بان كي مون، دبير كل سازمان ملل آخرين ساعات شب گذشته در جمع خبرنگاران حاضر شد و اعلام كرد كه جمهوري اسلامي ايران رسما به نشست «ژنو 2» دعوت شده است. طي مدتي كه روسيه و آمريكا براي برگزاي اين نشست به توافق نهايي رسيده بودند همواره اين سوال پرسيده مي شد كه آيا ايران در ژنو 2 شركت خواهد كرد؟ رسانه ها امروز به پاسخ اين پرسش رسيدند.
بان كي مون در نشست خبري خود اعلام كرد كه «بر اين باورم كه ايران بخشي از راه حل بحران سوريه است.» در اين باور، دبير كل سازمان ملل تنها نبود بلكه بسياري از تحليل گران، استراتژيست ها و مقامات بين المللي معتقد بودند كه تهران بايد حضور داشته باشد حتي مقامات آمريكا. دولتمردان آمريكايي البته بيش از هر چيز به دنبال تحميل نظر خود بر ايران بودند. همانطور كه جان كري پيش ازاين گفته بود، واشنگتن دو پيش شرط بنيادي داشت: 1. تهران توافقات ژنو 1 را به رسميت بشناسد كه بحث دولت انتقالي سوريه مهمترين آن است. 2. جمهوري اسلامي دست از حمايت حزب الله بردارد. هر دو اين پيش شرط ها به اين معني است كه ايران سياست هاي كلان و با محوريت مقاومت را كنار بگذارد. خواسته اي كه پاسخ آن از پيش مشخص است و ماهيت سياست خارجي ايران را نشانه مي رود و از پيش مشخص بود كه قابل پذيرش نيست. با اين وجود برخي از منابع داخلي اعلام كرده اند كه دستگاه ديپلماسي ايران پيش شرط هاي آمريكا را پذيرفته اما آن را اعلام نمي كند.
به هر حال دلايل مختلفي وجود دارد كه ايران به اين نشست كه براي بررسي يك بحران عميق و حتي بين المللي تبديل شده، دعوت شده است. اما در اين اينجا تنها به چند دليل آن اشاره مي شد.
1. بحث نشست ژنو 2 براي مدت ها مورد اختلاف روسيه و آمريكا بود و اينكه چرا و چگونه اين نشست بايد برگزار شود و چه مسائلي بايد طي آن مورد بررسي و احتمالا موافقت قرار بگيرد. اختلاف نظر دو كشور سبب شده بود كه برگزاري اين نشست با ابهام مواجه باشد اما در پايان، اين توافق بين دو طرف ايجاد شد. به اين معني كه چشم انداز بحران سوريه حتي پيش از برگزاري نشست دست كم براي مسكو و واشنگتن مشخص شده است در غير اين صورت توافقي براي برگزاري آن صورت نمي گرفت. براي علني شدن اين توافقات كه پشت پرده انجام شده بايد تا چند روز ديگر منتظر ماند. با وجود توافقات پشيني باز هم مي توان انتظار داشت كه نتيجه اي كه همه طرفين از آن رضايت داشته باشند، حاصل نشود. در اين ميان كشورهاي منطقه اي ايران، سوريه، عربستان و تا حدودي تركيه كنوني از اهميت خاصي برخوردار هستند. زيرا جمع كردن توافقات در اين جمع چندان آسان نيست. كشورهاي فرامنطقه اي نيز از اهميت قابل توجهي برخوردار هستند كه روسيه، آمريكا و اتحاديه اروپا (بيش از همه كشورهاي انگليس و فرانسه به طور جداگانه!) از جمله آنها هستند. بنابراين چگونگي برون رفت از بحران در سوريه بسيار مهم است.
2. ماهيت سياست خارجي و منطقه اي جمهوري اسلامي ايران حمايت از مقاومت است. ايران در اين زمينه از همه امكانات و قدرت قابل اعمال در زمينه حفظ متحدان استفاده كرده و خواهد كرد. به همين جهت تبديل به يكي از وزنه هاي حفظ دولت دمشق شده است. حال طبيعي است كه براي تصميم گيري درباره سوريه و بحران پيش آمده در آن از مهم ترين متحد منطقه اي (ايران) بهره گرفته شود. حضور نيافتن ايران در ژنو 2 به معناي تمايل نداشتن براي برون رفت از بحران بود و اين مغاير توافقات پيشيني روسيه و آمريكا است. چون اين دو تصميم بر حل بحران گرفته اند در غير اين صورت بحران القاعده، سلفي گري و راديكاليسم مضاعف كل منطقه سرايت و منافع بسياري از كشورهاي منطقه و فرامنطقه را تهديد خواهد كرد. عبور بحران از مرزهاي سوريه و حضور در خاك عراق هيچ تضميني نمي دهد كه اين بحران به خاك ديگر كشورهاي منطقه و ... سرايت نكند. بنابراين اگر آمريكا معتقد به مبارزه با تروريسم و القاعده است مجبور است در اين زمين بازي كند.
3. دعوت از ايران براي حضور در اين نشست تاييدي بر توافقات ايران و 1+5 و ديپلماسي ايران است. آمريكا به هر دليل علاقه اي ندارد كه توافقات اوليه هسته اي با ايران كه اتفاقا امروز اجرايي مي شود، با مانعي بزرگي مواجه شود. واشنگتن با اين پذيرش به طور غير رسمي اعلام كرده است كه به هر شكل خوهان اجرايي شدن توافقات هسته اي با ايران است. واشنگتن از اين نگراني برخوردار بوده است كه اگر ايران در ژنو 2 يا ديگر بحران هاي منطقه اي به صورت فعال حضور پيدا نكند، اين احتمال وجود دارد كه توافقات هسته اي آسيب ببيند بنابراين براي حفظ ادامه ديپلماسي با ايران، مجبور به پذيرش حضور ايران در نشست بحران سوريه شده است. ناگفته نماند «دولت» ايران نيز از اين علاقه مندي برخوردار بوده است كه در ادامه مسير ديپلماسي منطقه اي و بين المللي در ژنو 2 شركت داشته باشد.