح مي‌داده كه از سگ و گربه مي‌ترسد. حتي يكبار كه نوه‌ها به ديدن مادربزرگ آمده بودند از شدت ترس نفسشان بند آمده بوده اما پسرجوان گوشش بدهكار نبوده تا اينكه يك روز وقتي سگ كوچكش را مي‌فروشد و براساس مد سال يك سگ شكاري بزرگ مي‌خرد در مسير راه پله يكدفعه با پيرزن همسايه روبه‌رو مي‌شود.

شدت ترس باعث مي‌شود پيرزن همسايه درجا سكته كند و بعد از مدت‌ها بستري شدن در سي‌سي‌يو با بدن نيمه فلج مرخص شود. فرزندان پيرزن اين بار شاكي پرونده بودند و درخواست مجازات و تخليه واحد مسكوني را كرده بودند.

سومين و مهم‌ترين مورد مربوط به گاز گرفتن سر يك كودك توسط سگ است. كودك هشت ساله از وقتي چشم باز كرده بوده يك سگ را در خانه‌شان ديده بود. يك روز در غفلت پدر و مادر سگ خانگي سر كودك هشت ساله را چنان گاز مي‌گيرد كه شدت جراحت باعث مي‌شود كودك به كما برود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر