اين روزها از برخي مجاري اخبار و مواضع جالبي شنيده مي شود كه به خودي خود مي تواند سياست هاي كلان را با پرسش مواجه كند. مثلا همين سخنان شيمون پرز، رئيس رژيم صهيونيستي كه در كنفرانس تجارت 2013 اظهار تمايل كرده است با رئيس جمهور ايران ملاقات كند. وي در اين كنفرانس گفته است كه «ما ايران را دشمن نمي دانيم»
آيا واقعيت همين است؟ چرا شيمون پرز چنين موضعي را بيان كرده است؟ آيا او فكر مي كند اين پالس يك طرفه جواب مي دهد و رئيس جمهور ايران نيز با وي ملاقات مي كند. در حالي كه تل آويو يكي از راديكال ترين دوره هاي سياسي خود را به همراه بنيامين نتانياهو و اويگدور ليبرمن سپري مي كند.
پيش از اين نيز يكي از مقامات رژيم صهيونيستي درباره خاورميانه گفته بود كه اين منطقه حوزه شن هاي روان است و هر لحظه ممكن است كه سياستي جديد نمايان شود و فضاي سياسي منطقه را به طور كل دگرگون كند.
در برخي مواقع اين سخن به واقعيت نزديك مي شود همانگونه كه تحولات خاورميانه در مرزهاي چسبيده به خاك فلسطين رخ داد و يكي از مهمترين متحدان غرب و تل آويو را از آن گرفت.
اما چرا شيمون پرز چنين موضعي را اتخاذ مي كند؟ طبيعي است كه رژيم صهيونيستي همواره با بحران هويت و مشروعيت در منطقه مواجه بوده است و به هر شكل به دنبال بازسازي چهره خود است. اسراييل در حال حاضر بحران هويت و مشروعيت خود را نه در حوزه اسلامي و ديني بلكه در حوزه عربي مي بيند و بر اين تصور است كه بحران كنوني اش سرزمين و خاك است. اين همان اشتباهي است كه آدرس هاي غلط به پرز داده است.
از سوي ديگر نوع رفتار و موضع گيري دولت جديد ايران باعث شده تا پرز جايي براي خود و تل آويو باز ببيند. تماس تلفني روساي جمهور ايران و آمريكا و همچنين توافق اوليه ژنو اين حس را به پرز منتقل كرده كه شايد اين دوره يكي از همان زمان هايي باشد كه شن هاي روان سياست در منطقه در حال جابجايي است.
حتي اگر اين جابهجايي درست باشد، برداشت پرز از دوستي با ايران نمي تواند درست باشد زيرا جمهوري اسلامي ايران هويت رژيم صهيونيستي را به رسميت نمي شناسد و آن را از ريشه نامشروع مي داند. مسئله براي جمهوري اسلامي ايران بر خلاف تل آويو تنها سرزمين و خاك نيست. پرز طي سخنانش گفته است: «زمان هايي بود كه ما نمي خواستيم باعرفات ديدار كنيم، لي زماني كه عرفات سياست هايش را تغيير داد، چرا كه نه؟» پرز با اين جمله در غياثي مع الفارق، به دنبال آن است كه بگويد سياست هاي ايران نيز تغيير كرده است؟!
مي توان گفت عاملي كه اين فرض را براي پرز ايجاد كرده به تغيير رويكرد آمريكا نسبت به ايران باز مي گردد. 13 آذرماه «جوان آنلاين» در تحليلي با عنوان «تغيير رويكرد آمريكا در قبال ايران در چهار گام» به اين مسئله پرداخت كه آمريكا به دليل نيازهاي امنيتي خود در شرق و جنوب شرق آسيا، در چهار گام رويكرد خود را در قبال ايران تغيير داده است كه از تغيير حكومت آغاز شده و به تغيير رفتار، تعامل و حتي رابطه در گام چهارم مي انديشد.
آمريكا بر اين تصور است كه اكنون و به يمن توافق ژنو در گام سوم قرار دارد و بايد آخرين گام را (رابطه) نيز بردارد. طبيعي است كه هر جايي آمريكا وارد شود اسراييل نيز خود را به آن سنجاق مي كند. بر اين اساس مي توان گفت پرز با تغيير رويكرد آمريكا به دنبال وصل كردن خود به واشنگتن در گام سوم آمريكا با ايران (رويكرد تعامل) است تا مگر در گام چهارم (رابطه) اندكي از بحران هويت خود را در منطقه كاهش دهد كه اين تنها در خيال مي گنجد نه در امر واقع ...